وقتی عرش خداوند لرزید
چرا مریم رجوی از خبر اخراج تروریستها از کردستان عراق به خود میپیچد؟
بازرس پیشین تسلیحاتی سازمان ملل، جعلی بودن گزارش مجاهدین را اثبات کرد
موج سواری آلبانینشینها روی جریان قطعی برق
تلاش تشکیلات تروریستی رجوی برای جلب اعتماد غربیها از طریق اخبار ساختگی
بازداشت عامل مجاهدین خلق در رابطه با حمله به سفارت ایران در استکهلم
خودداری صلیب سرخ در آلبانی از دریافت نامه خانوادههای اسیران فرقه رجوی / نه خسته میشویم، نه کوتاه میآییم
پیام تبریک «فراق» به مناسبت ولادت با سعادت امام رضا (ع)
نیمه شب همه را از خواب بیدار کردند (البته کسی خوابش نبرده بود وهمه بیدار بودند) گفتند که نیروهای مالکی پشت در ۲۰۰ صف کشیده اند وآماده وارد شدن هستند اما شلیک نمی کنند ومرز سرخ شلیک دارند بنا بر این با آنها از همان ابتدا درگیر می شویم نباید به هیچ وجه وارد اشرف شوند واین هم مرز سرخ ماست.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا سازمان مجبور شد درهای اشرف را به روی آمریکایی ها باز کند و این اوج شرمندگی و سرافکندگی برای سازمانی بود که عدم ارتباط با زنان و طلاق ایدوئولوژیک و حریم رهبری از انقلاب های مهم آن بود ، روزی جسد چند نوزاد در زمینهای اطراف سازمان پیدا شد و علی رغم پنهان کاری افراد رده بالای سازمان ، بالاخره اخبار چند نوزاد مرده و مدفون شده در زمینهای اشرف به گوش همه رسید ، مجاهدینی که زن ها را حریم رهبری می دیدند؛ دور از چشم رهبری به عشق بازی مشغول بوده ولی در نشستها از اینکه کسی هنگام راه رفتن خواهری دچار لحظه جیم شده بود گلویشان را پاره می کردند که به ناموس رجوی نگاه کرده ای و…
یک روز برای اکبر رودینی داشتم خاطره تعریف میکردم که برای نهار مرغ داشتیم ناگهان اکبر رودینی حرفم را قطع کرد و با تعجب گفت مگه شما تو ایران مرغ داشتین که بخورین . سازمان طوری شستشوی مغزی میداد کسانی رو که تو اشرف بودند فکر میکردند ایران همیشه قحطی هست و کسی حتی نان برای خوردن ندارد
حرفهای درسینه نگهداشته شده، گوشه ای از درد ها و زخم های من است، واقعیت هایی است که با آنها روبه رو بوده ام و عمرم و تمامی هستی ام را در این راه ازدست داده ام و به اعتماد من خیانت شد ، به عبارتی بایستی بگویم که خیانتی بزرگ به من و امثال من مسعود رجوی کرده است.
سازمان تمامی توجه و معیارهای خود را به مبارز بودن افراد و مبارزه کردن آنان معطوف می داشت و در نتیجه بسیاری از ارزش های اخلاقی و بعد معنوی را به فراموشی می سپرد . به همین دلیل به تدریج فساد و قدرت طلبی در میان افراد و سازمان شکل گرفت و توسعه یافت . به طوری که انجام فرایض و رعایت موازین اخلاقی اهمیت خود را از دست داد .
این دیدگاه رجوی است وبعداز هم دوجلد کتاب علیه خانواده نوشته است که نحوه این برخوردهای زشت با خانواده ها را به پادوهای خود آموزش می دهد.
سوال این است که چرا رجوی از حضور خانواده ها دراشرف واینک لیبرتی می ترسد ؟
جواب صحیح این است که نفرات موجود درکنار این فرقه همیشه زیربمباران حرف های دروغ از جامعه وخانواده قرار دارند ورجوی ترس از این دارد که در این دیدارها مبالغه گویی هایش معلوم شده و دست اش رو شود چنانکه در سال ۸۲ شد.
