ترس عمیق سران تشکیلات رجوی از افشای حقیقت
رجوی زنان را نماد بورژوازی میدانست
هدف رجوی از اقدامات تروریستی مقابل سفارتخانههای ایران چیست؟
حوری سیدی، زنی که به خاطر رجوی فرزندش را قربانی کرد!
مروری بر ماجرای ترور خونین مردم در «ناصرخسرو» تهران
همایش «مادران جدا شده از فرزندان» در آلبانی برگزار شد
اعتراض خانوادههای اسیران فرقه رجوی به رفتار صلیب سرخ در آلبانی / ثریا عبداللهی: من از مادران و مسئولان آلبانی کمک میخواهم
کار خوب مریم قجر برای افزایش نفرت از مجاهدین خلق چیست؟
مصاحبه خانم نرگس بهشتی با سایت ندای حقیقت بعد برگشت از عراق
درخواست یاری خانواده های قزوینی از نماینده ویژه کمیساریا درعراق خانم جین هول لوت با سلام و تحیات احتراما، ما جمعی از خانوادههای استان قزوین از کشور ایران هستیم که عزیزانمان با فریب و نیرنگ اعضای فرقه رجوی (مجاهدین خلق) ربوده ودر زندانهای لیبرتی و آلبانی، محبوس می باشند، جهت اطلاع آن مقام محترم، عده […]
جواب حسین نژاد به نامۀ دفتر کمیساریا در آلبانی در پاسخ به نامۀ جمعی خانواده ها اراده و خواست فردی در فرقۀ رجوی معنی ندارد هر چه هست دستور و خط داده شده از رهبری فرقه می باشد پیوند رهایی: خانواده های اسرای فرقۀ رجوی در تاریخ ۵ فوریۀ ۲۰۱۶ نامه ای به دفتر کمیساریای […]
ــ جابر ـ س ( این هم یکی از گوهران بی بدیل رجوی داعشی می باشد که رجوی داعشی مدعی با این کثافتها به کمال رسیده ! مهوش سپهری درهمان نشست معروف سالن میله ای با داد و بیداد به سرافراد گفت شما درگیر مسئله جیم ( جنسی ) خودتان هستید سپس مهوش سپهری گفت جابرـ س در قرار گاه جلولا با چند نفر رابطه داشته دستگیر کرده ایم اعتراف کرده که علاوه با چند نفر حتا با مسئول خودش ( برادر فرمانده ) در انبار یگان و حمام رابطه داشته .
مهره های دانه درشت سرسپرده ، چون مهوش سپهری، یکی از فرمانده هان اصلی جنگ موسوم به مروراید بر علیه کردهای عراق که در سال ۱۳۸۲ او را فراری دادند. سپهری بنا به اعتراف ده ها عضو جدا شده گروهک ، خود کرد و از نژاد کردها است یکی از خشن ترین و بیرحم ترین فرمانده هان در جنگ مرواید برعلیه کردهای عراق در سال ۱۳۷۰ بود. و مسئول خشن جلسات رعب انگیز معروف به بندف است که برای اعتراف گیری از اعضای فرقه … ازهرتوهین و ناسزایی به آنان دریغ نکرد و به همراه مریم قجر یکی از رواج دهندگان کتک و زندانی کردن و ممنوع الخروج نمودن از تشکیلات بود است . عملی نفرت انگیز و وحشیانه که منجر به خودکشی و فرار وقتل بسیاری از اعضا شده است ، سپردن بیش از دویست تن به زندان های مخوف ابوغریب هم از جمله شاهکارهای کارنامه سیاه سپهری و دیگرایادی رده بالا رجوی است.
خوشحالیم به اطلاعتان برسانیم که بعد از چهل روز تمام توقف انتقال ساکنان کمپ لیبرتی به تیرانا پایتخت کشور آلبانی به علت تعطیلات سالانۀ کمیساریا و بعد هم بهانه های مختلف فرقۀ رجوی برای به تعویق انداختن روند انتقال سرانجام روز پنجشنبه ۱۵ بهمن ماه ۹۴ برابر با ۴ فوریۀ ۲۰۱۶ در نتیجۀ فشارهای کمیساریای عالی پناهندگان در بغداد و دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق (یونامی) سرانجام رهبری فرقۀ رجوی به از سر گیری روند انتقال از سال جدید تن داد تا اینکه اولین سری سال میلادی جدید به تعداد ۲۲ نفر دیگر از ساکنان کمپ لیبرتی از بغداد به شهر تیرانا پایتخت کشور آلبانی انتقال یافتند.
دریافت یک خبر سلامتی بعد از ۲۶ سال صبر و انتظار و خون جگر خوردن! جریان از این قرار است که رحیم مظلومی برادر اینجانب رسول مظلومی ساکن تبریز، ۲۶ سال پیش کشور را به مقصد ترکیه ترک نموده وهیچ خبری درمورد ایشان وجود نداشت. این نوع مفقود شدگان ایرانی، معمولاً سر ازتشکیلات مافیایی رجوی […]
آرزوی من این است که به یاری خداوند متعال ، تمامی خانواده ها به فرزندان وعزیزان خود برسند و اسرای رجوی از این قفس رها شده وبه وطن عزیز وآغوش گرم خانواده ی خود بازگردند.
