• امروز : شنبه - ۱ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 21 December - 2024

روایت - پایگاه خبری - تحلیلی فراق (افشاگری در حوزه نفاق و تلاش برای نجات اسیران فرقه رجوی)

وقتی رجوی برای ادامه حیات، خون اعضایش را می‌خواست
روایت «بخشعلی علیزاده» از حوادث 6 و 7 مرداد 88

وقتی رجوی برای ادامه حیات، خون اعضایش را می‌خواست

بخشعلی علیزاده، عضو انجمن نجات در یادداشتی نوشت: خاطره‌ای از وقایع خونین اشرف در روزهای 6 و 7 مرداد ماه 1388 که در آن روزها در تمام وقایعش حضور داشتم و از نزدیک مشاهده می کردم از ذهنم خارج نمی شود.

روایتی از روانی شدن «سارا حسنی» یکی از دختران موسوم به «میلیشیا»

روایتی از روانی شدن «سارا حسنی» یکی از دختران موسوم به «میلیشیا»

سارا حسنی یکی از همین به اصطلاح میلیشاها و دختران نگون بختی بود که در اروپا در دام فرقه گرفتار شد و او را به عراق کشاندند.

روایت «عین‌اله شعبانی» از نحوه فرار از زندان «اشرف» و بازگشت به آغوش میهن

روایت «عین‌اله شعبانی» از نحوه فرار از زندان «اشرف» و بازگشت به آغوش میهن

«نزدیک به 150 متر با سیم خاردار اشرف فاصله داشتم و می بایست از آنها عبور می کردم. به زحمت از زیر سیم خاردار اشرف عبور کردم و تمام لباسم و دست و صورتم زخمی شده بود ولی راهی بود که انتخاب کرده بودم و راه بازگشتی وجود نداشت.»

ماجرای خودسوزی‌های فرانسه / چرا بالاترین مهره‌های سازمان خود را به آتش نکشیدند؟
روایتی از 27 خرداد 82

ماجرای خودسوزی‌های فرانسه / چرا بالاترین مهره‌های سازمان خود را به آتش نکشیدند؟

به دنبال خبر دستگیری مریم رجوی در فرانسه که با یورش صبحگاهی پلیس فرانسه توام بود، ناگهان خبر خودسوزی های برخی از اعضای سازمان مجاهدین در نقاط مختلف جهان منتشر شد.

حذف «علی زرکش» فقط به این دلیل که «مسعود» خواست / ضحاک واقعی رجوی بود / «می‌ماندی و کشته می‌شدی»
اولین روایت مستقیم از جلسه ای که «علی زرکش» در آن به اعدام محکوم شد

حذف «علی زرکش» فقط به این دلیل که «مسعود» خواست / ضحاک واقعی رجوی بود / «می‌ماندی و کشته می‌شدی»

در ادامه مطلبی که چندی پیش با نام سناریو قربانی کردن و علت ضربه خوردن اعضای رده بالا در فرقه رجوی خدمت شما ارائه شد بررسی کوتاهی کردیم درباره اینکه....

روایت محمد تورنگ از اسارت تا رهایی از جهنم «اشرف»

روایت محمد تورنگ از اسارت تا رهایی از جهنم «اشرف»

محمد تورنگ، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در بیان خاطراتش از نحوه اسارت و رهایی از این فرقه نوشته است: خانواده ام ساکن قشم بودند و البته الان هم هستند. سال 1360 در بوشهر مشغول به کار شدم که در کار حمل و نقل به کویت بودیم. یک روز که بار زده و عازم کویت بودیم دچار توفان شده و راهمان را گم کردیم. شب ناگهان غافلگیر شده و زیر آتش باری قرار گرفتیم که مجبور شدیم خودمان را به دریا بیندازیم […]

روایتی از شب‌های سرخ سروان عراقی با مریم رجوی

روایتی از شب‌های سرخ سروان عراقی با مریم رجوی

در دوران جنگ ایران و عراق، مریم رجوی به همراه مسعود رجوی هر دو سه ماه یک‌بار به اردوگاه های اسرای ایرانی می‌رفتند، تا اسرا را با شعارها و روش‌های وسوسه‌انگیز جذب سازمان خود کنند.

روایت تامل‌برانگیز یکی از جداشدگانِ سازمان مجاهدین در دادگاه تهران
برای آن هایی که شهید رئیسی را نمی شناسند

روایت تامل‌برانگیز یکی از جداشدگانِ سازمان مجاهدین در دادگاه تهران

مرتضی ترکمان امروز در صحن دادگاه گفت: من در عملیات های نظامی مجاهدین در ملایر شرکت داشتم و موجب شهادت یک شهروند شدم. حکم من اعدام بود. خدا رحمت کند شهید رئیسی را، آن موقع دادستان همدان بودند. ایشان پس از شناخت روحیات من توانستند رضایت خانواده شهید را بگیرند […]

حالا هرجایی بخواهم می‌روم
روایت منصور براهویی از هفت سال زندگی در دنیای آزاد

حالا هرجایی بخواهم می‌روم

عضو انجمن نجات در آلبانی می‌گوید: «من بعد از خروج از سازمان، زندگی راحتی را شروع کردم. حالا هرجایی بخواهم می روم، هر چیزی بخواهم می‌پوشیم و با هر کسی بخواهم ارتباط دارم.»

