این جنایتها با حمایت آمریکا از منافقین صورت گرفته است + فیلم کاربرد مادههای مریم قجر اعضای انجمن نجات در آلبانی، عشقی که سالها در سینه داشتند را به میهن نثار کردند آزادی یعنی همین الگوی تکراری در نحوه پوشش اخبار مربوط به مرگ اعضای فرقه رجوی بترس از نقطهای که شیطانیات کنند اعلام آمادگی ۱۶۴ تن از نجاتیافتههای فرقه رجوی برای «شهادت دادن» در دادگاه ایران وقتی به ۲۰ سال اسارت و بردگی پایان دادم / آزادی یعنی در کنار خانواده بودن
با سلام و عرض ادب اینجانب علی جهانی که یکی از قربانیان فرقه رجوی هستم و مدت بیست سال از بهترین دوران عمر خودم را در تشکیلات قرون وسطایی و استالینی این سازمان فرقه گرا در عراق بودم و اکنون جدا شده و در اروپا به فعالیت های حقوق بشری مشغول هستم.
جنگ هشت ساله ایران و عراق باز یاد آور نفسهای حرام فرقه و رهبری است که برای بقائ خود با راه اندازی ارتش آزادیبخش دوشادوش ارتش صدام جنگیدن و جاسوس و ستون پنجم ارتش عراق شدند
نامه سرگشاده کانون ایران قلم
به آقای بوجار نیشانی رئیس جمهور آلبانی + ترجمه
جای تعجب دارد که در آخرین موضع اعلام شده از سوی رهبری این فرقه در دیدار با سفیر عربستان در فرانسه امادگی خود را برای همکاری با عربستان در کشتار مردم بی دفاع یمن اعلام کرده
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بغداد، «مریم رجوی»، رهبر سازمان تروریستی مجاهدین خلق در دیدار با «محمد آل الشیخ»، سفیر عربستان سعودی در پاریس از آمادگی این گروه تروریستی در کمک و همکاری با عربستان در تجاوزاتش علیه ملت یمن خبر داد.
او هنوز ۱۳ سالش نشده بود که خودش را در دام تشکیلات سازمان موسوم به مجاهدین خلق دید سازمانی که به اصطلاح خواستار آزادی و برابری بود.
راه اندازی جلسه شیوخ و عشایر دربغداد و سایر استان ها که اصلی ترین هدف ابن جلسه راه اندازی تظاهرات و حمایت از اشرف برای تثبیت موقعیت مجاهدین خلق بود.
– واریز حقوق نفرات استخدام شده ی عراقی از طریق شماره حساب های سازمان و از طریق اینترنت .
رجوی دراین نشست برای نفرات جایزه هزار دستان را داد ومنظور از هزاردستان لقب زن های شواری رهبری بود که درآن مقطع رجوی برای بیشتر کردن هیزم جنگ در ایران درسالهای ۱۳۷۶ این لقب را به آن نفرات داده بود ونفرات غافل ازاین که درآینده چه سرنوشتی دارند اعلام آمادگی کردند .
اکثریت آنها دررده (Mجدید) بودند که امروز دیگر از این نفرات اندک باقی مانده است بقیه در عملیات های سحر ،یا درتصادفات جاده ها ویا براثر خودکشی از دست فشار های اجباری از بین رفتند وخیلی ها هم درسالهای ۸۲و۸۳ ازاین گروه نجات یافتند.
داستان زندگی من نیز تلخ است ، تلخی که صد افسوس نیز به همراه خود دارد که چرا به دنبال سراب دویدم. و صد ها پرسش که آیا من نمی توانستم بجای سراب واقعیت را ببینم. متاسفانه شور و جال جوانی و شرایط سیاسی حاکم بر خانواده ام و غلیان احساسات به من اجازه نداد . دایی من زندانی سیاسی بود که در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده بود و در زندان اوین در حبس بود. من هنگامیکه به همراه مادرم برای ملاقات با دایی ام به زندان اوین می رفتم با نام ” مسعود رجوی ” آشنا شدم و شرایط موجود نیز حساسیت من را برانگیخته بود .
