دشمنان ایران در تله خودساخته گرفتار شدند
افشای دروغهای ترامپ و منافقین توسط خبرنگار انبیسی
مات کردن رژیم صهیونیستی توسط ملت ایران / منافقین و سلطنت طلب ها زیر شدیدترین فشارها قرار گرفتند
پیام حضور رهبر انقلاب در مراسم عزاداری محرم در حسینیه امام خمینی (ره) به دشمنان ایران
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را تسلیت عرض می نماییم / آرزومندیم همگی بتوانیم از چشمه معرفت حسینی جرعهای بنوشیم
فشار سرویسهای اطلاعاتی «فرانسه، آلمان، آمریکا و رژیم غاصب» به رجوی / تلاش برای بحران سازی در حوزه انرژی تا صداگذاری روی راهپیماییهای مردم ایران / ملت هوشیار باشند
شکست نقشه دشمنان؛ از هفتم تیر ۱۳۶۰ تا ۷ تیر ۱۴۰۴
نفوذ موساد در پلتفرمهای سرگرمی و ارتباطاتی غیررسمی
در پی سقوط صدام راه ملاقات خانواده ها و دیدار با فرزندان اسیرشان در کمپ اشرف باز شد و در آغاز رجوی درپی آن بود که از این نمد برای خود کلاهی بدوزد و در پیامها و تحلیل ها اعلام نمود که ارتباط سازمان ما بعنوان نیروی پیشتاز با مردم که خانواده ها پیشقراولان آن هستند برقرار شد و این را بایستی به فال نیک گرفت و نشانه های سرنگونی رژیم و پیروزی مقاومت آشکار شده است
پادگان اشرف در نزدیکی شهر خالص از استان دیالی بود. زمانی که رجوی به عراق رفت این پادگان را به او دادند ولی همچنان فرماندهی برعهده ارتش عراق بود. این پادگان هم مثل هر پادگان دیگر عراق جیره، بودجه، آموزش، نیرو و غیره داشت. بهتدریج زمینهای کشاورزی اطراف پادگان را هم به زور از کشاورزان گرفتند و ضمیمه کردند؛ حتی روستایی در اطراف پادگان بود که آنها را هم کوچ دادند و زمینهایشان را تصرف کردند
گرمای طاقت فرسای نزدیک به ۵۰ درجه بالای صفر، همراه با گرد و غبار و شرایط نامناسب استقرار در مجاورت اردوگاه به مدت طولانی، همگی را به لحاظ جسمی در شرایط بدی قرار داده است. عراقی ها تنها یک کانکس برای استقرار خودشان در محل دارند که در عکس ها مشهود است. آنان البته رفتار بسیار خوبی با خانواده ها داشته و با آنان ابراز همدردی نموده اند و در حد امکانات محدودشان مضایقه نکرده اند.
یعنی رجوی اینقدر از خانواده ها می ترسد که نمی گذارد با آنها تماس بگیرید. مگر شما سرباز رجوی نیستید ما هم سربازی رفته ایم ولی به ما اجازه می دادند که هر روز با خانواده تماس بگیریم و حتی مرخصی می دادند که می آمدیم چیش خانواده. میدانی چرا؟ چون با هم روراست بودیم و به ما اعتماد داشتند پس معلوم می شود که رجوی شماها را به زور چماق در آنجا (لیبرتی) نگه داشته ، چون می ترسد که اگر خارج از آنجا تماس داشته باشید و بفهمید که چقدر دروغ برایتان گفته اند یک ساعت هم حاضر نمی شوید در آن جهنم بمانید.
با توجه به شناخت عمیق از باند رجوی، بنظر می رسد، این باند برای درسایه نگهداشتن سفر سخت وقهرمانانه ی عده ای ازهموطنان مرتبط با اسرای لیبرتی به عراق، بازهم محاصره ی پزشکی ودارویی را مطرح کرده است!
این بی کفایتی وخود زنی درعرصه ی سیاسی ، حاصل کدامین پارامتر هاست که مجاهدین رنگارنگ رجوی بنمایش میگذارند؟
بهترین جواب باین سئوال این است که رجوی های تشنه ی قدرت و دست شسته از حمایت مردم، چاره ای جز تشویق جنگ طلبان به ورود رهائی بخش؟؟!! به خاک کشورمان را نمیبینند ودستی چز برای تکدی گری بسوی فاشیست ترین وخونریزترین جناح ” استعمار ” را ندارند!
خانواده ها مصمم، رجوی در وحشت خبرهای رسیده حاکی است که سران فرقه رجوی تمامی پتانسیل روابط دیپلماتیک خود در سراسر جهان را بکار گرفته اند تا مانع حضور خانواده ها در مقابل اردوگاه لیبرتی شوند. برخی مسئولین بین المللی و عراقی نسبت به تلاش بی اندازه دستگاه فرقه ای رجوی در این رابطه ابراز […]
مسعود ومریم در یک روز شعار صلح ودمکراسی سر میدهند ودر روز دیگربرعلیه خانواده ها فحش می دهند و سرکوب تشکیلاتی آغاز می کنند، خانواده هائی که سالهاست از عزیزانشان دور وبی خبر بودند وخواهان دیدار عزیزانشون هستند.