ماجرای درخواست اعدام برای چند نوجوان به جهت رابطه جنسی با همدیگر

ماجرای درخواست اعدام برای چند نوجوان به جهت رابطه جنسی با همدیگر

عضو نجات یافته از فرقه رجوی با انتشار روایتی نوشت: یک شب که طبق معمول در قرارگاه خودمان نشست داشتیم و هر شب تا نیمه های شب داد و بیداد و فحش و فحش کاری به آسمان بلند بود، متوجه شدیم که در قرارگاه کناری ما به طور غیر عادی داد و بیداد و صدای گریه و یا حسین یا حسین به آسمان بلند بود […]

چگونه از «رمادی» به ایران رسیدم
روایت «مسعود دریاباری» از نحوه نجات خود از فرقه رجوی

چگونه از «رمادی» به ایران رسیدم

مسعود دریاباری، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در روایتی نوشت: بعد از دیدن صحنه های جنایات سازمان مجاهدین در عملیات مروارید، مصمم شدم که هر طور شده از این سازمان جدا شوم. مدام صحنه های به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه کرد در ذهنم مرور می شد و با خود می‌اندیشیدم […]

خدمت جنسی به «مجاهدین» جزو وظایف اولیه زنان بود + فیلم
روایتی از زندگی و سرنوشت شوم «مریم فرتوک زاده» در سازمان مجاهدین ضدخلق

خدمت جنسی به «مجاهدین» جزو وظایف اولیه زنان بود + فیلم

روایتی از زندگی و سرنوشت شوم «مریم فرتوک زاده» از اعضای فرقه تروریستی رجوی را در این فیلم مشاهده می‌کنید.

زنی که سیرت زشت او در ظاهرش پیدا بود
روایت علی پوراحمد از تحقیر اعضای ناراضی توسط زنی بددهن به نام بتول رجایی

زنی که سیرت زشت او در ظاهرش پیدا بود

علی پوراحمد، مسئول انجمن نجات مرکز گیلان در یادداشتی نوشت: وقتی مطلب روشنگر مربوط به بتول رجایی از عوامل سرکوب تشکیلات مخوف و از مجریان حلقه بگوش رجوی در سرکوب اعضای ناراضی و جدایی طلب از آن سازمان را در سایت فراق دیدم، یک طوری شدم که به جد از توصیف آن عاجز و قاصرم […]

روایت یک زن جداشده از خودکشی خود در آشپزخانه اشرف / اکثر افراد با اجبار و فشار در «اشرف» ماندند

روایت یک زن جداشده از خودکشی خود در آشپزخانه اشرف / اکثر افراد با اجبار و فشار در «اشرف» ماندند

یکی از زنان جداشده از فرقه تروریستی رجوی در بیان خاطرات خود می نویسد: در قرارگاه اشرف گفتم که می خواهم جدا شوم و پی کار خودم بروم. اول محل نگذاشتند و جدی نگرفتند. بعد سعی می کردند مرا باز فریب بدهند و حرف های جدید بزنند […]

روایت «بیجار رحیمی» از ماجرایی که رجوی به ارتش عراق بیا بیا گفت

روایت «بیجار رحیمی» از ماجرایی که رجوی به ارتش عراق بیا بیا گفت

«آن خون‌های ریخته شده و جراحت‌ها فقط ناشی از لجاجت و بیا بیای رجوی با جنگ صد برابر بود که قابل اجتناب بود.‌»

مسئول کمیته بند رخت ها

مسئول کمیته بند رخت ها

عضو ناراضی در فرقه رجوی روایت کرد: در لیبرتی که بودیم مریم قجر از طریق کال کنفرانس نشست های موسوم به انقلاب ایدئولوژیک را شروع و در این نشست ها بحث راه اندازی کمیته ها و مسئولیت ها را رو کرد.

باز عزای ما برای ۲ ساعت برنامه شروع شد
روایتی از بیگاری‌های آخر سال در فرقه رجوی

باز عزای ما برای ۲ ساعت برنامه شروع شد

در فرقه رجوی یک ماه قبل از رسیدن چهارشنبه سوری، فرماندهان نشست‌های مختلف می‌گذاشتند تا طرحی پیاده کنند و نفرات را سرگرم! کنند.

داستان عشقی نافرجام که به خاک شوم «اشرف» کشید/ سرپلی که به خواهرزاده خود هم رحم نکرد / خداوند، نادر رفیعی شکنجه‌گر سازمان را لعنت کند
روایت یک نجات یافته از جهنم رجوی

داستان عشقی نافرجام که به خاک شوم «اشرف» کشید/ سرپلی که به خواهرزاده خود هم رحم نکرد / خداوند، نادر رفیعی شکنجه‌گر سازمان را لعنت کند

«فردای آن شب مرا بردند سوار قطار کردند و به هوای فرانسه سر از خاک نفرین شده عراق در آوردم.»