فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را تسلیت عرض می نماییم / آرزومندیم همگی بتوانیم از چشمه معرفت حسینی جرعهای بنوشیم
فشار سرویسهای اطلاعاتی «فرانسه، آلمان، آمریکا و رژیم غاصب» به رجوی / تلاش برای بحران سازی در حوزه انرژی تا صداگذاری روی راهپیماییهای مردم ایران / ملت هوشیار باشند
شکست نقشه دشمنان؛ از هفتم تیر ۱۳۶۰ تا ۷ تیر ۱۴۰۴
نفوذ موساد در پلتفرمهای سرگرمی و ارتباطاتی غیررسمی
شکست طرح جاسوسی مجاهدین خلق در جنگ ۱۲ روزه و ضرورت هوشیاری خانوادههای عضو انجمن نجات
خطابه پیروزی
حضور مادر «ثریا عبداللهی» در مزار شهید مدافع وطن
افشای رسانههای پوششی مجاهدین خلق در فضای مجازی
شهروز که در سال ۱۳۸۱ سرگرم کار درجمهوری آذربایجان بود، به سوژه ی اعزام نیروی فرقه ی رجوی تبدیل شده وبراثر تلقینات مامورین عضو گیر باند رجوی درباکو ، تصور نموده که می تواند با اعزام به ترکیه ، به اروپا منتقل شده و اخذ پناهندگی کند تا زندگی مرفه تری داشته باشد که مامورین رجوی بانیرنگ وفریب او را از ترکیه به عراق منتقل کرده و وارد مناسبات فرقه کرده اند که این روند ۱۳ سال ادامه داشته که سرانجام با فرار او همراه برادرش باتمام رسیده است.
اینک سری سوم خانواده های قربانیان رجوی در مقابل کمپ لیبرتی عراق تحصن نموده ودرخواست ملاقات با عزیزان خود را دارند که تا کنون بجای اجابت این درخواست، مامورین ویژه و فریب خوردگان خاص رجوی، با پوشانیدن چهره های خود، دربرابر این خانواده های مظلوم صف کشیده و القابی را که به رجوی شایسته تراست، برعلیه متحصنین بکار برده وازپرتاب سنگ و… بسوی آنها دریغ نمی نمایند!!
نامه سرگشاده علی اکبرراستگو به فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه
وسترون فی أقرب وقت أن ید الله أعلى وأقوى من الأیدی العاجزه والمریضه للرجویین..
فافتحوا أبواب مخیم الحریه (لیبرتی) وارفعوا جدرانه الثقیله واسمحوا للآباء والأمهات العجائز المنکوبه بالآلام والمعاناه من فراق أعزائهم بأن یلتقوا بهم.
نحن أهالی المحتجزین فی لیبرتی نطالب اللقاء بأعزائنا ولن نتقاعس عن أی جهد بهذا الصدد حتى یتحرر أعزاؤنا ویتخلصوا من شرور زمره رجوی وسوف نبقى معتصمین خلف الأبواب المغلقه لمخیم لیبرتی صائحین وواثقین بأن اللیل والظلام سینجلیان حتما.
إنی شهنواز کوه بیما شقیق الخاص کوه بیما الذی کان قد وقع فی أسر القوات العراقیه فی عام ۱۹۸۷ فی عهد نظام صدام حسین البائد خلال الحرب الإیرانیه العراقیه وهو کان یقاتل من أجل الدفاع عن وطنه ولکن عناصر زمره رجوی (منظمه مجاهدی خلق) خطفوه من معسکرات الأسر الصدامیه ونقلوه إلى معسکرهم آنذاک فی العراق. فحالیا لا توجد عندی أیه معلومات عن حاله ومصیر شقیقی منذ ۲۸ عاما.
روزنامۀ عراقی الاخبار در صفحۀ اول شمارۀ روز دوشنبه ۵ بهمن ۹۴ (۲۵ ژانویۀ ۲۰۱۶)
خود ضمن چاپ عکسی از تحصن خانواده ها جلوی در زندان لیبرتی در بغداد نوشت:
خانواده های زندانیان کمپ لیبرتی از دولت عراق و سازمان ملل متحد می خواهند که ملاقاتی را برای آنها ترتیب بدهند.
الآن هم در حال حاضر خانواده های بسیاری از این اسیران در عراق در مقابل کمپ لیبرتی منتظر یک دیدار ساده هستند ولی متأسفانه مسئولین سازمان چون می ترسند افراد با دیدن پدر و مادرهایشان بلافاصله آنجا را ترک کنند هیچگاه اجازه ملاقات با خانواده هایشان را به آنان نمی دهند و حتی در داخل کمپ طوری نفرات را مغزشوی کرده اند که باید فکر کننند خانواده دشمن آنان می باشد.
اینجانب نرگس بهشتی، خواهر مصطفی بهشتی، و درحال حاظر در پشت دروازه اردوگاه لیبرتی هستم. بعد از ۱۵ سال فراق، برادر عزیزم مصطفی بهشتی را از فاصله دور دیدم، شروع به صدا زدن کردم: “برادر عزیزم!” او با ترس به من نگاه می کرد، ولی پس از اینکه من برادرم را شناختم و او را صدا کردم و دلتنگی ۱۵ساله ام را ابراز داشتم و او نیز مرا شناخت، برادرم را از آنجا دور کردند.
