فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را تسلیت عرض می نماییم / آرزومندیم همگی بتوانیم از چشمه معرفت حسینی جرعهای بنوشیم
فشار سرویسهای اطلاعاتی «فرانسه، آلمان، آمریکا و رژیم غاصب» به رجوی / تلاش برای بحران سازی در حوزه انرژی تا صداگذاری روی راهپیماییهای مردم ایران / ملت هوشیار باشند
شکست نقشه دشمنان؛ از هفتم تیر ۱۳۶۰ تا ۷ تیر ۱۴۰۴
نفوذ موساد در پلتفرمهای سرگرمی و ارتباطاتی غیررسمی
شکست طرح جاسوسی مجاهدین خلق در جنگ ۱۲ روزه و ضرورت هوشیاری خانوادههای عضو انجمن نجات
خطابه پیروزی
حضور مادر «ثریا عبداللهی» در مزار شهید مدافع وطن
افشای رسانههای پوششی مجاهدین خلق در فضای مجازی
نمی دانم آیا دستانم قادر به نگه داشتن قلم هستند و آیا می توانم اشک هایم را مهار کنم ، ستارجان اسمت قلبم رابه لرزه در می آورد و اشکم را جاری می کند. چطور می توانم با تو درد دل کنم ، مگر می شود خاطرات را به روی کاغذ آورد.
امیدوارم که حال شما خوب باشد. نزدیک به ۱۲ سال است که همدیگر را ندیدیم خیلی دلم برایت تنگ شده است. برای دیدار با شما من و پدر و مادرم ۲ بار به عراق سفر کردیم که شاید بتوانیم دیداری با هم داشته باشیم متاسفانه موفق نشدیم . دخترت الان یک خانمی برای خودش شده است دخترت و همسرت نگران شما هستند.
بحث بعدی نشست ، رفتن (یا ماندن) مریم قجر از عراق بود . طی این مباحث مسعود رجوی اصرار داشت که مریم به خارج منتقل شود و در هنگام جنگ در عراق نباشد و تمامی نفرات بالا و کادرها نیز حرف رجوی را تأیید می کردند و فقط یک نفر مخالفت می کرد و آن هم مریم قجر بود . رجوی می گفت که ” چون شرایط غیر قابل پیش بینی است ، پس حداقل یک نفر بیرون از معرکه بماند تا بتواند ادامه دهنده باشد ” و در مقابل مریم قجر استدلال می کرد که ” مسئولیت وی ، حفاظت از رجوی است و باید در عراق بماند .” هر چند در این جلسه این گونه جمع بندی شد که هر دو در عراق خواهند ماند ، ولی عملاً مریم قجر به خارج منتقل شد .
خیانت و انحطاط فرقه رجوی احمد هاجری ساکن آبادان برادر (علی هاجری تحت اسارت فرقه رجوی در لیبرتی، عراق) مسعود و مریم رجوی را میتوان به صراحت به عنوان احمقترین فرمانده احزاب و گروه های حال حاضر معرفی کرد. فرماندهانی که یک عمر، از طلوع غمگین تا غروب مرگبار ارتش آزادی بخش در بیابانهای عراق به […]
خانه متشکل شده بود از دواتاق خواب و اشپزخانه و … متوجه شدم که نفرات همگی پاسپورت و مدارک قانونی خود را به محسن داده بودند و محسن هم آنها را به بهانه های مختلف ضبط کرده بود و جالب انکه انها حق خارج شدن از خانه را نداشتند و فقط انتهای شب اجازه داشتند بالا پشت بام و یا تک به تک با خود محسن به پایین رفته و سیگار بگیرند و خریدی بکنند. محسن یک فضای پلیسی برای انها ایجاد کرده بود که انگاری اطلاعات ایران پایین منزل انهم درترکیه هست
برادر عزیزم خلیل جان اخیرا شنیدم که تعدادی از لیبرتی به آلبانی منتقل شده اند من و پدرت و مادرت و خواهران و برادران همگی انتظار داریم که سران مجاهدین شما را نیز هر چه زودتر به آلبانی منتقل کنند زیرا عراق شرایط بحرانی دارد و برای ما سوال شده است
ای سران سازمان مجاهدین خلق از شما می خواهم اجازه تماس تلفنی به برادرم صادر نموده و فرصت دیدار خانواده ام را با ایشان فراهم نمایید اینک که کشور عراق در موج ناامنی و هرج و مرج بوده و پایگاه لیبرتی فاقد امنیت لازم می باشد
عکس سرتیتر خبر و نمایه در سایت مجاهدین و جالب اینکه همین هفت زن ونه بیشتر صلاحیت نمایش داده شدن در اینترنت را ندارند ,
دراسفند ماه ۱۳۹۳ مطلع شدیم آقای علی ابراهیمی بعد از ۱۵ سال اسارت در فرقۀ رجوی خائن ، خودش را به مقر سازمان ملل در کمپ لیبرتی رسانده و تقاضای نجات نموده.
