اتحاد ملت ایران و بحران «گاوگیجه» مریم قجر
دو گروه وطن فروش که از همه جا رانده شدند
این روزها میگذرند، اما وطن فروشان هیچگاه فراموش نمیشوند
اعتراف یکی از گربههای دستآموز مریم قجر به افشای اطلاعات هستهای / چرا تمام ایرانیان یک تف به مجاهدین خلق بدهکارند؟
شکست دشمنان و منافقین در برابر اراده ملت ایران / اسیران قلعه «مانز» حقایق را درک کنند
مجاهدین خلق، قیام امام حسین(ع) را به خود وصل میکردند
صلابت ایمانی ایرانیان؛ سدی نفوذناپذیر در برابر مکر دشمنان و منافقین
امام حسین(ع) به فتنههایتان و اشکهایی که از پدر و مادرتان درآوردید چه خواهد گفت!
ابراهیم خدابنده از مسئولین سابق بخش روابط بینالمللی مجاهدین است که ۲۳ سال از بهترین سالهای جوانیاش را در این گروه بسر برده است. او که بقول خودش در طول این سالها بدون حتی یک ساعت مرخصی در خدمت تشکیلات رجوی بوده، بالاخره و بر اساس یک اتفاق دستگیر شده و از تشکیلات رجوی جدا میگردد
درادامه این ملاقات صمیمانه مسول انجمن به مرد شریف شالیکار گیلک که چشم انتظار برادر اسیرش درفرقه بدنام رجوی است گفتند” انشاءالله درملاقات با آقای شعبانی خبر جدیدتر از برادرتان ابراهیم خواهید شنید ولیکن من هم سالیان با ابراهیم بودم وحسابی از وی شناخت دارم .
در حال حاضر، آنطور که از پیام های رسیده بر می آید، مسئله داری همچنان در سطوح بالای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به شدت وجود دارد و تمام سعی و تلاش مسئولین اینست که خبرهای این جریان گسترده مسئله داری به بیرون درز نکرده و نمود ظاهری در میان هواداران نداشته باشد
ظاهرا منافقین تحت فشار شدید اعضا در داخل و خارج گروهک درباره اینکه سرنوشست مسعود رجوی و این که او کجاست؟ چه می کند؟ و چرا درباره مهمترین تحولات مربوط به ایران و گروهک حرفی نمیزند یا موضع نمی گیرد مجبور شده است که چنین نمایش مضحکی را اجرا کند.
من هم محفل های زیادی داشتم و بخاطر ایجاد رابطه ی سریعی که با بچه ها داشتم در جریان روحیات و نظرات آنان قرار می گرفتم. طولی نکشید که در همان پذیرش یک نشست عمومی برایم ترتیب دادند و بخاطر تنظیمات غیر تشکیلاتی و مشخصا محفل های سیاسی که داشتم، بقیه بچه ها را علیه من شوراندند.
حقیقت این است که درسال ۱۳۶۰ مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر پاس از شروع اعلام رسمی فازنظامی وعملیات تروریستی باربودن یک هواپیما وارد خاک فرالنسه گردیدند و لذا مسئولینت کلیه اقدامات تروریستی درایران طی سالهای ۱۳۶۰/۱۳۶۵ به عهده دولت های وقت فرانسه می باشد زیرا دراین مدت ” پایگاه فرماندهی ترور ها درایران درخاک فرانسه قرارداشته و سران این فرقه ازهمین کشور دستور ترور _ بمب گزاری _ انتحاری _ آدم ربایی _ خمپاره زنی وانفجار لوله های نفتی و دیگر مراگز عمومی را بعهده داشته اند
عکس پدری که لحظه های پایانی عمر را به عشق دیدن روی فرزند دلبندش در پشت سیاج های زندان اشرف به انتظار نشسته. چراغ عمر را بر درختی آویخته و ازدحام افراد بی اندیشه که از مرگ می هراسند به تماشا نشسته است.
که در سال۱۳۸۰ ناگهانی و پنهانی از خانواده ام جهت کار و مهاجرت به اروپا، ابتدا به کشور ترکیه عزیمت نمودم و در کارواشی دراستانبول مشغول به کار شدم تا بتوانم به مقصد برسم و همانجا بود که با فردی آشنا شدم به نام بهزاد که ایرانی بود و وقتی علت آمدنم را جویا شد وعدۀ ردیف شدن کارهای مهاجرتم را داد سپس ملاقات های روزانه شروع شد
من قانع نشده بودم و حرفهای ان مسئول برای من شوکه کننده بود که رفتم پیش آیدین . نفری که از اروپا اورده بودن و پلیس بین اللمللی دنبال او بوده ودرکارهای قاجاق سازمان مخصوصا خرید خودرو دخالت داشته و یادم میاید که هنگام جنگ امریکا با عراق شنیده ام که با مریم پا به فرار گذاشتند برای فرانسه.