در آن زمان می گفت درهر خانواده ۲ نفر معتاد وجود دارد ویا رژیم به خانواده ها آنقدر فشار آورده که همگی در زیر فقر هستند ویا رژیم اکثریت خانواده های مجاهدین را زندانی کرده است.
این کلمه همواره مثل چماقی بود، بر سر اعضای فرقه در عراق. کلمه ای که بارها در تشکیلات می شنیدیم. طبق قوانین فرقه یک عضو همیشه اشتباه می کند و سیستم همیشه درست می گوید. حق رهبری را در یک کلام بردن به تهران و نشاندن روی کرسی رهبری ایران می دانستند و می گفتند تا زمانی که این امر محقق نشده، شما حق رهبری را خوردید و نسبت به “رهبری” ظلم کردید و “مفت خور” هستید!
die iranische Mojahedin-e Khalq Organisation, auch bekannt als Iranische Volksmojahedin (PMOI/MEK/MKO) oder Nationaler Widerstandsrat des Iran (NWRI), ringen derzeit um Aufmerksamkeit auf dem internationalen politischen Parkett. Sie bezeichnen sich als „die größte iranischen Oppositionsgruppe“ und mit ihrer „Präsidentin“ Maryam Rajavischeinen sie sich besonders für die Rechte der Frauen zu engagieren. Dies ist jedoch nur Augenwischerei.
در نشستی بودیم که رجوی از طریق تلویزیون سخنرانی میکرد، حاضرین در نشست چنان محو تماشای سخنرانی و تشویق رجوی بودند که من واقعاً تعجب میکردم ؛ رجوی گفت : من به خاطر رسالتم !!! از ایران بیرون رفتم در ایران مثل امام حسین(ع) !!!که به او نامه دادند؛ از من هم پشتیبانی کردند !!! ولی مانند امام حسین(ع) پشتم رو خالی کردند،!!! مانند امام از شهرم خارج شدم !!!!
رجوی را ببین که درمقابل مطالبات به حق ومشروع خانواده های اعضای گرفتار در قلعه فرقه ای خود چقدرضعیف و زبون شده وبه به استیصال رسیده است که اعضای اغفال شده ودربندش را درصفحه تلویزیون می آورد ویا به اسم آنان درسایتهای جور واجورخود مطلب گذاشته وعلیه خانواده هایشان لاطائلات مشمئزکننده ردیف میکند.
دراین رنج وسناریوی ساختگی ونابخردانه پیشتر به اسم سمیه محمدی دختراسیرمصطفی کتاب زیرچاپ برد و با ذکرخزعبلاتی که صرفا ازکله پوک رجوی تراوش میکند ؛ پدرومادرچشم انتظارو رنجکشیده ای را که سالیان برای رهایی دخترشان ازهمه چیزشان مایه گذاشتند؛ آزرده خاطرمی کند و به زعم وگمان خود با خراب کردن پلهای عاطفی ارتباطی درصدد به اسارت نگهداشتن مضاعف سمیه و سمیه ها است.
سال ۱۳۸۹ چند مدتی بود که آقایان اکبرمحبی وحمید حاجی پورازگیلان با سپری کردن عمرگرانبهایشان با گسستن از فرقه بدنام رجوی به دنیای آزاد وکانون خانواده هایشان وارد شده بودند. درآن مقطع نه تنها خانواده های عزیزگیلگ بل سایرخانواده های چشم انتظار از اقصی نقاط ایران هم ضمن تماس تلفنی با دفترانجمن نجات گیلان طالب دیداروملاقات با این دوعزیزبودند شاید که خبری ازجگرگوشه هایشان دریافت بنمایند.
متعاقبا با رضایت عزیزان جداشده وبازگشتی با وجود مشغله هایی که شخص خودم نیزدردفترانجمن داشتم به درخواست شماری ازخانواده های تهرانی اعضای گرفتاردرقلعه الموت رجوی به دفترمرکزی انجمن نجات تهران درسوزوسرما وبرف شدید کوئین به جانب تهران عزیمت کردیم .
باردیگر باند رجوی به پیشدستی متوسل شده تا بتواند صدای خفیف ما را که هنوز تبدیل به ناله نشده است ، درگلو خفه کرده وباصطلاح معروف گربه را دم حجله بکشد.
