• امروز : پنج شنبه - ۱۳ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 2 May - 2024

پیام خانواده

نامه خانواده اکبر چراغی که بیست و پنج سال است اسیر فرقه رجوی می باشد

نامه خانواده اکبر چراغی که بیست و پنج سال است اسیر فرقه رجوی می باشد

برادر خوبم ، دوستانت که موفق به فرار شدند و خودشان را از زندان مخوف رجوی نجات دادند خبر سلامت شما را دادند . تا کی وقت خود را تلف می کنی هر چه زودتر تصمیم بگیر و مثل سید علیرضا حسینی که هم اکنون در اروپاست، خود را به دنیای آزاد برسان و زندگی جدیدی شروع کن و هر چه زودتر به این انتظار پایان بده.

نامه ای به دخترم طیبه در آلبانی

نامه ای به دخترم طیبه در آلبانی

سلام ! من و پدرت هر دو با هم برایت نامه را می نویسیم . از آنجایی که با خبر شدیم به آلبانی منتقل شده ای بسیار خوشحال شدیم چند سالی است که از تو خبری نداریم هر چه باشد فرزند ما هستی و ما حق داریم نگران شما باشیم

تا رهایی کامل خواهرم از فرقه ، دست از فعالیت علیه رجوی های جنایتکار بر نخواهم داشت

تا رهایی کامل خواهرم از فرقه ، دست از فعالیت علیه رجوی های جنایتکار بر نخواهم داشت

آقای سید محمد یعقوبی برادر اسیر فرقه هاجر یعقوبی از خانواده های فعال استان مازندران به دفتر انجمن مراجعه و بیان داشت سران فرقه با فریبکاری خواهرش را وادار نمودند به دروغ چیزهایی بگوید که اصلاً واقعیت نداشت .

همه ما هم قسم شدیم تا رهایی کامل فرزندان مان دست از سر رجوی ها بر نداریم – قسمت اول، دوم و پایانی

همه ما هم قسم شدیم تا رهایی کامل فرزندان مان دست از سر رجوی ها بر نداریم – قسمت اول، دوم و پایانی

ما در سال ۸۲ متوجه شدیم که وی در مناسبات فرقه می باشد به همین خاطر در همان سال به ملاقات خواهرم در اشرف رفتم او در ملاقاتش وقتی که اطرافش کسی نبود به صراحت بمن گفت این شوهرش(مراد یونسی) بوده که او فریب داد و جبراً وارد این فرقه شد ، خودش تمایل نداشت .

بازهم دروغسازی واطلاعات تراشی فرقۀ رجوی بعد از حادثه!!

بازهم دروغسازی واطلاعات تراشی فرقۀ رجوی بعد از حادثه!!

مشروح جوابیۀ اینجانب و آقای مصطفی محمدی به اطلاعیۀ قبلی فرقه که قسمتی از مطالب این اطلاعیۀ جدید تکرار مطالب آن می باشد با تصویر ورقۀ ثبت شکایت ما در ژاندارمری اورسوراواز که توسط مأمورین آنجا نوشته و تدوین شده و عناصر فرقۀ رجوی در آن گروگانگیر فرزندان ما و مهاجمین توصیف شده اند نیز در اطلاعیۀ جوابیۀ ما در لینگ زیر آمده است:

ناله های بی پایان یک مادر ..

ناله های بی پایان یک مادر ..

همین مادری که مزدور می نامی نزدیک ۳۰ سال است پسرش را از پشت جبهه جنگ ایران و عراق دزدیدی و ۳۰ سال مادرش را با چشم گریان ذره ذره نابود کردی ، مادری که مزدور نامش را گذاشته ای ۴ سال پشت درب زندان اشرف با خانواده های دیگر به انتظارنشسته بود تا چند دقیقه پسرش را ببیند …

بندبازی فرقه رجوی با طناب بیگانگان از صدام تا ……..

بندبازی فرقه رجوی با طناب بیگانگان از صدام تا ……..

بیش از دو دهه مسعود رجوی سازمان مجاهدین را روی طناب صدام حسین به بازی گرفت از ان زمان تا هم اکنون نزدیک به ۳۰ سال از ان تاریخ میگذرد .پس از سرنگونی دیکتاتور خونریز عراق صدام حسین جنایتکار بازهم مسعود رجوی

نامۀ سرگشادۀ حسین نژاد به آقای ایرج مصداقی

نامۀ سرگشادۀ حسین نژاد به آقای ایرج مصداقی

گرگ دریده و کشته و خورده… اینک بایستی به حسابرسی از چوپان دروغگو بپردازیم

نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد عضو قدیمی و مترجم ارشد جدا شدۀ بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین

