روایت دردناک یکی از اسیران جنگ ایران و عراق از دست بردن منافقین در نامه‌های اسرا: منافقین به دروغ، نامه های طلاق همسر اسرا را می نوشتند

تنها راه ارتباطی اسرای ایرانی در بند رژیم صدام در اردوگاه‌های بعثی با بیرون، نامه‌نگاری‌هایی بود که اسرا با خانواده‌های خود انجام می‌دادند...

روایت «رستم آلبوغبیش» از اتاق تماس در فرقه رجوی

رجوی در دوران جنگ تحمیلی زیر سایه حکومت صدام اذهان نیروهایش را با اقدامات تروریستی و نظامی گری در مرزها سرگرم کرده بود وهر ندای اعتراض و یا خواسته ای مبنی بر جدایی از فرقه را سرکوب می کرد...

روایت «محمد تورنگ» از زمانی که ناخواسته گرفتار فرقه رجوی شد

محمد تورنگ، یک رها یافته از فرقه رجوی در سال 96 موفق شد از آلبانی به ایران نزد خانواده اش در جزیره قشم برگردد.

روایت / «مژگان پارسایی» چرا در مقابل فرمانده نیروهای آمریکایی اشک ریخت؟ / خواهر مژگان شیر بود یا موش

آمریکا فرقه رجوی را خلع سلاح کرد و شاخ رجوی و سرانش را شکست و محفل زدن در تشکیلات رجوی اوج گرفت. سلاح های سبک و سنگین مربوط به زن ها در مقرشان در اشرف مانده بود که قرار شد نیروهای آمریکایی...

روایت: رجوی قرآن را بر اساس منافع خود تفسیر می کرد

وقتی وارد سازمان شدم همیشه مسئولین عنوان می کردند سازمان نباید مانند مسئولین حکومت ایران در مورد شعائر و برگزاری آن دست به فریبکاری بزند.

داستان اسارت در فرقه رجوی: وقتی می گفتند ارثیه پدری تان هم متعلق به سازمان است

وقتی در سال ۱۳۶۸ پیک سازمان برای اعزام ما به عراق سراغ مان آمد، خیلی خوشحال بودم. احساس می کردم این «مجاهدین» هستند که می توانند مردم کشور ما را از بدبختی ها نجات داده و «جامعه ی بی طبقه توحیدی» را که شعار آرمانی «مجاهدین» بود...

روایت: بیدار باش برای جشن «زیل»!

دو ساعتی در زمین صبحگاه در خواب و بیداری بودیم. افراد به یکدیگر می گفتند پس چه شد آقای «زیل» کی تشریف می آورد .بعد از دو ساعت و نیم مسئول زن شورای رهبری گفت بچه ها آماده باشید «زیل» ها دارند می آیند ما گفتیم «زیل» ها …! مگر چند نفر دارند می آیند که همه آنها نامشان «زیل» است؟!

روایتی از لشکر «۱۰۱» در اشرف

پس از جابجایی اعضا به بغداد در یک کمپ موقت و ترانزیت به نام لیبرتی، مال واموال زیادی در قلعه اشرف به جا ماند.

۳ پرده از سناریوی خونین شهریور ۹۲ در فرقه رجوی / جان انسان ها در فرقه کم ارزش ترین چیزهاست

اساسا در فرقه رجوی هدف وسیله را توجیه می کند. اصلی ترین هدف قدرت است . سران فرقه در راستای قدرت طلبی خود حتی حاضر به پا گذاشتن بر روی خون دوستان و وابستگان خود نیز هستند.

روایتی از انتخابات کشکی در فرقه سرکوبگر رجوی

در سخنرانی های مریم رجوی بارها شنیده شده که او می گوید خواهان برگزاری انتخابات آزاد در ایران است.خدمت عزیزانی که با این گفته مریم رجوی آشنایی ندارند باید عرض کنم که ما به دفعات از این مدل انتخابات آزاد را در سازمان دیده بودیم و کاملا با آن آشنایی داریم.

روایت قادر رحمانی، عضو جداشده از فرقه رجوی: تک تک اعضا در نشست «باقرزاده» باید سوژه و سرنگون می شدند

قادر رحمانی، عضو جداشده از فرقه رجوی بخشی از خاطرات خود در مناسبات این فرقه را روایت کرد.

روایت سوزناک مادری که فرزند خود را در اشرف نشناخت!

معصومه رضایی، مادر یکی از اسیران فرقه رجوی از غم سال ها بی خبری گفت.

روزی که موشک استراتژیک «مریم» بر سر اشرف فرود آمد!

براساس تحلیل های رجوی مریم قرار بود با رفتن به پاریس تمامی سنگرهای سیاسی را فتح نماید و مجاهدین را به عنوان تنها الترناتیو جایگزین به دولت های اروپایی تحمیل نماید.

وقتی رجوی سیاست خود را مشت آهنین اعلام کرد

درخواست جدایی از بدیهی ترین حقوق اعضا در درون هر سازمان و یا حزب سیاسی است. در اساسنامه تمامی جریانات سیاسی پیش بینی شده است که هرگاه یک عضو و یا جریان ادامه فعالیت در سازمان و یا حزب را مغایر اهداف و طرز تفکرش دید می تواند درخواست جدایی داده و مسیر دیگری را انتخاب نماید.

روایت «غلامعلی میرزایی» از نحوه عضوگیری در فرقه فریبکار رجوی

در سال های 1377 تا 1388 در داخل مناسبات فرقه رجوی بحثی را در نشست ها به عنوان جذب نیرو از داخل شروع کردند.

روایت گویی «فاطمه محبتی»، مادر رنج دیده یکی از اسیران فرقه رجوی: «آزاده» جان دوست داریم در زندگی آزاد باشی

فاطمه محبتی، مادر یکی از اسیران فرقه رجوی از سرگذشت دردناک دختر خود در فرقه رجوی سخن گفت.

روایت جالب محمود رحمانی از جزئیات عملیات دروغ جاویدان / وقتی رجوی گفت اگر ذهنتان با رهبری یکی بود از تنگه عبور می‌کردید / باور نمی کردم همسرم این همه سال منتظر من باشد

مسعود بحثی را مطرح کرد به اسم تنگه و توحید. گفت: شما در آن تنگه به فکر زن و زندگی بودید. اگر ذهنتان با رهبری یکی بود از تنگه عبور می‌کردید.