جریان ازاین قراراست که بدنبال مراجعه خانواده های آقای قربانعلی حسین نژاد میانه و هم دردان او به جلو درب لیبرتی، فرقه رجوی بازهم به سبک دائمی خود بیانیه های عجولانه ای صادر کرد که گویا قصد شناسائی واقدامات خشن بعدی برعلیه فرزندانشان را داشته!! وهمراه نیروی قدس و مامورین وزارت اطلاعات عمل میکنند.
سوالی که از سازمان مجاهدین و شخص مسعود رجوی و مریم رجوی دارم این است : به راستی وقتی تاب و تحمل یک جدا شده را در کشور البانی ندارند !چطور دم از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می زنند؟ از چه چیزی اینقدر ترس و وحشت دارند ؟ دقیقا خوب می دانند وقتی که یک نفر عضو جدا شده و مستقل در کنار گوش تشکیلات سازمان مجاهدین در البانی ،که خیلی ها مسله دار هستند . بتواند تمام مشکلات و شرایط سخت را خودش در کشور البانی به تنهائی حل کند پس دیگران هم می توانند
گزارشها دریافت شده توسط سایت نجات یافتگان در لیبرتی حاکیست که فرستادگان مریم رجوی از فرانسه به آلبانی خط موازی تهدید و تطمیع را برای به سکوت واداشتن اعضای جداشده و همچنین سایر ناراضیان دنبال میکند . در همین ارتباط افشین ابراهیمی چند روز قبل به جمعی از اعضای جداشده پیغام میدهد که کار مهمی دارد و آنها را به محل کارش فرا میخواند . لازم به یاداوری است که افشین ابراهیمی که یکی از سرچماقداران میدانی مجاهدین در آلبانی هست. او به اعضای جداشده میگوید:
فرقه رجوی با هوچی گری این اقدام بی نهایت انسانی را شکنجه روانی اعضای به گروگان گرفته و ممنوع ملاقاتی معرفی کرده است متاسفانه هوچی گری و کلاشی این فرقه در مقابل یونامی و کمیساریای پناهنده گی و صلیب سرخ بقدری شدید بوده که این ارگانهای بین المللی نیز بخاطر فرار از تهمت و افترا مزدوری وزارت اطلاعات سکوت کرده و از اجرای مسئولیت خود سر باز زده اند .
بالاخره بعد از چندین دور مذاکرات فشرده و زمانبر ، در هفته گذشته شاهد توافق کشورمان با شش کشور جهانی بودیم که البته همانطور که وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز اقرار نمود تحریمها نتوانست مسئولین و مردم کشورمان را بپای میز مذاکره بکشاند بلکه عزت و اقتدار بود که سرانجام نیز به نتیجه خوب رسید و تمامی دنیا بر ایرانی با عظمت اعتراف نموده و آن را بعنوان یکی از کشورهای بزرگ منطقه قبول کردند .
سران سازمان مجاهدین بعد از آنکه شکستهای سنگینی از نشستهای مسئولین کشورمان با قدرتهای جهانی عایدشان شد و نتیجه رایزنیهای کادر سیاست خارجی کشورمان با فعالیتهای بسیار شدید صهیونیستها که با همراهی و حمایت بی دریغ سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی از جمله سازمان مجاهدین توانست بیشتر موانع را کنار زده و نتایج مثبت اولیه را بدست آورد که باعث اعلام حضور و حتی سرازیر شدن بسیاری از شرکتهای خارجی مانند فرانسه بود که البته برخی کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس که از قبل نیز اعلام همکاری همه جانبه با کشورمان رانموده بودند که تمامی این حرکتها از توافقات اخیر می باشد که به کوری چشم دشمنان نظام جمهوری اسلامی در حال تحقق است .
یک نمونه مربوط به سالها قبل در این رابطه قابل توجه است. بهزاد صفاری از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق از عراق با پدر خود در اصفهان تماس گرفته و از او برای خارج شدن از عراق درخواست پول نمود. او ادعا کرده بود که از سازمان فرار کرده و برای خروج از عراق ۴۵ هزار دلار نیاز دارد.