عطر عدالت و پیروزی به مشام میرسد
افشای جنایات فرقه رجوی در آلبانی به مناسبت روز جهانی مبارزه با جنایات جنگی
مهره مجاهدین در مذاکرات اوکراین سوخت / سرخوردگی تروریستها
تقاضای اعلام جرم نسبت به مؤسسات پولشویی فرقه رجوی + اسامی مؤسسهها
جنایتهای فرقه رجوی در آلبانی مستندسازی میشود
پیام «بیجار رحیمی» به مناسبت فرا رسیدن بهار
خط جدید سرپلهای «اشرف ۳» برای ترویج خشونت در روزهای آخر سال
دنیای پدر و پسری در مناسبات فرقه رجوی / مجسمهسازی که فقط یک کلیک با جهنم فاصله دارد
اینجا ست که دم خروس دعاوی و شعارها و تبلیغات دروغین فرقه و فریبکاریها و نعل وارونه زدنهایش بیرون می زند و معلوم می شود که این فرقه بویژه در شرایط فروپاشی کنونی اش به هیچوجه حاضر به دیدارهای خانوادگی و هیچگونه دیدار از بیرون با افراد اسیر و در بند هفت حصارش نیست زیرا هر گونه دیداری از این نوع روزنه ای رو به دنیای بیرون در ذهن اسرای فرقه باز خواهد کرد و منجر به فروپاشی آن خواهد شد.
چگونه است ؛ سازمانی تروریستی که مدعی آزادی است اجازه یک تماس و دیدار ۵ دقیقه ای به ما نمی د هد و در قرن بیست و یکم ساکنین در بند را از تلفن و اینترنت و هر گونه ارتباط با خانواده هایشان محروم می کند. و به گروگان می گیرد.
پروفسور مایکل چسودفسکی از گلوبال ریسرچ به نیکی بیان می کند:” این رابطه ای دایره وار است ، دایره ای شوم : آنها که ” جنگ جهانی علیه ترور ” را به نام ” دمکراسی ” پیش می برند ، همان ها هستند که سازمان های تروریستی که خودشان خلق کرده اند را حمایت مالی و نظامی می کنند.”
ای وای بر شما سنگدلان که با این نسل چه ها که نکردید درخاک عراق برای اینکه چهره خودتان را در اروپا و امریکا بزک کنید و با کمال پروئی می روید در شهر پاریس ابرازهمدردی می کنید با خانواده های کشته شدگان جنایت های تروریستی. واقعا کدام روی سکه را باید دید از یک طرف با تروریستهای سوری برسریک میزمینشینید و از طرف دیگر گل سرخ و شمع بر دست میگیرید و در شهر پاریس برای اینکه عرض اندامی کرده باشید اشک تمساح برای کشته شدگان جنایت تروریستی در پاریس میریزید. براستی که وقاحت و دریدگی را تا به آخر در نوردیده اید و سر سوزنی هم شرمساری بر رخ ندارید.
در میان همین خانواده هایی که به جلوی در کمپ لیبرتی مراجعه می کنند افرادی هستند که مطلقا در عمر خودشان فرزندانشان یا پدرشان را ندیده اند و بقیۀ افراد خانواده ها از بیست تا سی سال است از دیدن فرزندانشان و یا هر گونه تماس با آنها در عصر ارتباطات و در دنیایی که حتی خطرناکترین جنایتکاران در زندانها حق ملاقات با افراد خانواده شان دارند محروم هستند.
جونز به جونزتاون به عنوان بهشت موعود که میتواند جامعه سوسیالیستی خود را در آن به دور از مزاحمت های پلیسی برپا کند نگاه میکرد. جونز ادعا می نمود آنچه که در آمریکا مشاهده میشود تنها فاشیسم و سرمایه داری و نژاد پرستی است و امکان زندگی در آمریکا دیگر وجود ندارد و باید جامعه ایده آل را در جای دیگری بنا کرد. او سقوط قریب الوقوع آمریکا را پیش بینی می نمود و دولت خود را در مزرعه جونز تاون در کشور گویان به دور از کنترل های قانونی برپا کرد.
