پروژه مشترک جریان فتنه با منافقین و پهلوی چیست؟
واکنش امام خمینی(ره) به نقشه منافقین برای انهدام جماران چه بود؟
سوءاستفاده از زنان به شیوه «مجاهدین خلق» توسط گروهک تروریستی جیشالظلم
حامی «مریم قجر» بار دیگر اختیار از کف داد
چه کسانی در پشتپرده تصمیم ترامپ برای حمله به ایران بودند؟ / مرتبطین «مجاهدین خلق» در بالای فهرست
ضرورت برخورد قاطع با منافقین مانند سال ۶۷
زیارتگاهی به نام حضرت عباس(ع) بر فراز آلبانی
هواداران مجاهدین در اروپا چه کسانی هستند؟ / فسیلهایی که ۵۰ سال رنگ واقعیت را ندیدند
درتازه ترین تلاش های رژیم سعودی برای تقویت تروریست ها در گوشه و کنار جهان، این رژیم با همکاری بی بی سی شبکه فارسی زبان راه اندازی می کند که یکی از اهداف آن حمایت از منافقین است.
حاج مرتضی پورحسن که به کرات برای دیدار و ملاقات با برادرش به اتفاق سایراعضای خانواده خصوصا همسرفداکارشان به عراق ناامن سفرکرده بودند ازخاطره تنها دیدارشان با اسماعیل درسال ۱۳۸۲ گفتند ” والله ما شماری ازخانواده ها توانستیم فقط دوساعت با عزیزانمان هرچند با کنترل و مانیتور سران سازمان دیداری داشته باشیم .
تو پسر مذهبی بودی ، درچند جای قرآن سفارش پدر ومادر شده است چرا ما را فراموش کردی؟. با این همه پیمان جانم من تو را می خواهم. دلم هوایت را کرده است. می خواهم ببو یمت،ببو سمت و در آغوش بگیرمت.
اینجانب رقیه گویا خواهر اسیر گروهک منافقین، محمد رضا گویا هستم .
بدینوسیله از حضرتعالی خواهشمندم اقدامات لازم را مبنی بر ارسال نامه زیربه دست برادر عزیزم که سالها منتظر او هستیم ، مبذول فرمایید.
پیشاپیش از توجهی که به این خواسته خواهید نمود نهایت تقدیر و تشکر به عمل می آید.
رسانه های باند رجوی برای توجیه شکستی که با خالی کردن کمپ اشرف وسپس لیبرتی متحمل شدند، شب و روز ندارند که به خوانندگان خود القا نمایند که این عمل عین پیروزی بود!
نمی دانم نامه را از کجا شروع کنم . من احمد هستم . این نامه را در روز عید قربان سال ۱۳۹۵برای شما مینویسم . اگر یادت باشد پدر مهربانمان هر ساله در این روز عزیز با چه عشقی یک قربانی سر می برید ولی الان در جمع ما نیست. چه روزهای خوبی داشتیم . از آن روزی که شما رفتی ما هیچ روز خوشی نداشتیم.
نامه سراسر عشق و دلتنگی
یک خواهر دلشکسته برای برادرش
به گزارش مهر ؛ جان کری اعلام کرد: انتقال آخرین بازماندههای منافقین ازعراق به اروپا یک «دستاورد مهم دیپلماتیک برای آمریکا» بود، واشنگتن نقشی محوری در این زمینه داشت،این کار «ابتکار» ما برای تأمین امنیت منافقین را تکمیل کرد.
البته خروج از عراق نه تنها خواسته تمامی جدا شدگان و خانواده های دردمند اعضا اسیر در فرقه می باشد. بلکه دولت ایران نیز پیوسته از بعد سقوط حکومت صدام حسین خواستار خروج مسالمت آمیز فرقه رجوی از عراق بود و این خواسته را به دولت عراق اعلام نموده بود چرا که ماندن سازمان فرقه ای و تروریست در عراق علاوه بر به هم زدن امنیت و آرامش کشور ایران و به اسارت گرفتن تعداد بیشتری …
دایی های عزیزم مجید وجلال سلام
من احسان فرزند سیمین هستم . حدود سی سال است که ازرفتنتان می گذرد. دراین ایام من تحصیلاتم را به پایان رساندم ومشغول به کارهستم .
اینجا همه خانواده درآرامش زندگی میکنند وهرازچندگاهی که دورهم جمع می شویم ازشما نیزیاد میکنیم جایتان درمیان ما خالی است .
چند روز بعد فردی با منزل ما تماس گرفت و گفت: من با احمدرضا کار دارم. بعد از این که پسرم با این فرد تلفنی صحبت کرد، گفتم احمد من از صدای این آقا ترسیدم.
از سال ۹۰ و خروج منافقین از کمپ اشرف همواره تمامی درگیری های ایجاد شده حول منافقین، از سوی این گروهک تروریستی بوده و افرادی که در این بین از دست رفتند و کشته شدند، تنها به پروژه کشته سازی گروهک نفاق اضافه شدند.
جواد عرب درگی روز جمعه ۱۹ شهریور ماه با شجاعت تمام دیوارها و حصارهای فکری فرقه رجوی را در کشور آلبانی درهم شکست و از این گروهک تروریستی جدا شد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما،خبرگزاری فرانسه در گزارشی از بغداد نوشت: ساکنان محلی و سازمان ملل متحد اعلام کردند انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران (گروهک تروریستی منافقین) به خارج از عراق دیروز جمعه پایان یافت و آخرین اعضای منافقین که شمار آنها ۲۸۰ نفر بود، عراق را به مقصد آلبانی ترک کردند.
زهرا شراعی خواهر یکی از اسیران فرقه رجوی به نام مالک شراعی می باشد که می گوید برادرعزیز و نور چشم من در سال ۱۳۷۵ از بندرعباس به مقصد خوزستان سفری بدون بازگشت داشت.
وی ادامه می دهد که هر کجا رفتیم و هر چه گشتیم پیدایش نکردیم تا اینکه سال ۱۳۸۲ با ما تماس گرفت و خبر داد در سازمان منافقین و در اشرف است.
لیلا حیدرپور اهل رودسر
مادراسماعیل رضائیان از اعضای گرفتار در فرقه بدنام رجوی خیانت و جنایت رجوی درحق ملت ایران واعضای اغفال شده اش گستره و پهنای زیادی دارد که زبان وقلم ازبیان تمام عیارآن قاصر و ناتوان است.
پیمان ۱۷ ساله بود که ساعت ۶ صبح یک روز عید به کوهنوردی رفت و بعد سر از اسارتگاه اشرف در آورد. مادر پیمان گفت: “روزهای آخر سال ۱۳۷۶ بود، در حالی که در تدارک نوروز بودیم، یک روز مانده به سال جدید، پیمان کردامیر و مهدی حمید فر بدون خبر رفتند و بدون این که ما کوچک ترین اطلاعی از رفتن آن ها داشته باشیم … برای یافتن آن ها آواره شهرها شدیم.”