«مرگ بر منافق بیشرف»
فرانسه، شریک راهبردی گروههای ضدایرانی / میانجی یا بازیگر بحران؟
خانواده، تهدیدی علیه کنترل مطلق رجوی
شهیدی که لاتها را از منافقین بهتر میدانست
ضرورت افشای خیانتهای منافقین در دانشگاهها / پیروزی از آن ملتی است که در مسیر حق استوار بماند
مروری بر سابقه مزدوری مجاهدین خلق برای امپریالیسم و صهیونیستها
اتحاد ملت ایران و بحران «گاوگیجه» مریم قجر
دو گروه وطن فروش که از همه جا رانده شدند
تکرار دروغهای مجاهدین اینبار در کنگره آمریکا «مریم رجوی» سرکره گروه مجاهدین قرار است از طریق ویدئو کنفرانس در جلسه استماعی که هفته آینده در مجلس نمایندگان آمریکا برگزار میشود، شرکت کند. به گزارش آلمانیتور، مریم رجوی (عضدانلو) سرکرده گروه تروریستی مجاهدین قرار است روز ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) از طریق ویدئو کنفرانس در یکی […]
پیام مسعود رجوی به اعضای سازمان مجاهدین در آلبانی
مریم رجوی و مسعود رجوی مستقیما خشونت در آلبانی را هدایت می کنند
زینب ۳۷ ساله مقیم عراق و آذر ۳۳ ساله مقیم ایران دو خواهری هستند که تا کنون در عمرشان همدیگر را ندیده اند و هیچ تماسی بین آندو نه با انترنت و نه با تلفن و نه حتی با نامه در این عصر ارتباطات امکان پذیر نشده است. زینب ساکن کمپ لیبرتی در بغداد مقر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و آذر در جلوی در کمپ منتظر دیدار برای اولین بار در عمرش با خواهرش می باشد ولی رهبری سازمان مجاهدین از بیم اینکه زینب از سازمان جدا نشود به این بهانه که او خودش نمی خواهد با خواهرش دیدار کند مانع دیدار بین آندو می باشد.
پس از بیست و چهار ساعت حوالی ظهر به کراچی رسیدیم. در ترمینال کراچی سه نفر بلوچ (به نام های علی، سعید و محسن) در انتظارمان بودن که ما را از نوربخش تحویل گرفتند و به یکی از هتل های شهر کراچی بردند در هتل آنان با ما در مورد سازمان مجاهدین صحبت کردند نوار سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه در سال ۵۸ و فیلم مانورهای نظامی سازمان را برایمان پخش کردند همچنین سخنرانی چندین نفر از کادرهای قدیمی سازمان را برایمان گذاشتند از جمله ابریشمچی. و بعد گفتند که شما را به عراق می فرستیم تا پس از مدتی مبارزه طبق وعده ای که به شما داده شده است ، سازمان شما را به اروپا می فرستد و پناهندگی شما را ردیف می کند.
هنوز چسب خشک نشده بود رحیم کیوکان با اینکه مسئول تعمیر گاه بود ولی ازمنگولی چیزی کم نداشت وارد شد و دید من از چسب قطره ای برای جسباندن فرم عینک اقا جلال استفاده کرده ام دیدم زیر لب غر ؛ غر می کند من بر گشتم گفتم اقا رحیم مشکلی هست ؟ رحیم گفت این چسبها برای عملیات سرنگونی تو برای عینک استفاده می کنی در ضمن این باید می رفت از بالا ( فرمانده کل سررشته داری ) اکی می گرفت تو کار خود به خودی کرده ای و رابطه غیر تشکیلاتی زده ای !!!
روز بود سوژه دست کسی نداده بودم و کاملا با افکار وعقاید سازمان همکاری می کردم از بچه ها انتقاد می کردم و فاکت هایی می خواندم که بعضا وجود هم نداشت فقط به این دلیل که به نشست دست پر رفته باشم ، یک شب در عملیات جاری از من بخاطر نخواندن نماز انتقاد شد ، انتقاد را قبول نکردم و گفتم در دین اجباری نیست ، اکبر رودینی گفت ” فعلا انتقاد را قبول کن و نماز بخون ما مسلمان هستیم ولی من همچنان در موضع خودم بودم و آن شب با ناراحتی من و انتقاد کردن دیگران از من و یا انتقاد از دیگران تمام شد چند شب همین اتفاق ادامه داشت از من تدافع و از آنها اصرار برای نماز خواندن ، یک شب تو جمع مرا سوژه کردند بخاطر نخواندن نماز، گقتم برای چی نماز بخونم من اعتقادی ندارم مسئول جمع گفت تو کاری نداشته باش فرمالیته بخوان به محتوا می رسی ، پرسیدم اکبر رودینی مسئول من چند ساله اینجاست ؟
” علت تعجبم این نیست که چرا حضرات زمین را به آسمان میدوزند تا ثابت کنند اگر مجاهدین سر کار بیایند اوضاع خرابتر میشود و با هزار دوز و کلک و جعلِ حدیث و شامورتی بازی, بالاخره نتیجه میگیرند که «البته خمینی»؛ این حرف هرگز جدید و عجیب نبوده و ۳۰سال است مخالفان دست ساز رژیم به مناسبتهای مختلف تکرار میکنند. عجیب این است که درست همزمان با ترکیدن بادکنک رژیم در منطقه و شکست و غافلگیری ولایت فقیه در یمن، جیغ و تیغ حضرات ـ فراتر از علمای! قم و تهران ـ بلند شده که چرا در طبل جنگ میکوبید؟ اگر دنبال امنیت هستید چرا به جای تلاش برای رفتن به سواحل امن در اروپا و آمریکا، درخواست سلاح میکنید؟ چرا حفاظت و امنیت را به اهلش واگذار نمیکنید؟ اصلاً چرا جان بولتون که از کودکی جنگ طلب بود و شعار سرنگونی میداد خواستار حمله نظامی به ایران شده و جنگ طلب هایی همچون «جان مککین»، «رابرت منندز»، «لیندسی گراهام»، «تام کاتن» و … که اموراتشان فقط با جنگ پیش میرود از شما حمایت میکنند “؟
۲۷ سال پیش برادرم در حین دفاع از میهن عزیزمان ایران به اسارت نیروهای شما مجاهدین درآمد. از آن تاریخ به بعد هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی نداریم. در تاریخ ۱۱/۱/۱۳۹۴ نامه ای خطاب به شما سران مجاهدین نوشتم که در سایت و صفحه فیس بوک نیم نگاه و سایر سایت ها منتشر شد. اما طبق روال معمول هیچگونه پاسخی به تقاضای من ندادید!! آیا این است دفاع از حقوق بشر و کرامت آدمی؟
لیست کامل تری از این اسامی و اطلاعات ذیربط در مورد فعالیت های اطلاعاتی و تخریبی این افراد علیه قربانیان توسط نجات یافتگان از فرقه در آلبانی که جانشان در معرض خطر جدی است به مقامات ذیربط این کشور و کپی هایی از آن به مقامات اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد تسلیم شد.
