توبهنامه نمایشی، استراتژی بقا برای ادامه جنایت
تعبیر جالب رسانه آلبانیایی در مورد مریم قجر عضدانلو؛ شروری که به دنیا آمد و منافقی که ساخته شد
سریال عملیات مهندسی قسمت دوم
استاد فرشچیان؛ هنرمندی که عشق به وطن و اسلام را فدای هیچ چیز نکرد / درسی بزرگ از زندگی استاد
اعتراض رسانه آلبانیایی به مزدوری نماینده سابق پارلمان این کشور برای مجاهدین خلق / منافقین تلاش دارند اطلاعات دروغ به افکار عمومی آلبانی القا کنند
حمایت رژیم صهیونیستی از آلبانی در حوزه امنیت سایبری / مجاهدین خلق بارها در سیستمهای دولتی تیرانا خرابکاری امنیتی کردند
سریال عملیات مهندسی قسمت اول
وحشیانهترین جنایت منافقین چه بود؟
آیتالله شیخ علی حسن شریفی از شاگردان و همراهان حضرت امام در نجف اشرف در گفتوگویی از ماجرای نپذیرفتن درخواست ملاقات مجاهدین خلق توسط امام روایت کرد.
محمدرضا ترابی، از نجات یافتههای فرقه تروریستی رجوی، روایتی از شرایط زندگی خود در کمپ پناهندگان آلمان و شیرینی پس از آن منتشر کرد.
«من با افتخار این را میگویم که از روزی که عضو انجمن نجات آلبانی شدم، حس جمع بودن و حس ایرانی بودن خودم را بهتر و بهتر پیدا کردم.»
«الان بیش از دو دهه است از واقعه حمله به برجهای دوقلومی گذرد و نه تنها رویای خیالی رجوی برای رفتن به ایران و سرنگونی محقق نشد بلکه تمامیت فرقه با خفت و خواری به فرسنگها فاصله از مرزهای ایران واقع در کشور آلبانی و در مکانی ایزوله شده منتقل شدند […]
«روی حرفم با جوانان وطنم در کشورهای مختلف است که گول حرفها و وعدههای پوشالی اینها را نخورند و گول مادههای مریم قجر را نخورند. اینها فقط برای بیرون از تشکیلات است.»
محمدرضا ترابی در روایتی از ماجرای خودسوزیهای سال1382 گفت: وقتی که درخواست خودسوزی ندادم تا چند سال احساس شرم داشتم. دست آخر در یک نشست جمعی با مسعود رجوی رفتم پشت میکروفن و به نوعی از وی طلب بخشش کردم.
رجوی در سال 1380 نشستهای بزرگ برگزار کرد چون میخواست از همه زهر چشم بگیرد. وی میدانست کسانی که عزم جزم کرده بودند بروند، مقابل او و دیگر سران ایستادند و کوتاه نمیآیند.
گرفتن تعهدهای رنگارنگ، سیاق ثابت و روش جاری فرقه رجوی برای بدهکار کردن همیشگی اعضا و بستن دست و پای افراد در هر شرایطی است.
جان انسانها برای رهبری سازمان ارزشی نداشت، ما همچون سربازان یک بار مصرف، مهره رجوی در بازی شطرنج بودیم.
ساعت ۱۹:۴۵ شب محل کارم در ساختمان قلعه را ترک کردم و وقتی به سمت سالن غذاخوری ستاد سر رشته داری می رفتم، سر و صدایی از داخل کتابخانه نظرم را جلب کرد. صدا و فریاد چند نفر با ضجه و شیون نفر دیگری در هم آمیخته بود! «پدر سوخته، نامرد، باز رفتی سراغ آن […]
فرقه تروریستی منافقین، بلندگویی بد صدا از ادعاها و شعارهاست که با هیچ متر و معیاری به تن این فرقه اندازه نمیشود؛ مهمترین ادعای مضحک فرقه رجوی، دموکراسیخواهی است، آن هم در شرایطی که کارنامه سیاه این فرقه مملو از جنایت علیه مردم و مخالفت با ساختارهای حاکمیتی است.
اشتباه راهبردی منافقان و دشمنان انقلاب در عین شناسایی دقیق قلبهای نهضت این بود که گمان کردند نظام وابسته به شخص است، غافل از آن که امام راحل بنیانی بنا کرد که اساسش بیداری و آگاهی همه است و حتی اشخاص هم وابسته و متکی به انقلاب و اصول اسلام هستند.
در مرداد ۶۷ بعد از آتشبس جنگ هشت ساله، رجوی به زعم خود که مرزها از نیرو تخلیه شده و اکنون موانع چندانی در برابرش قرار ندارد و میتواند سه روز به تهران برسد با فراخواندن همه نیروهایش در عراق و هوادارانش از خارج کشور پس از آمادهسازی فشرده، حمله نظامی خود را با مجوز […]
نیروهای سپاه، ۱۷ نفر از سران فرقه رجوی را دستگیر کرده بودند. یکی از آنها پزشک ایرانی در فرانسه بود که گریه کرده و گفته بود به من گفتهاند برویم ایران و من نمیدانستم که قرار است بجنگیم.
بخشعلی علیزاده، عضو انجمن نجات در یادداشتی نوشت: خاطرهای از وقایع خونین اشرف در روزهای 6 و 7 مرداد ماه 1388 که در آن روزها در تمام وقایعش حضور داشتم و از نزدیک مشاهده می کردم از ذهنم خارج نمی شود.
سارا حسنی یکی از همین به اصطلاح میلیشاها و دختران نگون بختی بود که در اروپا در دام فرقه گرفتار شد و او را به عراق کشاندند.
«نزدیک به 150 متر با سیم خاردار اشرف فاصله داشتم و می بایست از آنها عبور می کردم. به زحمت از زیر سیم خاردار اشرف عبور کردم و تمام لباسم و دست و صورتم زخمی شده بود ولی راهی بود که انتخاب کرده بودم و راه بازگشتی وجود نداشت.»
به دنبال خبر دستگیری مریم رجوی در فرانسه که با یورش صبحگاهی پلیس فرانسه توام بود، ناگهان خبر خودسوزی های برخی از اعضای سازمان مجاهدین در نقاط مختلف جهان منتشر شد.