دولت اردن مسئولیت آموزش نیروهای مسلح داعش و همچنین عناصر امنیتی آن را بر عهده دارد. همچنین اطلاعات مربوط به سلاح هایی که در اختیار ارتش عراق قرار می گیرد، زیربناهای تسلیحاتی و نقاط قوت و ضعف آن را تهیه و به داعش می دهد.”
از زمان کنترل داعشی های وحشی بر موصل و تکریت ؛ فلوجه هزاران نفر بدست وحشی های داعشی کشتارمردم موصل ؛ کشتار بزرگ بدست داعشی ها در دانشکده افسری نزدیک یکجا ۱۷۰۰ دانشجوی شیعه دانشکده افسری رخ داد ؛ بعد ان کشتار مردم سنجار ( ایزدی ها ) وبه اسیربردن زنان برای بهره کشی جنسی و فروش زنان دربازارهای داعشی ها وهزاران جنایت دیگر بدست داعشی های وحشی رخ می داد ولی به دستور شخص رجوی داعشی و مریم قجر در اردوگاه لیبرتی جشن و پایگوبی برگزار می شود ! رجوی داعشی پیام می دهد و می گوید به زودی دولت مرکزی عراق سقوط خواهد کرد و به زودی سلاح گرفته در موصل و یا فلوجه مستقر خواهند شد !
چطور است اردوگاه اشرف و لیبرتی در عصر اتم و فن آوریهای نوین علمی زمینی و فضایی و عصر ارتباطات پس از کشتارهای سیستماتیک هنوز پس از ۳۰سال هنوز اسرای آن در اردوگاه گرفتارند و کمیساریای محترم سازمان ملل از نزدیک شاهد انهدام جمعی آنهاست و کوچکترین ارتباط چند ثانیه ای با عزیزان خود ندارند .آیا این اردوگاه در داخل اعضای خود کمیسر بی رحم و بی اعتنا به حقوق بشری داشته و دارد؟ آیا این اردوگاه در داخل اعضا ی خود قوانین خودساخته و بافته ای دارد که مجامع بین المللی را دور می زند و بی اعتنا به حقوق انسانی اعضا و بستگانشان می باشد؟
مایلیم سرنوشت و سر انجام اردوگاههای مرگ افسانه ای که در صدر این نامه بدانها اشاره نمودم بازگو نماییم. مدیریت این اردوگاهها پس از کشتارهای سیستماتیک در اندک زمانی به بازماندگان اجازه ترک اردوگاه را دادند و حقوق اساسی فردی و انسانی و اجتماعی انها را به آنها برگرداند و همه ی آنها مورد حمایت قرار گرفتند و اسرا به نزد خانواد های خود بازگشتند.
زو زوی رجویها از رسیدن زمان برای انتقام است ،میداند دیگر هیچ راه گریز نیست ، فریاد رسی نیست تا در پستوی بخزد و “بکشد” وفریاد” آی کشتن “را سر دهد .تمای حیله و نیرنگهای شیطانییش به پایان رسید، اکنون بعد از چهل سال جنایت نوبت ملت ایران رسیده که ازاین مردک ابله و پاکوته بپرسند:
فرزندان بی گناه ما با فریب و نیرنگ ، وارد زندان فرقه رجوی(مجاهدین خلق) شده اند ، وسالیان سال است که در فضای کاملا بسته وایزوله زندگی می کنند واجازه هیچگونه ارتباطی با بیرون از زندان و حتی خانواده خود ندارند .
