گزارشی دیگر از رسانه آلمانی درباره «کودکان اعضای مجاهدین خلق» / ماجرای کمپینی که منافقین علیه خبرنگار افشاگر به راه انداختند / اهمال کاریِ حزب سبز «کلن» در مواجهه با کودکرباها
عفو پدرانه
از «رقص رهایی» تا همبستری اجباری
بازی آمریکا با صفزدگان گورستان تیرانا
اسامی فرماندهان میدانی منافقین توسط عضو جداشده افشا شد / فهرست زنانی خونآشام + فیلم
تروریسم به مثابه سلاح اقتصادی
جانباز جنگ تحمیلی، خواستار اشد مجازات برای سرکردگان منافقین شد / موج گرفتگی مدافع میهن در اثر تیربارهای خائنین وطن
بانویی که پیام خون را تا ابدیت جاودانه ساخت
نکته حائز اهمیت در برگزاری این نشست، ممانعت از ورود و نقشآفرینی منافقین بود که با توجه به خدمات نوکر مئابانه این گروهک تروریستی به سرویسهای جاسوسی غربی،جالبتوجه به نظر میرسد.
ضمن انزجار از “فرقه منحوس و قرون وسطایی رجوی” ازهر نوع رابطه ای به اسم این تشکیلات جهنمی تبری میجویم .و هرکس نیز هرسوالی در این ارتباط داشته باشد پاسخگوخواهم بود.
چند هفته قبل شتابان به سر قراری که کمی هم دیر شده بود میرفتم، سرمای هوا مجبورم کرده بود که کلاهی برسر و کاپشن را حسابی تا زیر چانه ببندم. که یکباره صدایی گفت، داود؟ با شنیدن صدایی بزبان فارسی در کشوری غریب توجهم را بیش از پیش جلب کرد.
“در وصف این زنی که، انسانی که در طول زندگیش واقعاً زینبی زیست چه بگویم؟ واقعاً زینبی زیست و فرزندانی تربیت کرده، تحویل جامعه داده -نه تنها فرزندان خودش بلکه خیلی از بچه هایی که آنطرف مرز هستند زیر موشک هستند، زیر هزاران گرفتاری هستند و مشکلات، ولی- مثل کوه ایستاده اند. اینها فرزندان این مادر هستند.
میخواهم به یک قسمت مهمتری توی سرنوشت و تصمیم گیریهای تو در داخل تشکیلات سازمان مجاهدین برسیم وهمانطورکه به اصطلاح برای بقیه افراد میتونه بیان این تجربیات مؤثر باشد.. میخواهم بدونم که شما زمانی که توی اشرف بودید ، یعنی یکی دوماهی که قبل ازاشرف خارج بشید و منتقل بشید به لیبرتی” شما در چه شرایطی” قرار داشتید؟ اصلا چطوری متوجه شدید ؟ آیا میدونستید که میخواهید و قراره سازمان مجاهدین قرارگاه اشرف را تحلیه کند و دولت امریکا بهش اخطار داده؟ آیا ازفضای سیاسی مطلع بودید؟چطوری مطلع شدیدکه باید برید لیبرتی؟میخواهم این یکی دوماه اخرحضورتوتوی اشرف را وشرایطیکه برخودت وسایرافراد سازمان که اونجا بوده را برای ما توضیح بدهید؟
نامه سرگشاده به دادستانی کل آلمان در کارلسروحه عالیجنابان، با درود و روز بخیر! ما تعدادی از اعضای سابق مجاهدین خلق هستیم که جملگی در کشور آلمان جهت روشنگری و افشاگری علیه سیاستهای غیر انسانی و ضد حقوق بشری فرقه تررویستی مجاهدین خلق در کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس، فعالیت قانونی و حقوق بشری داریم. […]
خانم شهربانو مرندی مادر دردمند و چشم انتظار خسروسلیقه دار عضواسیر در تشکیلات سیاه رجوی درپی انتقال فرزندش از کشور ناامن عراق ولیبرتی به کشور آلبانی برغم اینکه درصدایش شادمانی زائد الوصفی موج میزد گفت: ” قبل ازهمه از زحمات بی دریغ شما درانجمن نجات گیلان ممنون ومتشکرم ومن میدانم که طی این سالیان چگونه دررهایی فرزندانمان نقش بسزایی داشته اید وچه فحش وناسزایی هم ازجانب رجویها متحمل شده اید که آرزومندم خدا عوضش را به شما بدهد. هرچند من بی نهایت ازانتقال فرزندم به یک جای امن خوشحال وشادمانم ولی خودخواه خواهم بود که این شادی و شوروحال را فقط برای خود بخواهم ودلم میخواهد بزودی زود تمام اسرا از زندان رجوی درلیبرتی رهایی پیدا کنند و به دنیای آزاد بازگردند.”
گویا که مراجعه ی اخیر خانواده ها به کمپ لیبرتی و نهادهای ذیربط مستقر درعراق، که آذربایجانی های شرقی هم جزو آنها بودند، بازهم باند رجوی را ناخوش و هراسناک نموده وطی نوشته ای که بیشتر ازهمه به ” ازهر درسخنی” شباهت دارد وجرات طرح اصل موضوع یافته نشده ودر تقلید از سخن لنین ( یک گام به پیش ، دوگام به پس) ، نوشته ی نامربوط ” در طمع گامی به پیش، ده گام پس روی ” !
حمایت اوازملک حسین پادشاه اردن که خود همین رجوی اورا قاتل مردم فلسطین می نامید تا آمدن به عراق دشمن متجاوز به خاک میهن و ایفای نقش ستون پنجمی او درجنگ تحمیلی تا حمایت از زرقاوی رهبرتروریست های القاعده درعراق وحمایت از اقدامات تروریستی او با پوشش عشایر انقلابی رمادی و فلوجه !! تا حمایت ازتروریست های النصره درسوریه با عنوان ارتش آزادیبخش سوریه و دیدار با سرکرده آنها در پاریس بخشی ازاین خودفروشی هاست .
شاید نیاز نباشد که وظیفه شما را بهعنوان یک مقام مسئول در مقابل یک گروه تروریستی و هزاران خانواده چشمانتظار و بیخبر از حالوروز فرزندانشان یادآور شویم. با توجه به اوضاع نابسامان کشور عراق و عدم امنیت منطقه و بمباران اخیر کمپ لیبرتی و درخطر بودن جان فرزندان اسیرمان، خواستار پایان اقامت آنها در آن کشور و آزادیشان از فریب و دیکتاتوری سازمان مخوف مجاهدین خلق هستیم.
نامه ای به رئیس پارلمان عراق (رجوی فقط عراقی نکشته است) سلیم عبدالله احمد جبوری رئیس پارلمان عراق و نمایندگان محترم پارلمان عراق احتراما بعرض میرسانم اینجانب نادر نادری که بمدت بیش بیست سال عضو سازمان مجاهدین خلق ایران بودم و در تمام این مدت در عراق سکونت داشتم و شاهد جنایت های زیادی از […]