یک مقام آگاه در سفارت ایران
در فرانسه ادعای رویترز را تکذیب کرد
البته این ترفندی که سازنده گان داعش ( موساد و شیوخ مرتجع عرب منطقه ) می خواهند برای فریب افکار عمومی؛ آن را بخورد مردم بدهند و برای پیش بردن این امر هم ازگروه رجوی داعشی برای پیش بردن این هدف استفاده می کنند ومریم قجر قارا کنیز اسرائیل مامور کرده اند پیدایش داعش به خاطر حضور اسد در سوریه و نخست وزیر بودن مالکی در عراق به افکار عمومی القاء کند !
اخیرا فرقۀ جنایتکار رجوی با جعل اخبار و پرونده سازی درشبکه تلویزیونی خود به نام سیمای مقاومت و هم چینن با پخش تراکت همراه با عکس اینجانب و شماری از جداشدگان از این فرقه تروریستی اقدام به دروغ پراکنی و اتهام زنی و توهین علیه اینجانب نموده است که عکس ها و ویدئوی آن ضمیمه می باشد.
رجوی همیشه خانواده را لانه فساد تعریف میکرد و از دیدگاه شخص رجوی این تنها پاشنه اشیلی بود که می توانست فرد را از مسیر مبارزه دور کند. و به اصطلاح از مبارزه ببراند. رجوی با تمامی خصومتی که نسبت به مردم ایران داشته و دارد این را به درستی متوجه شده و به همین دلیل جلوی ملاقات خانواده ها با فرزندان و عزیزانشان را میگیرد.
مجاهدین خلق نه تنها در چهل سال گذشته در زمینه اهدافی که برای خود قائل شده اند هیچ پیشرفتی نداشته اند که همانطور که الدار ممدف محقق و مشاور پارلمان اروپا در مقاله جدیدش در لوبلاگ عنوان می کند “لابی گری مجاهدین خلق در سالهای اخیر برای تغییر رژیم در ایران حتی هیچ تاثیری بر پارلمانترهای پارلمان اروپا هم نداشته و آنها بوضوح پشت پرده دروغهای و دسیسه چینی های رجوی را می بینند”. بطور خلاصه باید گفت این روزها شاهد سقوط نهایی ستاره بخت سازمان مجاهدین خلق هستیم.
در این دوسال آنقدر شرایط سخت و وحشناک بود که بارها نفرات درخواست نوشتند که ما ها را به گوانتاناما بفرستید. در چند پروسه افرادی که از شدت فشار و ضرب شتم آمریکائی ها به ستوه آمده بودند درخواست کردند که به ایران برگردند که نزدیک ۷۰۰ نفر به ایران برگشتند و درتیف ۲۰۰ نفر باقی ماند. بعد با یک سال تلاش بعضی از فرماندهان ارتش امریکا کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد موافقت کرد که با ما ها مصاحبه انجام بدهد که بعد در سال ۲۰۰۶ به عنوان پناهنده شناخته شدیم و کمپ تیف تبدیل به کمپ پناهندگی سازمان ملل شد و تحت پوش سازمان ملل در آمد. اما سازمان مجاهدین از توطئه کردن برعلیه نفرات تیف باز نماند و هرچه در توان داشت برعلیه این نفرات انجام داد. رهبران سازمان مجاهدین آنقدر به فرماندهان ارتش امریکا باج دادند تا اینکه ارتش امریکا کمپ سازمان ملل را بست و نفرات را آواره شهرهای کردستان کرد.
بند “ش” یعنی هزار عضو شورای رهبری سازمان که کل زنان در آن هزارتا نیست ولی این عواقب را داشت که هر کس برای حفظ جان خود تلاش کند که در ماموریتهایی که در پیش بود کشته نشود ، چون این انقلابی نبود که سازمان توضیح می داد چرا که کنار زدن یک عنصر و آوردن عنصر دیگر انقلاب نامیده نمی شود یعنی برابری زن و مرد با این کار تأمین نمی شد ودروغی بیش نبود.آیا مردان تحت سیطره باشند خوب است؟! این جا عوض کردن قلابی که برابری زن ومرد نیست!
با عرض سلام من دختر آقای جعفر شهریاری؛ ندا هستم. پدرم در زمان جنگ تحمیلی ایران وعراق به خدمت سربازی رفت . ولی متاسفانه در تاریخ ۸/۷/۶۶ روز چهارشنبه در منطقه عملیاتی قصرشیرین سر پل ذهاب در درگیری با دشمن بعثی به اسارت در آمد . این مطالب بنا به اظهارات یکی از هم رزمانش می باشد .