مقصر اصلی در کشور شما که اینگونه ملت بی گناه فرانسه را به کشتن می دهد، خود شما هستید و باید جوابگوی خانوادهای کشته شدگان باشید که چرا از گروه های تروریستی و داعشی مانند فرقه رجوی سالیان سال حمایت کرده و می کنید؟
مگر ما شهروندان مورد سرشماری سازمان ملل و کشور عضو یعنی جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفته ایم ؟و از حقوق اساسی فردی و بین المللی برخوردار نیستیم ؟ پس اگر چنانچه مورد حمایت کنوانسیون حقوق بشر سازمان ملل هستیم چطور این حقوق اولیه ما که دیدار و ملاقات چند دقیقه ای با بستگان درجه اول مان در اردوگاه لیبرتی رعایت و به ما برگردانده نمی شود.
نمایندگان همچنین تأکید کردند که دولت و ملت عراق و تمامی جناح های سیاسی به هیچ عنوان نمی پذیرند که این فرقه تروریستی که در سرکوب ملت همدست دیکتاتور سابق بغداد بوده است در خاک عراق باقی بماند و هر چه رفتن آنها بیشتر طول بکشد احساسات عمومی بیشتر جریحه دار خواهد شد.
رجوی و همسر شیادش از ترس از هم پاشیده شدن تشکیلات جهنمی شان؛ارتباطات تمام اسیران لیبرتی را با دنیای بیرون و با خانواده هایشان قطع کرده است و به زعم خودشان می خواهند با قطع ارتباطات و ملاقات خانواده ها با اسیران آنها را در بی اطلاعی مطلق قرار دهند که بتوانند برده وار اسیران را استثمار فکر ی کنند و در نششست ها و جلسات شستشوی مغزی وانمود کنند که هر اسیر باید تمام عیار به رجوی اقتدا کند و تمام کس و کار او رجوی و همسر شیادش باشد.
طی روزهای ۲۰ تا ۲۲ نوامبر، خانواده های اعضای فرقه رجوی مستقر در اردوگاه لیبرتی در مقابل این اردوگاه تجمع کرده و خواستار دیدار با عزیزانشان شدند.
با نگاه مان از هم خدا حافظی کردیم واز آن موقع ازاو خبر نداشتم که اخیرا با خبر شدم درآلبانی است وامید دارم از آن فرقه جدا وبه یک کشوری پناهنده شود . مطمئنا این دور نیست که مجدداٌ از طریق فضای مجازی با فرید ارتباط پیدا کنم. به امید آن روز!
مسعود رجوی به صراحت گفت: هر زنی که به داخل سازمان آمده و مجاهد شده، حق خروج و جدایی از تشکیلات ما را ندارد.
بر اساس شواهد و مستندات موجود، سیاستمداران وابسته به جریان سوسیالیستی فرانسه عموماً روابط نزدیکتری با کادر رهبری فرقه رجوی داشته و در استقرار، تداوم حیات و گسترش فعالیتهای سیاسی فرقه نقش بیشتری ایفا کردهاند.
برگزاری نشستهای فرقه رجوی همواره با اعتراض دیپلماتیک وزارت خارجه ایران همراه بوده و اقدام فرانسه به مثابه حمایت از تروریسم و نقض قوانین حقوق بینالملل توصیف شده است.
بررسی راهبرد دولت فرانسه در مواجهه با فعالیتهای فرقه، گویای آن است که این دولت هرازگاهی با اتخاذ اقدامات نظارتی قضایی و اعمال بازرسیها صرفاً به دنبال اعمال کنترل و کانالیزه ساختن اقدامات فرقه در محدوده مدنظر خود (بدون قصد سرکوب یا تضعیف جدی آن) میباشد.
هر چند گروههای متعددی در مبارزات علیه رژیم ستمشاهی نقش داشتند ولی نقش هیچکدام این احزاب و گروههای چپ و راست در آن حد نبود که بتوانند به صورت مستقل مردم را به خیابانها کشانده و دست به کاری در حد عظمت پیروزی انقلاب اسلامی بزنند.
سرعت مخابره خبر انفجار بمب در دفتر ریاست جمهوری ایران توسط خبرگزاری فرانسه نشان داد که این کشور از ارتباطات نزدیکی با فرقه رجوی برخوردار بوده است.