فرانسه، شریک راهبردی گروههای ضدایرانی / میانجی یا بازیگر بحران؟
خانواده، تهدیدی علیه کنترل مطلق رجوی
شهیدی که لاتها را از منافقین بهتر میدانست
ضرورت افشای خیانتهای منافقین در دانشگاهها / پیروزی از آن ملتی است که در مسیر حق استوار بماند
مروری بر سابقه مزدوری مجاهدین خلق برای امپریالیسم و صهیونیستها
اتحاد ملت ایران و بحران «گاوگیجه» مریم قجر
دو گروه وطن فروش که از همه جا رانده شدند
این روزها میگذرند، اما وطن فروشان هیچگاه فراموش نمیشوند
خدابنده اضافه کرد: آن چه مشخص است، این است که رجوی نمی تواند پاسخگوی هیچ چیز باشد، هم پیش بینی هایش شکست خورده و هم کارهایش شکست خورده است. بهترین کار خودکشی بود که وی عرضه این کار را هم نداشت، ضمن این که الان این گروهک اساسا برای غربی ها هم قابل استفاده نیست
کمتر انسانی را میتوانیم بیابیم که به جوهر و جواهر هستی یعنی مادر انهم به مادر خویش اهانت کند و او را گرگ خطاب کند فقط در یک صورت میتوان چنین مواردی را یافت که فرد مزبور یا دیوانه شده باشد و یا در حالتی دیگر در اثر مصرف ماده مخدر شیشه دچار اوهام و توهمات شده باشد
فرشته یگانه برخلاف قبل که خیلی مهاجم و وحشی تشریف داشتند اینباربسیارمهربان وخاضع وبا روسری افتاده وخیلی خودمانی درمقابلم حاضرشد وانگارنه انگارکه بنده بقول خودشان عنصر” بریده ” ام وقصد خروج دارم !
رهبری مجاهدین طی ۵۰ سال اخیر همه نوع و مدل مبارزه را تست کرد. از جنگهای چریکی و انقلابی و سیاسی و نظامی و صد برابر گرفته تا انواع جنگهای پشت پرده و زیرزمینی و بی طبقه توحیدی و مزدوری و فرقه ای، تا این که رسید به امروز و وارد فاز جدید مبارزه با خانواده و به ویژه مادرستیزی شد.
در این مقاله رجوی به صراحت اعتراف می کند که مراجعه کنندگان مادر و پدر پیری هستند که به دیدار فرزند خود آمدند یا دختر و پسری هستند که پدر یا مادر خود را از خردسالی ندیده اند و خواهر یا برادر و در یک کلام اقوام درجه یک اعضای فرقه هستند . اما رجوی که نمی تواند از خوی پلید خویش دست بردارد
وقتی وارد قرارگاه شدم تا تخلیه اطلاعات کامل در قرنطینه بودم ، بعد از دو روز مرا به دفتر مهوش سپهری بردند، در آنجا مورد استقبال قرار گرفتم و سپس به قرارگاه یازده باز گشتم ، بعداً فهمیدم تیم در کرج ضربه خورده و دستگیر شده اند. در طول مدتی که در سازمان بودم آنها هیچوقت دوست نداشتند هیچ تیمی سالم برگردد، چون خوراک تبلیغاتی آنها بیشتر کشته شدن بچه ها بود و اگر کسی کشته نمی شد بارتبلیغاتی آنها کم رنگ بود، سازمان وقتی متوجه شد با تیم بندی کارش به جایی نرسید ترفند دیگر بست.
سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق علی رغم اینکه رهبر عقیدتی اش که اکنون بیش از یک دهه است که فراری شده و در مخفیگاه بسر میبرد ؛ همواره به دروغ مدعی می باشد که در سر در سازمان مجاهدین نوشته شده است ” فدا و صداقت ” ولی نه تنها ذره ای بویی از فدا و صداقت نبرده است؛ بلکه هر چه هست دروغ و نیرنگ و خیانت و جنایت و خشونت هست و بس. در اینجا لازم می بینم که از خانم رجوی که این روزها همه اش ژست دموکراسی خواهی و مدافع سرسخت حقوق بشری می گیرد
ازنظر عبدی، خباثت ومزدوری این مادر وقتی معلوم شده که درسال ۸۲ وبابازشدن راه عراق، به کمپ اشرف مراجعه نموده وکار بدترش این بوده که تنهایی نرفته وهمراه کاروانیانی که مجوز رسمی از دولت عراق داشتند، به دیدن او آمده است!
