آلبانی، کشوری که تعهدات قانونی آن رو به وخامت است / «مجاهدین خلق» خطری برای منطقه بالکان
هشدار آقای قاضی به کشورهای حامی منافقین: نباید متهمین تروریسم را میزبانی کنید
«به همین خیال باش»: پیامی کوبنده به آمریکا و نوچههای مزدورش / ایران، قدرتی شکستناپذیر
افشاگریهای شرمآور از درون لانههای منافقین
«اویاک»؛ بازوی نرمافزاری منافقین در واشنگتن
آوای خیانت؛ روایتی از فروپاشی یک هنر در دامان منافقین
سناریوسازی جدید منافقین؛ قاچاقچیان مواد مخدر و سارقان خشن ابزاری برای اقدامات روانی / آرامش جامعه مرهون برخورد قاطع با مجرمان خطرناک است
نشستهای غسل منافقین در آلبانی سرپایی شد؛ تبدیل «عجوزه هزارشوهر» به کانون تخیلات جنسی اعضا
سلام و با احترام من نرگس حوری پور هستم و مبتلا به بیماری لاعلاج.
شوهرم مهدی بهبهانی در سال ۱۹۸۹ بوسیله منافقین اسیر شد و من هیچ خبری از ایشان نداشتم تا سال ۲۰۰۳ که به من اطلاع دادند او در کمپ اشرف زندگی می کند.
فراخوان به حمایت از کمپین خانواده های اسیران فرقۀ رجوی اطلاعیۀ شماره ۲۹ سازمان مجاهدین خلق ایران (منشعبین از فرقۀ رجوی) فراخوان به حمایت از کمپین خانواده های اسیران فرقۀ رجوی هموطنان عزیز؛ ایرانیان شریف و آزاده در داخل و خارج کشور؛ اخیرا گروهی از خانواده هایی که عزیزی و عضوی از خود را در […]
احتراما به استحضار میرساند که برادرم بیژن دهدشت نیا حدود ۲۱ سال پیش با فریبکاری فرقه مجاهدین ربوده و سپس به عراق انتقال داده شد.در این مدت طولانی حق یک تماس ویا دیدار بااو را نداشته، واز وضعیت روحی وجسمیش کاملا بی اطلاعیم..
دو هفته قبل خانم زهرا میرباقری به مناسبت جدایی فرشته هدایتی از مجاهدین، طی نامه ای سرگشاده به افشای برخی جنایت ها در درون فرقه مبادرت نمود که خشم مریم قجر را (که در هفته های گذشته تلاش می کرد چهره ای حقوق بشری از خود به نمایش بگذارد) برافروخت. وی برای آرامش دادن به خود، و برای پوشاندن صورت مسئله که همانا جنایتهای دهشتناک همسرش مسعود رجوی می باشد، چنگال های خود را به صورت زهرا میرباقری فرو کرده است.
باسلام، در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی فرزندم جواد عرب درگی متولد ۱۳۴۸ که آن زمان نوجوان ۱۹ساله یی بیش نبود به بهانه کار پردرآمد وبه دروغ «برای مدت ۲ماه» توسط سازمان مجاهدین خلق فریب خورده وربوده وبه پادگان اشرف درعراق منتقل شد
این پیکار فرقه رجوی با توهین وناسزاگویی به خانواده ها شروع وبه درگیری فیزیکی وپرتاب سنگ و فلزات تیز وبرنده به سوی آنها ادامه یافت وسرانجام برنده این رویارویی خانواده ها بودند چراکه طی سال های ۹۰ تا ۹۲ تعداد ۱۵۰ تن ازاسیران از تحصن باخبر شده و از کمپ فرار نمودند ودرشهریور ۱۳۹۲ نیز این قلعه مخوف صدامی برای همیشه تعطیل شد واندک بقایای فددائیان وآدمکشان فرقه درسیاهی شب ازاین قلعه با ترس ولرز گریختند
در سال ۸۲ به اتفاق خانواده از طریق انجمن نجات همراه با سایر خانواده های دیگر برای ملاقات بچه هایمان رفتیم که بعد از چند روز معطلی و چشم انتظاری پشت درهای قرارگاه اشرف ، سران مجاهدین دخترم را به همراه چند محافظ آوردند و در فضای شدید محافظتی و بسیار کوتاه او را دیدیم که بسیار دردناک بود. دخترم بسیار سیاه چهره و با دستانی زرد که نشان دهنده بیگاری های طاقت فرسا و ظلمی بود که بر او رفته بود. آنها در ابتدا از در آغوش کشیدن دخترم توسط مادرش جلوگیری کردند که بعد از گریه ها و التماس های مادرش اجازه دادند فرزندش را در آغوش بگیرد. دیگر تماس و خبری و ملاقاتی نداشتیم. در مدت این چند سال اخیر با وجود مراجعات مستمر اعضای خانواده ام به پشت درهای زندان اشرف و اعلام درخواست ملاقات و نامه نگاری به تمام سازمان های مربوطه ، فریادهای ما به جایی نرسیده است و گلوهای پاره شده ما و چشم های گریان و قلب شکسته و دل های بیقرارمان فریاد رسی ندارند.
بیش از۳۰سال است سازمان مجاهدین خلق، بااستفاده و بکارگیری پیچیده ترین شیوهای کنترل ذهن و مغز شویی، هزاران انسان فریب خورده را تحت اسارت خود گرفته و سالهاست آنان را از بدیهی ترین حقوق انسانی خود از جمله،ازدواج وتشکیل خانواده، ارتباط(تلفن .نامه.ایمیل) و ملاقات باخانوادها یشان محروم ساخته است.
این درخواستی است از سوی اینجانب جعفر مجردی ساکن ایران , برای ملاقات با برادرم اکبر مجردی ساکن کمپ لیبرتی عراق ,
تلاش جدید فرقه رجوی برای نفوذ به داخل خانواده ها همانطورکه می دانید فرقه رجوی در دوران صدام درقبال گرفتن پول و امکانات استقراری وتجهیزات وسلاح از صدام به او اطلاعات مربوط به فعالیت نظامی ایران و زیرساخت های اقتصادی وشبکه های مواصلاتی درخاک ایران بعلاوه اثرات ناشی از حملات هوایی و موشکی عراق بر […]
جدا شدن از فرقه مجاهدین بدلیل سالیان سال تحت فشار فکری و شستشوی مغزی بودن٬ برای هر مرد و زنی سخت است. اما باید قبول کرد که این سختی برای زنان دربند٬ بسا بسا سخت تر و گرفتن تصمیم جدایی٬ سرنوشت سازتر است! انسانهایی که چند دهه٬تحت پیچیده ترین شستشوی مغزی بودند واساسا دیگر مغزی و فکری و قدرت تشخیص سالمی برای آنان باقی نمانده است!