ماجرای فرار «مینو فتحعلی» از حرمسرای رجوی و قتل وی
تابستان داغ سال ۶۷ به روایت یک شاهد عینی
ماجرای فشار غرب به دولت آلبانی بین پردازش زبالههای اتمی یا پذیرش زبالههای انسانی
روایت خواهر شهیدان اسدیمنش از چگونگی شهادت برادرانش توسط منافقین
تشکیلات مجاهدین از آغاز پیدایش التقاطی است / نقش منافقین در حمایت از ماشین ترور رژیم صهیونیستی
وقتی خط منافقین ترور کسانی بود که عکس امام(ره) یا شهید بهشتی را دارند + فیلم
دروغی که منافقین به دنبال القای آن به افکار عمومی هستند / تشریح ماجرای عفو در نظام جمهوری اسلامی + فیلم
وکیل شکات خواستار صدور حکم افساد فیالارض برای سرکردگان منافقین شد / آلبانینشینها تا فرصت باقی است توبه کنند
سریال «عملیات مهندسی» در جغرافیای آثار تلویزیونی ایران، مانند پلی است که گذشته و حال را به هم پیوند میدهد؛ پلی که عبور از آن، هم شجاعت میطلبد و هم جرئت پذیرش روبهرو شدن با زخمهای باز.
تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق که سالهاست پایگاه اجتماعی خود را در داخل ایران از دست داده، امروز برای حفظ نفس سیاسی، به نمایشهای کودکانه و تبلیغات توخالی پناه برده است.
خوانش تاریخچه عملکرد ننگین نشان میدهد این گروهک اکنون به شکلی رقتانگیز در نهایت سقوط اخلاقی به مزدوران ضدایرانی تبدیل شده و عبرتگیری از آن برای محققان سیاسی و امنیتی همیشه حائز اهمیت است.
«هر که میان مادر و پدر و فرزند جدائی افکند خدای تعالی میان وی و دوستانش جدائی افکند.» این فرمان پیامبر رحمت (ص)، شمشیری برنده است بر گردن هر آن کس که رشتههای مهربانی میان مادر و فرزند را پاره میکند. لعنت خدا بر دستانی که عشق را میدزدند و قلبها را از تپیدن باز میدارند. لعنت بر کسانی که فرزندان را در پشت دیوارهای ایدئولوژی زندانی میکنند و فریاد مادران داغدیده را به باد تمسخر میگیرند.
افرادی که در «اشرف ۳» محکوم به فنا هستید، توجه کنید! اینگونه نیست که شما یک بازنده به دنیا آمده باشید تا یک بازنده از دنیا بروید. متأسفانه رجوی این گونه سرنوشت شما را رقم زده است، و در این باره حرفی نیست؛ زیرا هدف او کشتن و نابودی انسانهاست. اما برخلاف تصورات رجوی، شما هر لحظه امکان انتخاب دارید: انتخابِ ورود به دنیای آزاد، فارغ از هر استرس و فشاری که همین حالا در تشکیلات رجوی بر شما تحمیل میشود.
در سالهای اخیر، تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق تلاش کرده با ارائه آمارهای متناقض و فزاینده، روایتی سیاه از اعدامهای سال ۱۳۶۷ ارائه دهد.
گویا مرا «دوا خور» کرده بودند! این اصطلاح قدیمیها بهترین توصیف برای وضعیت من بود. شستوشوی مغزی فقط یک عبارت نیست؛ واقعیتی تلخ و ملموس است که من با پوست و گوشت حس کردم.
در روزهای اخیر، با انتشار خبر درگذشت استاد محمود فرشچیان، چهره ماندگار هنر نقاشی ایران، ابعاد جدیدی از زندگی این استاد برجسته مورد توجه قرار گرفت.
سالهاست که غرب، بهویژه آمریکا و اروپا، در تلاش برای اعمال فشار بر ایران اسلامی، از گروههای ضدانقلاب و تروریستی مانند «مجاهدین خلق» به عنوان ابزاری بیخاصیت استفاده میکند. گویی باور دارند که تکیه بر این تشکیلات ورشکسته میتواند مواضع اصولی جمهوری اسلامی را تغییر دهد یا ملت ایران را به زانو درآورد. اما تاریخ چهار دهه گذشته به روشنی نشان داده که این توهمی بیش نیست.
در طول سالهای دفاع مقدس، مردم ایران شاهد یکی از تلخترین خیانتهای تاریخی بودند؛ زمانیکه تشکیلات منافقین با تمام توان اطلاعاتی، نظامی و روانی در خدمت رژیم بعثی عراق قرار گرفتند تا در جنگ تحمیلی علیه کشورشان نقش ایفا کنند. این اقدام نمایانگر کینه شتری و خصومت ریشهداری بود که این گروه نسبت به مردم ایران در دل داشت.
شورای اروپا بسته دوم کمک مالی را برای حمایت از نیروهای مسلح آلبانی تصویب کرد.
سعید ماسوری، نامی که سالهاست در زندانهای ایران به دلیل وابستگی به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) محبوس است، نمونهای از افرادی میباشد که در دام توهمات و آرمانهای پوچ این گروه گرفتار شده است.
این دختر، اشرف ابریشمچی، فرزند مریم قجرعضدانلو و مهدی ابریشمچی است. زمانی که او تنها سه سال داشت، مریم قجر به دستور مسعود رجوی از همسرش جدا شد و با رجوی ازدواج کرد.
اعضای وامانده مجاهدین خلق! آیا زمان آن نرسیده که از خود بپرسید چرا تصویر رهبرتان در کنار مردگان نصب میشود؟ آیا این نمادها به طور ناخودآگاه، واقعیتی تلخ را فریاد نمیزنند؟
هنگام گشتوگذار در فضای مجازی، بهطور تصادفی با صفحه یکی از افراد منتسب به هواداران تشکیلات مجاهدین خلق مواجه شدم. هرچند قصد مداخله در امور دیگران را نداشتم، اما آنچه مشاهده کردم، مرا به تأملی جدی واداشت.
مرصاد آخرین عملیات رزمی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله است که در آن نیروهای مسلح توانستند پاسخ کوبنده ای به توهمهای تشکیلات جنایتکار منافقین بدهند.
پیامی که رهبر انقلاب اسلامی در چهلمین روز شهادت شهدای جنگ دوازدهروزه با رژیم صهیونیستی صادر کردند، تنها یک پیام تسلیت یا همدردی نبود؛ بلکه یک نقشهراه دقیق و پرمغز برای بازسازی قدرت ملی ایران در برابر تهدیدهای نظام سلطه بود.
تشکیلات ورشکسته منافقین که گهگاه بیانیههایی را از زبان سرکرده زیرخاکی خود منتشر میکند، از میرحسین موسوی نام برده است.