جاسوسی بر علیه جدا شده ها و پناهندگان
(نامه سرگشاده به نهاد ضد تروریسم اتحادیه اروپا)
نامه آقای علیرضا فرجی پور به برادرش (محمد رضا فرجی پور تحت اسارت فرقه رجوی در لیبرتی، عراق) به خدمت برادرعزیزم محمدرضا بیا تا با جدائیها بنالیم برادرعزیزم سلام. بعد از ۲۸ سال دوری از خانواده ، نمی دانی که دلمان برایت چقدر لبریز شده است و هر آن لحظه شماری می کنیم که شما […]
اخیرا تعدادی دیگر از خانواده های نیروهای اسیر در کمپ لیبرتی برای دیدن عزیزانشان٬ خودشان رابه پشت درب مقر مجاهدین رساندند و خواهان آنند که با فرزندان خود ملاقات داشته باشند.اما فرقه تروریستی و ضد مردمی رجوی همانند دفعات قبل
برادرجان چندی پیش نامه ای برایت نوشتم و تقاضای ملاقات کرده بودم و یا تماس تلفنی. اما خبری از شما نشد. خوب می دانم که شما دسترسی به تلفن و سایر وسایل ارتباطی نداری و این سران مجاهدین است که باید این امکانات را در دسترس شما قرار دهند. به هر حال انتظار دارم اگر این نامه به دست شما رسید حتما با من تماس بگیری. من و مادرمان و اعضای خانواده همگی منتظر تماس و دیدارت هستیم و لحظه شماری می کنیم. امیدوارم سران مجاهدین به این خواسته مشروع ما اهمیت بدهند چون شما سالهای طولانی است یعنی ۲۵ سال است که در عراق هستی و ما از شما خبر چندانی نداریم جز یکی یا دو تماس.
پدر و مادری با هزاران آرزو و با هزاران سختی جگرگوشه های خود را بزرگ می کنند تا آنها را تحویل جامعه دهند درست همانند باغبانی که درختی می کارد تا ثمره اش را ببیند و بچیند.
متاسفانه مادر آقای قاسم واعظی در ایران آه از جگر بر می کشد و به زبانی ساده می گوید فرزند من کو؟ شیرینی زندگی من کو؟
Vaezi-Face (Copy)
پس از شروع حمله ی آمریکا ، اخبار سیمای مجاهدین و موضع گیری های آنان تا آخرین روزهای جنگ نیز جانبدارانه و به نفع صدام و تقریباً تکرار همان ادعاهای رژیم مبنی بر شکست نیروهای اشغالگر بود . مانند سقوط هلیکوپترهای آپاچی ، مصاحبه های سعیدالصحاف وزیر تبلیغات عراق و … تحلیل خبرنگاران و افسران نظامی مبنی بر طولانی شدن جنگ ، کشته شدن افراد بیگناه و مردم عادی به خصوص کودکان و زنان ، کافی است به موارد زیر که از سیمای مجاهد پخش ش
تلاش خانواده های دردمند برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی تعداد ۲۴ نفر از خانواده های افراد گرفتار در فرقه رجوی در اردوگاه لیبرتی در عراق، از استان های یزد، خوزستان، و خراسان رضوی، جهت تلاش برای دیدار با عزیزان اسیرشان به عراق آمده و به پشت درهای بسته اردوگاه لیبرتی مراجعه نمودند. خانواده ها […]
علیرغم این که قول داده شده بود ۷ روز قبل از حمله ی آمریکا ، سازمان مطلع خواهد شد و نیروها به مواضع اختفا خواهند رفت ، ولی این اتفاق نیفتاد و تنها در تاریخ ۲۷/۱۲/۸۱ به نیروها اعلام شد که به مواضع اختفا نقل مکان نمایند و هر چند قرار بود انتقال نیروها در مدت ۴۸ ساعت عملی گردد ، ولی نیروها با دستپاچگی و ظرف مدت زمان ۲۴ ساعت منتقل شدند و مدت زمانی نگذشت که جنگ در عراق شروع شد
واقعیت این بود که هر کسی وارد عراق می شد به نظر من اول می بایست از جانش می گذشت چرا که هر لحظه ممکن بود یک بمب جلوی پای آدم منفجر بشود ، همه جا داغون و خیلی جاها و خیلی خونه ها هم با خاک یکسان شده بود ، مردم عصبی و وحشت زده بودند ، در آن فاصله ای که به اشرف رسیدیدم حداقل صدای ۱۰ انفجار را خودم شنیدم و مستمرا به خودم فحش می دادم که این چه کاری بود من کردم و برای چی به اینجا آمدم .
رمز این نابودی و این سرافکندگی و شرمساری بعد از پنجاه سال حرکت و فعالیت نابود کننده خانواده ها و فراریان از دست من بوده است .
آری! سازمان منافقین رجوی در پنجاهمین سالگردش، با شورای مرکزی سرافکنده خود غلط میکند که دیگر ازحقوق محرومان و زحمتکشان دفاع کند .