خانواده های بسیاری از ساکنان کمپ لیبرتی تحت کنترل داخلی فرقه رجوی (سازمان مجاهدین خلق سابق) به این کمپ مراجعه کرده و بعد از سالیان طولانی خواهان دیدار با عزیزانشان شده اند ولی هر بار با جوی از شانتاژ و ارعاب و هیاهو از طرف برخی از ساکنان کمپ البته به دستور شخص رجوی مواجه گشته اند. آنها با ردیف کردن عناوین و القاب موهوم و مضحک و تهمتهایی واهی نظیر «مزدوران وزارت اطلاعات» علیه این خانواده های دردمند که تنها خواستار دیدار با عزیزانشان بعد از سالیان طولانی ۲۰ یا ۳۰ ساله و حتی ۳۵ ساله بودند مانع این امر شده و از این دیدار جلوگیری کرده اند.
طبق خبرهای دریافتی مطلع شدیم که در چند روز آینده فرقه رجوی قصد دارد حدود بیست الی سی نفر دیگر از اعضایش را روانه آلبانی کند که البته این بیست سی نفر پوششی برای بدر بردن بعضی از مهره های اصلی آن از جمله سیما وطنخواه ( فاطمه وطنخواه رحمانی) یکی از مسئولین اصلی حفاظت رجوی فراری و ژاله مهرام نیا ( از اعضای دفتر رجوی )و رقیه عباسی ( مسئول زنان کمپ لیبرتی ) با اسم مستعار رعنا عباسی می باشد.
خانواده های عزیز فریب ترفند غیر اخلاقی و ضد انسانی رجوی را نخورید هیچکدام از این نقاب دارها فرزندان شما نیستند این همان لات لومپن های هستند که رجوی با دادن هدیه کادو پرورش داده برای همین روز ها اگر رجوی راست میگه به علی هاجری اجازه ملاقات بدهد خواهید دید که علی هاجری چطور زانو زده و به پا بوس مادرش می رود اگر رجوی راست میگه محمد علی ساسانی را به ملاقات خانواده اش بیاورد ببینید چطور دست های پدرش را غرق بوسه خواهد کرد و……………….. رجوی اگر راست میگه بدون نقاب و پوشاندن سر صورت افراد را بیاورد
تاریخ نشان می دهد کسانی می توانند وارد خط و حیطه سیاست بشوند که سواد و تجربه وادبیات سیاسی کافی داشته باشند تا بتوانند با سیاست وحفظ آداب سیاست ، به قلب دنیا نفوذ کنند ، می دانیم که ادبیات گفتاری و روابط عمومی، امروزه درتمام امور زندگی لازم و واجب است ، کسانی که با بی حرمتی و حد شکنی وارد میدان سیاست بشوند در همان وحله اول حرکت به ضرر و زیان خود آنها تمام خواهد شد، انسانهای مبارز خود الگوی بزرگی هستند برای پیشرفت در اجتماع کوچک یعنی خانواده و اجتماع بزرگ یعنی سیاست
طی روزهای گذشته فعالیتها و نامه های سری سوم خانواده های متحصن در جلوی کمپ لیبرتی در بغداد در تلاش برای دیدار با عزیزان اسیرشان در دست فرقۀ رجوی که سران آن اجازۀ دیدار خانوادگی به افراد را نمی دهند به طور گسترده ای در سایتها و مطبوعات عراق همراه با تصاویری از این خانواده ها انعکاس یافت.
دیروز به خواستهی ناحق سران فرقهی اهریمنی رجوی، کمیساریای عالی پناهندگان، نمایندگی سازمان ملل متحد در بغداد، و دولت عراق ما را چهار ساعت پشت درهای لیبرتی منتظر گذاشتند و حتی اجازه ندادند به چند صد متری برادران و عزیزانمان نزدیک شویم.
شهروز که در سال ۱۳۸۱ سرگرم کار درجمهوری آذربایجان بود، به سوژه ی اعزام نیروی فرقه ی رجوی تبدیل شده وبراثر تلقینات مامورین عضو گیر باند رجوی درباکو ، تصور نموده که می تواند با اعزام به ترکیه ، به اروپا منتقل شده و اخذ پناهندگی کند تا زندگی مرفه تری داشته باشد که مامورین رجوی بانیرنگ وفریب او را از ترکیه به عراق منتقل کرده و وارد مناسبات فرقه کرده اند که این روند ۱۳ سال ادامه داشته که سرانجام با فرار او همراه برادرش باتمام رسیده است.
اینجانب نرگس بهشتی، خواهر مصطفی بهشتی، و درحال حاظر در پشت دروازه اردوگاه لیبرتی هستم. بعد از ۱۵ سال فراق، برادر عزیزم مصطفی بهشتی را از فاصله دور دیدم، شروع به صدا زدن کردم: “برادر عزیزم!” او با ترس به من نگاه می کرد، ولی پس از اینکه من برادرم را شناختم و او را صدا کردم و دلتنگی ۱۵ساله ام را ابراز داشتم و او نیز مرا شناخت، برادرم را از آنجا دور کردند.
احتراما مایلیم به اطلاع برسانیم که بعد از گذشت بیش از ۱۲ سال از سقوط صدام حسین، و تأکید مستمر بر خروج اعضای سازمان مجاهدین خلق از کشور عراق طی این مدت، هنوز بیش از دو سوم از این اعضا همچنان در عراق در شرایط ناامنی بسر می برند.