• امروز : شنبه - ۱۵ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 4 May - 2024
پاسخ خانواده سمیع ناظری به اعتراف‌های اجباری وی در سیمای فرقه رجوی

 دستان مادر را از طرف تو می‌بوسم / خود را از جهنم رجوی نجات بده

  • کد خبر : 45906
  • 21 آوریل 2024 - 13:47

برادر چشم انتظار سمیع ناظری با انتشار ویدئویی در کنار مادرش از برادر اسیر خود در فرقه رجوی خواست تا خود را از جهنم رجوی نجات دهد.

به گزارش فراق، مادر و برادر سمیع ناظری در پاسخ به اعتراف‌های اجباری وی در سیمای فرقه رجوی گفتند که فرقه رجوی از وی بهره‌برداری سیاسی می‌کند، او تحصیلات و سواد سیاسی ندارد.

طهمورث ناظری اظهار داشت: فرقه تروریستی رجوی به روزی افتاده است که برادم را از بخش تعمیرات لوازم برقی اشرف به اجبار بیرون کشیده و وادار به خواندن از روی متون مشخصی می‌کند.

این برادر چشم انتظار در پایان با بوسه‌ای بر دستان مادرش، از سمیع هم خواست تا خود را از جهنم رجوی نجات داده و به زودی او نیز دستان مادر را ببوسد.

خانواده سمیع ناظری چندی پیش در پیامی خطاب به حجت الاسلام دهقان، رئیس شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران خواستار این شده بودند که سران فرقه تروریستی رجوی را به سزای اعمالشان برساند و این موضوع موجب شد تا فرقه سمیع ناظری را به اجبار وادار به واکنش نماید.

به گزارش فراق، در نامه خانواده سمیع ناظری به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آمده بود:

سلام علیکم

فرقه ضدخانواده رجوی بیش از ۴۰ سال اعضای خود را از حق دیدار با خانواده محروم نموده است. این فرقه که سران آن مسعود رجوی و مریم رجوی هستند با روش های غیرانسانی فرزندان این خانواده ها را گمراه نموده و به اسارت گرفته اند. کارنامه سران فرقه رجوی پر از خیانت، جنایت، قتل و شکنجه اسیران ناراضی است. امیدواریم آن دادگاه محترم به دادخواهی ما خانواده ها نیز رسیدگی کرده و سران فرقه تروریستی رجوی را به سزای اعمالشان برساند.

آخرین نامه نیما ناظری فرزند سمیع به پدرش

خدمت پدرعزیز و بزرگوارم سلام و عرض ادب و احترام

پدرعزیزم بابای مهربانم من نیما هستم و از تهران برای شما نامه می نویسم.

با با جان حالا که این نامه را می نوسم نمی دانم ازکجا شروع کنم ازچی بگم من که وقتی کلمه ی بابا را یاد گرفتم ولی بابایی را هرگز ندیدم آیا این نامه میتواند حق بابایی را ادا کند.

من برای بابا خیلی نامه نوشتم برای بابا خیلی انشاء نوشتم وخیلی جملات زیبا را برای بابا نوشتم و همیشه یادم می آید انشایم و جمله نویسی ام در مدرسه نمونه بود و تکان دهنده ولی هرگز بابایی نبود نامه ام را بخواند، انشایم را گوش کند من همیشه منتظر بودم بابایم صدایم را بشنود.

بابایم درد دلم را بداند. بابایم انشاء پسرش را بخواند ولی نمی دانم گناهم چه بود که باید این همه مشکلات داشته باشم. حیف که روزگار به ما امان نداد پسرت ۲۵ سال دارد و هنوز حسرت دیدار بابا، حسرت شنیدن صدای بابا را دارد. بابای عزیزم اکنون که این جملات را می نویسم بغض گلویم را گرفته و با خدایم عهد می بندم که ای خدا ای خدای مهربان این نامه مشکل گشای من باشد. من درآینده ای نزدیک بابایم را درآغوش بگیرم انشاء الله انشاء الله.

بابا جان شنیدم آنجا خیلی برایتان سخت گیری می کنند و شما هیچ اختیاری ازخودتان ندارید و کاملا تحت فشار ذهنی هستید ولی هرطورشده تصمیم بگیر از آنها جدا شده و فرار کنی و خودت را به عراقیها معرفی کنی. چون  فقط خودت باید تصمیم بگیری پس هرچه زودتر تصمیم بگیر و از آن جهنم خودت را نجات بده و ما را از نگرانی بیرون بیاور. بابای عزیزم مرا ببخش که موجب تشویش خاطر شما شدم. پدرم همه اعضای خانواده و نزدیکان برای شما سلام دارند و در حسرت دیدار شما لحظه شماری می کنند.

بدون شک یکی از قربانیان فراموش شده فرقه تروریستی رجوی، خانواده‌های اعضای آن ها هستند که سالهاست به صورت پنهانی، رنج ها، آسیب های وصف ناپذیر  و مرارت هایی سخت در فراق عزیزان خود متحمل شدند.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=45906

نوشته های مشابه