زمانیکه سران سازمان مجاهدین اسرای جنگی و یا عناصری را که با نیرنگ جذب خود می کردند، بعد از گذشت مدتی خبر فوت پدران و مادران آنها را به دروغ و نیرنگ می گفتند تا بتوانند ذهن آنها را نسبت به خانواده پوچ نمایند
منابع متعددی ذکر کرده اند که اسرائیلی ها تمایل داشتند برای منحرف کردن اذهان عمومی از جنایات اسرائیل در غزه و سایر مشکلاتی که داشتند دست به بحران سازی بزنند که بهترین سوژه برای این کار ایران بود و لذا بحران هسته ای ایران در دستور کار اسرائیل و جنگ طلبان آمریکائی قرار گرفت
بعد از این افتضاح سیاسی تمام عیار که با تحریم و اعتراض برخی از سناتورها و رسانههای خبری همراه بود، گروهک تمام توان خود را بسیج کرد که نشان دهد حضور مریم قجر در این نشست یک افتضاح نبوده و بسیاری از سناتورها از آن استقبال کردهاند. منافقین یک سری از حامیان و حقوق بگیران خود را ردیف نمودند که با صدور بیانیهای مشترک نشان دهند حضور مریم در این جلسه بیهوده نبوده است. امضا کنندگان این بیانیه عبارتند از:
افرادی که مثل من زندان رجوی را دیده بودن و شاهد جنایات رجوی بودیم رجوی قبل از این نشست ها ما را صدا زد و یک نشست خصوصی گذاشت و بعد هم به همه یک رده تشکیلاتی داد یعنی درجه داد رده های تشکیلاتی که براساس سنوات مبارزه حرفه ای بود و رده های که داده شده بود واقعی نبود فقط به نوعی حق سکوت و…… و البته همراه با تهدیدات که اگر چیزی شنیده شود از کسی درز پیدا کند سر کارتان با همانجاست بگذریم .
این دوربین های لعنتی چقدر تمرین کردند تا پیام چشم هایت را مردم دنیا نخوانند و ندانند و نفهمند اما من مادرم و دروغ های اجباریت را میخوانم چشم های تو به مامان محبوبه که دروغ نمی گوید یک روز تمام دوربین های دنیا را خاموش میکنیم تو را تنگ در آغوش میگیرم حرف های دلت را دور از چشم این دوربین های لعنتی و چشمان دریده و بی شرم این از خدا بی خبران گوش میکنم میدانم حرف های زیادی داری مصطفی و حوریه را به خدا سپردمشان و تو را که در آغوش مهربان خدایی میبوسم
در برنامه سالانه نمایشی مجاهدین برای اعلام موجودیت امسال طبق معمول با سخنرانانی که با هزینه های کلان و اسم و رسم سابق شان حضور داشتند، حکایت همچنان بر علیه این جماعت عقب مانده بود. به راستی که مجاهدین با این حجم از مطلب و موضع گیری دروغ و همینطور نتیجه گیریهای وارونه، دست هر تردستی را از پشت بسته اند.
حقیقتاً هرکدام از این حامیان ذکر شده را بنگرید که از یک طرف با بهترین امکانات زندگی، و با همسر و فرزند و خانواده خود و از طرف دیگر با عقاید لیبرالی (ضد جنگ و ضد مبارزه مسلحانه و یا ضد اقدامات بنیادگرانه نظیر عملیاتهای انتحاری و خودسوزی)، چگونه می توانند چشم خود را بر این همه اقدامات ظالمانه و بنیادگرانه و متحجر سازمان ببندند و همچنان به دفاع از آن مشغول باشند؟ آیا جز این است که منافع مادی قابل توجهی باید در میان باشد؟
خانواده های ایرانی از وزارت حقوق بشر
خواستار دخالت برای دیدار با عزیزانشان در اردوگاه لیبرتی شدند
این ۱۵ نفر بعد از رسیدن به آلبانی یکسره از فرودگاه تیرانا به محلی جداگانه برده شده و در قرنطینه کامل قرار گرفته اند
۱۷ ژوئن و خودسوزی در فرقه رجوی از روزهای اولیه تاسیس سازمان مجاهدین خلق ، آنها ارتباطات درونی بسته ای داشته اند ، ولی این امر در اواسط دهه ۱۹۸۰ بعد از اینکه رهبران گروه و بسیاری از اعضا به پاریس نقل مکان نمودند به موضوعی خبیث تر تبدیل شد. سازمان مجاهدین خلق خودکشی را […]