عصبانیت ادامه دار منافقین از فعالیت خانواده اعضا در عراق و اروپا

عصبانیت ادامه دار منافقین از فعالیت خانواده اعضا در عراق و اروپا

عصبانیت ادامه دار منافقین از فعالیت خانواده اعضا در عراق و اروپا رویه سازمان منافقین نشان داده است که مدیران این گروهک در سالهای اخیر بیشترین هزینه میدانی شان را برای چند مسئله متمرکز کرده اند که عمده آنها در مهار فعالیت اعضای جداشده و در عین حال فضا سازی برای جلو گیری از فرار […]

۲۰۳ نفر افراد رده بالای فرقه رجوی از لیبرتی به آلبانی منتقل می شوند

۲۰۳ نفر افراد رده بالای فرقه رجوی از لیبرتی به آلبانی منتقل می شوند

طی دو سال گذشته چندین گروه از اعضائ فرقه رجوی به البانی منتقل شده اند . پذیرش این افراد بدنبال توافق میان سازمان ملل و دولت آلبانی برای اعطای پناهندگی به اعضای این گروه صورت گرفته است.

یادادشت های سیروس غضنفری  – قسمت ۲۷

یادادشت های سیروس غضنفری – قسمت ۲۷

خانم فائزه که معاون مسئول اول سازمان بود آمد و دیدم که فائزه و لیلا دشتی خیلی خوشحال هستند و سریعاً به مسئول صنفی گفتند که چون شاخ آمریکا شکسته به بچه ها شیرینی بدهید و بعد آهنگ های شاد پخش کردند و تعدادی شروع به رقصیدن کردند

گفتگو با ابراهیم خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین

گفتگو با ابراهیم خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین

ابراهیم خدابنده از مسئولین سابق بخش روابط بین‌المللی مجاهدین است که ۲۳ سال از بهترین سال‌های جوانی‌اش را در این گروه بسر برده است. او که بقول خودش در طول این سال‌ها بدون حتی یک ساعت مرخصی در خدمت تشکیلات رجوی بوده، بالاخره و بر اساس یک اتفاق دستگیر شده و از تشکیلات رجوی جدا می‌گردد

سیاست که چه عرض کنم برادرم حتی سواد خواندن و نوشتن نداشت

سیاست که چه عرض کنم برادرم حتی سواد خواندن و نوشتن نداشت

درادامه این ملاقات صمیمانه مسول انجمن به مرد شریف شالیکار گیلک که چشم انتظار برادر اسیرش درفرقه بدنام رجوی است گفتند” انشاءالله درملاقات با آقای شعبانی خبر جدیدتر از برادرتان ابراهیم خواهید شنید ولیکن من هم سالیان با ابراهیم بودم وحسابی از وی شناخت دارم .

جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت هفتم

جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت هفتم

در حال حاضر، آنطور که از پیام های رسیده بر می آید، مسئله داری همچنان در سطوح بالای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به شدت وجود دارد و تمام سعی و تلاش مسئولین اینست که خبرهای این جریان گسترده مسئله داری به بیرون درز نکرده و نمود ظاهری در میان هواداران نداشته باشد

خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت ۳

خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت ۳

من هم محفل های زیادی داشتم و بخاطر ایجاد رابطه ی سریعی که با بچه ها داشتم در جریان روحیات و نظرات آنان قرار می گرفتم. طولی نکشید که در همان پذیرش یک نشست عمومی برایم ترتیب دادند و بخاطر تنظیمات غیر تشکیلاتی و مشخصا محفل های سیاسی که داشتم، بقیه بچه ها را علیه من شوراندند.

زندگی بر باد رفته – قسمت چهارم

زندگی بر باد رفته – قسمت چهارم

ما بعد از یک هفته که شب و روز در نشست بودیم وارد نشستهای ده روزه شده بودیم که مسعود رجوی با قران و نهج البلاغه آدم ها را خام میکرد و اواخر نوارها بحث رهبر عقیدتی و طلاقها شده بود و در یک نوار مسعود رجوی علنا گفت من صاحب زمان هستم وان دنیا را برای شما خریده ام وهرکس برمن قیام کند بهشت ازان اوست…..

زندگی بر باد رفته ـ قسمت سوم

زندگی بر باد رفته ـ قسمت سوم

من قانع نشده بودم و حرفهای ان مسئول برای من شوکه کننده بود که رفتم پیش آیدین . نفری که از اروپا اورده بودن و پلیس بین اللمللی دنبال او بوده ودرکارهای قاجاق سازمان مخصوصا خرید خودرو دخالت داشته و یادم میاید که هنگام جنگ امریکا با عراق شنیده ام که با مریم پا به فرار گذاشتند برای فرانسه.