• امروز : سه شنبه - ۲۲ مهر - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 14 October - 2025

پیام خانواده - پایگاه خبری - تحلیلی فراق (افشاگر سیمای منافقین)

دلتنگی های عاشقانه مادر فریدون پرورش برای فرزندش

دلتنگی های عاشقانه مادر فریدون پرورش برای فرزندش

سال هاست که چشم انتظار این هستم از تو خبری برای من برسد.یکی بیاید و بگوید فریدون من می آید. یک نفر بگوید می توانم دوباره فریدونم را ببینم . مادر جان دل تنگ تو هستم و می خواهم دستهایت را ببوسم، تو را بغل کنم و فراق چندین ساله را در آغوش تو گریه کنم.

تنها درخواست مادر اردشیر صحت از فرزند اسیرش

تنها درخواست مادر اردشیر صحت از فرزند اسیرش

تنها درخواست مادر اردشیر صحت از فرزند اسیرش
فرزند عزیزم سلام
بیش از بیست سال است از تو خبری ندارم.
نمی توانستی در این مدت مادر رنج دیده خود را حداقل از احوالت باخبر سازی؟!!
در طول این مدت بارها به ترکیه و عراق رفتم تا خبری از تو کسب کنم ولی دریغ و افسوس که همیشه دست خالی برگشتم.

نامه ای به ساکنان کمپ تیرانا

نامه ای به ساکنان کمپ تیرانا

علی جهانی، وبلاگ آیینه، بیست و هشتم سپتامبر ۲۰۱۶:… دوستان عزیز. مریم رجوی و سران فرقه که جلوتر از شما از عراق فرار کردند این شکست فضاحت بار را پیروزی می دانند و آنرا جشن گرفتند تا به شما بگویند که این خروج از عراق پایان استراتژی سازمان نبوده است و همچنین سران سازمان در کمپ تیرانا هم دست از سر شما بر نمی دارند و برای نگه داشتن شما همچنان در این تشکیلات قرون وسطایی یک سری محدودیتهای از قبیل گرفتن …

از درد فراق خفه می شوم

از درد فراق خفه می شوم

تو پسر مذهبی بودی ، درچند جای قرآن سفارش پدر ومادر شده است چرا ما را فراموش کردی؟. با این همه پیمان جانم من تو را می خواهم. دلم هوایت را کرده است. می خواهم ببو یمت،ببو سمت و در آغوش بگیرمت.

نامه خواهر محمد رضا گویا به کمیساریای عالی سازمان ملل

نامه خواهر محمد رضا گویا به کمیساریای عالی سازمان ملل

اینجانب رقیه گویا خواهر اسیر گروهک منافقین، محمد رضا گویا هستم .
بدینوسیله از حضرتعالی خواهشمندم اقدامات لازم را مبنی بر ارسال نامه زیربه دست برادر عزیزم که سالها منتظر او هستیم ، مبذول فرمایید.
پیشاپیش از توجهی که به این خواسته خواهید نمود نهایت تقدیر و تشکر به عمل می آید.

خودت را از جهنم رجوی نجات بده!

خودت را از جهنم رجوی نجات بده!

نمی دانم نامه را از کجا شروع کنم . من احمد هستم . این نامه را در روز عید قربان سال ۱۳۹۵برای شما می‌نویسم . اگر یادت باشد پدر مهربانمان هر ساله در این روز عزیز با چه عشقی یک قربانی سر می برید ولی الان در جمع ما نیست. چه روزهای خوبی داشتیم . از آن روزی که شما رفتی ما هیچ روز خوشی نداشتیم.

نامه سراسر عشق و دلتنگی یک خواهر دلشکسته برای برادرش

نامه سراسر عشق و دلتنگی یک خواهر دلشکسته برای برادرش

نامه سراسر عشق و دلتنگی
یک خواهر دلشکسته برای برادرش

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت سوم

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت سوم

دایی های عزیزم مجید وجلال سلام
من احسان فرزند سیمین هستم . حدود سی سال است که ازرفتنتان می گذرد. دراین ایام من تحصیلاتم را به پایان رساندم ومشغول به کارهستم .
اینجا همه خانواده درآرامش زندگی میکنند وهرازچندگاهی که دورهم جمع می شویم ازشما نیزیاد میکنیم جایتان درمیان ما خالی است .

مادران،‌ قربانیان فراموش شده ۱۸

مادران،‌ قربانیان فراموش شده ۱۸

چند روز بعد فردی با منزل ما تماس گرفت و گفت: من با احمدرضا کار دارم. بعد از این که پسرم با این فرد تلفنی صحبت کرد، گفتم احمد من از صدای این آقا ترسیدم.

نامه سرگشاده زهرا شراعی خواهر یکی از اسیران دربند فرقه رجوی به مجامع بین المللی

نامه سرگشاده زهرا شراعی خواهر یکی از اسیران دربند فرقه رجوی به مجامع بین المللی

زهرا شراعی خواهر یکی از اسیران فرقه رجوی به نام مالک شراعی می باشد که می گوید برادرعزیز و نور چشم من در سال ۱۳۷۵ از بندرعباس به مقصد خوزستان سفری بدون بازگشت داشت.
وی ادامه می دهد که هر کجا رفتیم و هر چه گشتیم پیدایش نکردیم تا اینکه سال ۱۳۸۲ با ما تماس گرفت و خبر داد در سازمان منافقین و در اشرف است.

دل نوشته های محمد کلاته سیفری به برادر اسیرش

دل نوشته های محمد کلاته سیفری به برادر اسیرش

دل نوشته های محمد کلاته سیفری به برادر اسیرش