روح بلند رئیسجمهور مردمی و انقلابی ایران به ملکوت اعلی پیوست هیچکس مانند ابریشمچی زنش را به مجاهدین هدیه داد! / آزاده اکبری؛ از تکذیب ارتباط با مجاهدین تا گردش با سرکردگان آن در آلبانی آیا قطع ارتباط پدرم با خانواده در راستای شعارهای آزادی شماست؟ / علت ترس از خانواده پس از ۳۶ سال اسارت را بیان کنید هنرنمایی مادربزرگان اشرف، کار دست فرقه رجوی داد / شکایت بازیگر آمریکایی از سازمان تروریستی مجاهدین پذیرفتن افکار مارکسیستی توسط مجاهدین در سال ۱۳۵۴ / ناگهان دیدیم سازمانی که با امپریالیسم میجنگید، در ایران ترور میکند / ۱ «بی شرفی» اگر چهره می شد! مستند رادیویی «ثریا» نامزد دریافت جایزه در «سومین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک» مرزهای گزارش جعلی در جهان توسط پوشک نشان های اشرف ۳ شکسته شد
ای خدای من، ای خدای نجات دهنده درماندگان، بیچارگان و گرفتاران، تو شاهدی که من مادری رنجدیده، ستم کشیده و مصیبت دیده با چه درآمد کمی؛ شاید باورنکنید با حقوق ماهی ۸۰۰ تومان یعنی سی و سه سال پیش با سن سی سالگی و اجاره نشینی؛ برای بزرگ کردن بچه ها که اولی چهارده ساله و آخری شش ساله بودند، چه ها کشیدم تا آن ها را با خون دل بزرگ کردم، حالا بچه هایم در بند و اسیر مسعود و مریم هستند. بعد از چند سال رنج و درد، نگرانی و اضطراب حالا مصیبت دیگری گریبان گیر بچه های من شده است. اول از خدای رحمان و رحیم، بعد از سازمان های حقوق بشری، صلیب سرخ جهانی، سازمان ملل متحد و هر سازمان دیگری که می توانند کاری برای بچه ها بکنند می خواهم از کمک دریغ ننمایند. خودشان را لحظه ای جای ما خانواده ها بگذارند و ما را از نگرانی، درد و رنج چندین ساله برهانند.
با این همه سران این سازمان سعی نخواهند کرد ظرفیت های خود در تربیت تروریسم را کاملا از بین ببرند. آنان به دنبال نمایش هستند و در پشت صحنه نمایش نفاق هر چیزی ممکن است.
من از تک تک سوال می کنم، جواب ما را چه کسی باید بدهد؟ اگر واقعا اعضای شورای ملی مقاومت جرات و شهامت دارند و مسعود رجوی که اگر تشریف دارند و زنده هستند، من که اصلا فکر نمی کنم زنده باشند، اگر واقعا شرافت دارند و انسان هستند و بویی از انسانیت برده اند بیایند یک دادگاهی تشکیل دهند و ما جدا شده ها را بخواهند تا معلوم شود کی حرفش درست است و ما از آقای رجوی چه خواستیم؟ ما که هر چه داشتیم در طبق اخلاص گذاشته، اول تقدیم خدا و بعد مردم مان کردیم، تو خیانت کردی، ما باید تاوان گناهان ترا پس بدهیم.
از جمله این مبارزین و مجاهدین آقای علی مرادی یک درجه دار ارتش بود که از ارودگاه جنگی عراق به ما پیوسته بود که مدتی نیز تحت مسئولیت بنده بود که اهل حق بود، وی نیز همواره تحت بالاترین فشارها بود که ترک مذهب کند و به همین دلیل زیر بالاترین تحقیرها بود که نهایتا فرار کرد و به نزد آمریکایی ها رفت. افراد دیگری بود که در جریان عملیات فروغ به ما پیوسته بود و بدلیل مرامشان سبیلهای بلندی داشتند که ابتدا آنها را زیر فشار گذاشتند که سبیلهایشان را بتراشند در ادامه پست ترین کارها را به آنها میسپردند و این اواخر حتی کار به ضرب و شتم آنها نیز کشید.