حقایقی تلخ در مورد سرنوشت سازمان و مسیری که طی میکند
پایگاه مردمی سازمان مجاهدین از ادعا تا واقعیت (حقایقی درمورد جعل اسناد حمایت مردمی)
دخالت های آقای رجوی در سیاست داخلی عراق
اعتراضات مردمی و رسمی مقامات عراق نسبت به دخالتهای آقای رجوی در عراق
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت یازدهم اعمال ننگین مسعود رجوی هرگز ازخاطرم نمیرود! وضعیت جدا شده ها ۲ رهبر فرقه رجوی در مواجهه با بن بست سیاسی برای خود کاری کرد به نام طلاق و ازدواج , این طرح برای حفظ نیروها و هواداران بود تا پوششی باشد […]
یک روز اکبر رودینی مرا صدا زد و به دفتر فرماندهی نزد مسئول قرارگاه ( جهانگیر ) برد ، بعد طوری با من برخورد و نگاهم کردند که بند دلم پاره شد ، با خودم گفتم خدایا به دادم برس حتما خبری از من به دست آوردند که اینگونه خشن برخورد می کنند ، جهانگیر گفت ما از همه چیز خبر داریم ولی بهتره همه چیز رو خودت بیان کنی ، ناگهان برگشتم به سمت در خروجی خواستم بیرون بروم که اکبر رودینی با ناراحتی و خشم که انگار جلاد پدرش هستم گفت کجا میروی ؟ من هم گفتم من دیگه کاری ندارم شما اینجا همه چیز رو می دونید چه نیازی هست من حرفی بزنم ، جهانگیر گفت : ما را مسخره نکن و خودت ماجرا را تعریف کن ! بهتره همه چیز روبگی گفتم ” خب چی رو بگم شما میگویید بگو اگه مورد خاصی هست بگویید تا در موردش توضیح دهم !”
اسامی تعدادی از فرماندهان نظامی اطلاعاتی مجاهدین خلق (ارتش خصوصی صدام) که در این مدت توسط رجوی به در تیرانا اعزام شده و در حال حاضر در آلبانی فرماندهی پروژه راه اندازی مرکز جایگزین عملیاتی (کمپ اشرف هزار برابر) را در این کشور بر عهده دارند. فعالیت این افراد در کنار فعالیت های مرتبط در عراق، آلبانی و پاریس احتمال برنامه سیستم های امنیتی اسرائیل برای انتقال مسعود رجوی (حال هر مقدار که از وی باقی مانده باشد) به آلبانی را قوی تر کرده است.
همچنین عدم واکنش خانواده های اعضاء به این خبر ثابت می کند که رجوی زنباره در اوج شیادی فریبکاری می کند و اسم واقعی این عضوء نگون بخت به عمد منتشر نمی کند تا خانواده ها یقه رجوی را نگیرند بطور خاص رجوی و مریم قجر بهتر از هر کس می دانند که خانواده اعضایی که در اروپا هستند می توانند از طریق مراجع قانونی وسازمانهای بین المللی واکنش نشان بدهند و این خود نشان می دهد که رجوی زنباره از خانواده ها چقدر ترس ؛ وحشت دارد .
حیله رجوی برای کشتار ۱۹ فروردین ۹۰ در اشرف – قسمت دوم
رهبران فرقه درگیری ۱۹/۱/۹۰ را از قبل طراحی کرده بودند ! اگر درست یادم باشد روز جمعه بود که ازوقایع اسفناک ۱۹/۱/۹۰ کمپ سابق اشرف مطللع شدیم. براساس نمایش و تحلیل های ضد ونقیض خود فرقه واشک تمساح های ریخته شده ازجانب ایادی آنها معلوم میگردید که این عمل مشکوک توسط تشکیلات فرقه تروریستی رجوی […]
بله ، نسرین یک زن بسیار بی تربیت و لمپن به تمام معنی که اسم اصلی اش مهوش سپهری است.
قبل از جدایی ام از سازمان چند نفر از شورای رهبری به پایگاهی که من مسئولش بودم آمدند و صحنه سازیهای مضحکی می کردند و دروغ گفتند که بله داره تو ایران انقلاب میشه و منتظر بودند من به آنها بگویم ای وای من نمیرم و از تشکیلات جدا نمی شوم… ولی آخر سر متوجه شدند که فایده نداره و من بمونش نیستم و از تشکیلات جدا خواهم شد و جدا شدم.