برجسته ترین اقدام منافقین پس از بمب گذاری در ساختمان حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۹۸۱ _که در آن ۷۳ تن از اعضای حزب کشته شدند_ افشای عمومی این سخن (ادعایی) در سال ۲۰۰۲ بود که تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز و کارخانه تولید آب سنگین اراک برای استخراج پلوتونیوم مورد استفاده قرار می گیرد. گرچه منافقین ادعا کرده بودند که شبکه مخفی این سازمان به چنین اطلاعاتی دست پیدا کرده اما در سال ۲۰۰۶، نیویورکر گزارش داد که این سرویس های جاسوسی اسرائیلی بوده که برای منافقین اطلاعات جمع آوری می کرده است.
ماحصل ۲۵ سال مغزشویی وکنترل ذهن دریک دستگاه دروغپردازمافیای تشکیلات مجاهدین به نقطه ای رسیده بودم که بازگشت به ایران مطلق برایم غیرقابل باوروپذیرش بود وانتخاب گزینه بازگشت به ایران را مترادف پذیرش آگاهانه ومختارانه شکنجه واعدام می دیدم. لذا در میانه طوفانی ازشک وتردید ازهمان کمپ تحت حمایت آمریکایی ها (TIPE) درمصاحبه با مسول وکارشناس کمپ گزینه انتقال به خارج کشورومشخصا کشورسوئد که پناهندگی اش را داشتم ؛ انتخاب کردم .
خانواده های اعضای گرفتاردرتشکیلات سیاه رجوی ازاستان گیلان درخصوص حمایت ازفعالیتهای آقایان محمدی وحسین نژاد بسا مطلب نوشتند وموضعگیری کردند وازمسول انجمن نجات گیلان خواستند که درسایت نجات اطلاع رسانی شود که البته بعنوان انجام وظیفه تلاش کردیم ضمن پوزش ازسایرین یک نامه ازبیشمارنامه های خانواده های گیلک را بعنوان نمونه درسایت نجات اطلاع رسانی بکنیم .
شخصا درپس بسا فراز و نشیبها وازسرگذراندن سختیها ومشکلات عدیده درتشکیلات مافیایی رجوی وقتی به ته خط رسیدم ومطلقا انگیزه ای برادامه حضوردرمناسبات فریب ونیرنگ ودغل ودروغ ومافیایی رجوی نداشتم درمورخه ۱۲ خردادماه ۱۳۸۳ با نوشتن متنی کوتاه درخواست خروج ازفرقه را به مسئول وقت قرارگاه اشرف عذرا علوی طالقانی ( سوسن ) دادم ودرذیل متن درخواست خروج تاکید کردم چنانچه تا ۴۸ ساعت آینده جواب نگیرم شخصا و بلاواسطه خود را به نیروهای امریکایی معرفی خواهم کرد.
فیل هوا کردنهای رجوی داعشی همه کار کرد به غیر از سرنگونی ! بیش از۱۰ سال که رجوی داعشی با به راه انداختن جلسات مختلف اطلاعاتی را که از موساد اسرائیل می گرفت بعنوان اسناد افشا گرانه توسط مهدی ابریشمچی شوهر سابق مریم قجر حلوا ، حلوا می کرد.! مریم قجر داعشی هم در هر نشست […]
حدود سی سال قبل (۳۰ خرداد ۱۳۶۴) که صحنه ایران غرق در خون و آتش ناشی از جنگ خارجی و تروریسم داخلی قرار داشت، در نقطه ای هزاران کیلومتر دور از وطن، قراردادهای دو ازدواج در حال انعقاد بود. ازدواج هایی که در پی یک طلاق نامتعارف (و شاید ناموزون و ناهنجار به لحاظ عرفی) بوجود آمد و مسعود رجوی آنرا “انقلاب ایدئولوژیک” نامید که سرآغازی بر “خلافت مطلقه” اش در سازمان مجاهدین بود. سازمانی که از این پس می باید مسیر ناموزون فرقه شدن را با شتاب بیشتری طی می کرد.
طبق اخبار دریافتی در دوهفته گذشته دو گروه ۱۵ نفره دیگر به کشور آلبانی فرستاده شدند که اسامی آنها متعاقباً منتشر می گردد
لازم به یاد آوری است که بیش از سه سال است که باند مافیایی رجوی از اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شدند و طبق توافقات با دولت عراق قرار بود در طی شش ماه از لیبرتی به کشورهای خارجی نقل مکان کنند.
افشاگری آقای علیشاهی سال ۹۰ بصورت صوتی
از بلندگوهای خانواده های متحصن در جلوی کمپ اشرف پخش میشد…