از جمله ادعاهای فرقه تروریستی رجوی که راه مبارزه مسلحانه را با جمهوری اسلامی در پیش گرفتند، این بود که آنها در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند اما سهم آنها از قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی داده نشد. آنها با این ادعا همواره خود را مُحق رفتاری دانستهاند که در قبال ملت ایران داشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، بنیاد هابیلیان در سالگرد چهل و یکمین فجر پیروزی انقلاب، با عباس سلیمینمین؛ مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران گفتگویی انجام داده تا صحت این ادعا را مورد بررسی قرار دهد.
بسیاری از گروههای سیاسی که بعداً تروریستی شدند مانند منافقین مدعی هستند که سهم آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی داده نشده! آیا این گروه نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته است؟
در مورد منافقین بحث متفاوت است. منافقین جزو نیروهایی هستند که هم نفیکننده استبداد و هم سلطه بودند اما مبانی آنها متفاوت بود. آنها معتقد بودند که ما باید با یک مبارزه مسلحانه با استبداد و آمریکائیها مبارزه کنیم و با مبارزه فرهنگی راه به جایی نخواهیم برد. یعنی آنها در شیوه مبارزه اختلاف اساسی دارند. ما در رابطه با مبارزه مسلحانه یک تحلیلی بعدها پیدا کردیم که عمومیت یافت و اساساً مبارزه مسلحانه بدون وابستگی به بلوک شرق امکان نداشت. یک بحث اعتقادی در این قضیه داشتیم یک بحث سیاسی. آیا مبارزه مسلحانه میتواند منجر به استقلال شود یا خود موجب وابستگی است؟ درست است که منافقین مثل حزب توده با شوروی ارتباط نداشت ولی نگاهشان به مبارزه مادی بود. قدرت آمریکائیها و استبداد روشن است. اما باید توجه داشت اصلاً نمیتوانید بدون وابستگی به قدرتها در برابر یک قدرت دیگر مقاومت کنید. یعنی وقتی نسخه مبارزه مسلحانه میپیچیم توانمندی نظامی میخواهد. لذا روش مبارزاتی اینها با امام مخالف است. در ثانی امام به لحاظ شرعی هم مبارزه مسلحانه را مشروع نمیدانستند. یک موقع هست شما در برابر متجاوز مبارزه مسلحانه میکنید، یک موقع با ملت خود مبارزه مسلحانه دارید. در دوران پهلوی خیلی از آدمها برای امرار معاش در دستگاه حکومتی کار میکردند. یا افراد زیادی برای استخدام باید سرباز شاه میشدند. یا کسی پاسبان میشد، اما آیا شما به دلیل وابستگی یک فرد به دستگاه می توانید وی را اعدام کنید؟ پاسخ قطعا منفی است. لذا امام هم از نظر شرعی و هم از لحاظ سیاسی این روش را درست نمیدانستند.
آیا مردمسالاری بینظیر امام خمینی (ره) که همه چیز را حتی نوع حکومت را به مردم واگذار کرد، سبب جری شدن این گروهها نشد؟
در اینجا دو بحث هست. برای امام خمینی(ره) در طول دوران مبارزه اثبات شده بود که تمام منافقین مارکسیست هستند. در سال ۱۳۵۴ بخش بیرون از زندان اعلام کردند که ما مارکسیست شدهایم و نیروهایی هم که با آنها همراه نشدند را نیز قلعوقمع کردند و اینها اسم خود را به سازمان پیکار در راه رهایی طبقه کارگر تغییر دادند. جریان داخل زندان هم مارکسیست شده بود. اما وقتی دید تشکیلات بیرون زندان با مارکسیستشدن پایگاه اجتماعی خود را از دست داد و حتی مارکسیستها هم آنها را طرد کردند بنابراین آشکار کردن پیروی خویش از مارکسیسم را به مصلحت ندانست. امام پس از انقلاب میدانستند که اینها یک جریان پر مسئلهای هستند اما از آنجا که نفاق میورزیدند به ظاهر با انقلاب همراه شدند. امام برای این که ماهیتشان روشن شود به جامعه برای شناخت زمان دادند و منافقین نیز برای مصادره کل انقلاب از آزادیهای خود نهایت سوء استفاده را کردند لذا منافقین چه قبل از انقلاب و چه پس از آن لحظهای سر سازگاری با این انقلاب نداشتند و برخلاف برخی حرفها که میگویند که اینها آمده بودند تا با انقلاب کار بکنند، میبینیم که این جریان اصلاً به انقلاب نپیوست که بخواهد با انقلاب کار بکند یا نه!
انتهای پیام