فریادهای گوشخراش همراهان به آسمان بلند می شود هر کس عزیزی را صدا می زند. ای آسمان دستانم را بگیر و مرا بالا ببر، با باور از دیوار های سیمانی فاصله تا شاید پس از ۱۳ سال دوری و دلتنگی برادران رشید و زیبایم را ببینم. ای آسمان فریاد هایم را به گوش خدا برسان و بگو که من بالیدن و مرد شدن برادرانم را ندیدم و سران کثیف فرقه ی رجوی سالهای عمر و جوانی برادرانم را ربودند.
فیلم و عکسهایی از تجمع خانواده ها جلوی کمپ لیبرتی یکشنبه ۴ بهمن ۹۴
امروز صبح خانواده های رنج کشیده که اسامی و نسبت آنان با ساکنان اردوگاه لیبرتی اعلام گردید برای روز دوم به این اردوگاه مراجعه کردند تا شاید دل های سنگ شده به رحم آیند و ذهن های مسدود شده به فکر فرو روند و امکان دیداری هرچند کوتاه با عزیزان فراهم گردد.
پاسخ فرقه رجوی که خصم قسم خورده خانواده و هرگونه مناسبات عاطفی است البته قابل انتظار بود. عده ای که معلوم نبود چرا سر و صورت خود را پوشانده بودند و از چه میترسیدند با جست و خیز ها و فحاشی های هیستریک همچون بیماران حاد روانی به استقبال خانواده ها آمدند و هرآنچه که صرفا لایق شخص مسعود رجوی است را نثار این دردمندان کردند.
این روزها که من بدنبال خبری از خواهرم در سایت ها هستم هنوز متاسفانه نتوانستم خبری که واقعاً او کجاست و چه کار می کند پیدا کنم. با خودم می گویم چرا ؟ !!!
در زمانه ای که یک خبر در یک ثانیه بعد در تمام دنیا پخش می شود؟!! چرا من نتوانم خبری از خواهرم داشته باشم جدا از هر مرام و عقیده ای که دارد آیا حق من و خانواده ام به خصوص پدر و مادر پیرم که سال هاست چشم انتظار خبری از او هستند نیست ؟!!!
سری سوم خانواده ها در لیبرتی – گزارش دوم همانطور که اطلاع داده شد تعدادی از خانواده های دردمند و رنج کشیده ساکنان اردوگاه لیبرتی در عراق جهت تلاش برای دیدار و کسب خبر از عزیزان گرفتارشان به این اردوگاه مراجعه نمودند که همچون دو نوبت قبلی با درهای بسته و بی توجهی مقامات محلی […]
خانواده ها مایلند از کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان UNHCR در بغداد و همچنین از شخص خانم جین هول لوت Jane Holl Lute به عنوان “مشاور مخصوص دبیر کل ملل متحد در خصوص جابجائی ساکنان اردوگاه لیبرتی به خارج از عراق UNSG Special Adviser for Relocation of Camp Liberty Residents to Outside of Iraq” بپرسند که، بعد از گذشت بیش از ۱۲ سال از سقوط صدام حسین و تأکید مداوم طی این مدت بر خروج این افراد از عراق، چرا بیش از دو سوم از آنان هنوز منتقل نشده اند و چه مانعی بر سر راه است؟ همچنین چرا ملل متحد که مسئول این اردوگاه می باشد اداره آنرا تماما به دست مسعود رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق سپرده و صرفا طبق نظرات وی عمل می نماید.
من رقیه فرازیان فرد کهن ، مادر فریدون ندائی سال ۱۳۶۸ اسیر بعثیهای عراقی بود وبعد از آن اعضای فرقه رجوی ،فرزندم را در زندانهای عراق فریب داده و به زندان دیگری به نام اشرف انتقال داده اند ، در این مدت قید شده ،من بارها به سلیب سرخ و دیگرنهادهای بین المللی حقوق بشری شکایت کردم ولی متاسفانه هیچ گونه نتیجه ای در خصوص یک دیدار و ملاقات ساده بعداز سی و پنج سال ندیدم ، از شما بعنوان مسئول ورئیس امور پناهندگان ، خواهشمندم دستوری صادر فرمائید تا من بتوانم بعد از ده ها سال فرزندم دزندان لیبرتی را ملاقات کنم .
My son Rouzbeh Ataei was stolen by MKO in Turkey in 2002 and was moved to Ashraf Camp in Baghdad. My son Khosrou Ataei is captive mentally and spiritually with lies and empty promises by MKO. I went to Baghdad four times, but just twice I could meet my son. It was done by presence of his captain and I could not talk to him freely.
Sir Edi Rama, It is about one year that my son has been moved to Albania. I beg you as respectable Prime Minister order them to allow me to meet my son. I ask you to provide a condition for a suffered mother that is unhappy in separation of his child for 14 years.
I am Marahmat Khanom Abolfathi, Barat Rabiei, s suffered mother. My son went under the term_of_enlistment in August 16, 1986 and he was captured in November 22, 1987 by MKO in Haj Omran territory. He was in Ashraf and in fact he was captured by Rajavi cult there for 26 years and he was also in Liberty Camp for a one year. Now, my child is in Albania after transferring this group to your country, he was transferred to Albania in December 07, 2014. Now, I have a request from you and that is the right of meeting with my child. Then, please provide and order I can meet my son Baraat in Tirana city in the capital city of your country
رجوی به ما می گفت فقر و فلاکت در ایران بیداد می کند، همه ی مردم در ایران منتظر ورود ما هستند و چشم و امیدشان به ما مجاهدین هست. در مورد خانواده ها می گفت همه ی آن ها زندانی رژیم هستند و خیلی هاشان اعدام شده اند .این ها که پشت درب اشرف آمده اند با فشار رژیم آمده اند و یا مزدور هستند و می خواهند شما را فریب بدهند که بروید و اعدامتان کنند.