به هر حال عکس را چاپ گرفتم و قرار بود این عکس را با نوشته به دیوار یکی از خیابانهای شریعتی بزنم و ازش عکس بگیرم که باز به من گفتند که اگر خودم نمی توانم این کار را بکنم می توانم به کسی پول بدهم
touer des civiles dès que l’occasion se présente.
Veuillez croire, Monsieur le ministre des affaires étrangères, à l’expression de mes salutations distinguées.
Mohammad Razzaqi, Paris
خطاب به سران مجاهدین خلق ، چرا اجازه ملاقات با برادرم علی اکبر میریونس حقی برای برادرانش و خواهرانش را نمی دهید؟ مدت ۲۸ سال است که ما همگی چشم انتظار برادرمان هستیم که در لیبرتی مثل زندانیهای بی کس زندانی کردید
حالت چطور است برادرجان. این هشتمین نامه است که برایت می نویسم شاید عمر باقی نماند که نهمین نامه را برایت بنویسم از شما خواهش می کنم که اگر رجوی اجازه داد با من تماس بگیر تا بعد از ۳۵ سال صدایت را بشنوم.
ای کسانی که باعث و بانی این همه مصیبت برای من هستید از شما و تمامی انسانهای آزاده و سازمان های ذیربط می خواهم فرزندم را به من بازگردانید و در آخر عمری دلم را شاد کنید و مرا بیش از این از دیدن نورچشمم محروم نکنید
برادر گرامی ام اکبرجان می دانم که تو و تمامی دوستانت در قفسی گرفتار شده اید که باعث و بانیان آن خود در بهترین مکانها و با تمامی امکانات سرمست از غرور و کبر و هر روز با ترفندی جدید شما عزیزان را محصور تفکرات خود کرده اند ولی بدانند تحت هیچ شرایطی ماه پشت ابرها نمانده و روشنایی نزدیک است. برادرعزیزم اکبرجان شما نیز تلاش و کوشش خود را انجام بده که از چنگال این به اصطلاح منادیان آزادی برای خلق رهایی پیدا کنی و از سردمداران این سازمان (مجاهدین) پوچ و توخالی می خواهم که دست از سر عزیزان ما برداشته و اجازه تماس برادرم را با خانواده اش بدهند.
نقش فرح کریمی در افتتاح روزآنلاین بسیار پررنگ و موثر است بگونهای که او ابتدا بودجهای را از پارلمان هلند برای تاسیس یک تلویزیون فارسی زبان درخواست می کند اما با مخالفت وزارت امورخارجه هلند مواجه شده و قرار می شود ابتدا یک نشریه ی اینترنتی راهاندازی شود تا درصورت موفقیت آن، اجازهی تاسیس شبکه ی ماهوارهای نیز صادر شود.
پس برای این نفرات هم ملاقات وجوددارد واما پدرومادران دراولویت قرار دارند، یعنی بستگان درجه اول می توانند طبق قانون زندان مربوطه رفتارکنند و هیچ قدرتی نمی تواند مانع ملاقات ها شوند، ولی زندان فرقه رجوی چگونه است که به خانواده ها چنین اجازه ای داده نمی شود!!!
بالاخره به هردلیلی شرایط انتقال ساکنین لیبرتی حتی برای کادرهای بالاهم که شده تکان خورد و در ۲۵ روز گذشته نزدیک ۵۶ نفر به کشور آلبانی منتقل شدند. این خرسندی برای خانواده ما فراهم شد تا خاله ام خانم اشرف آوری از مسئولین ارشد شورای رهبری نیز جزو این اعزام شدگان باشد.