ماجرای فرار «مینو فتحعلی» از حرمسرای رجوی و قتل وی
تابستان داغ سال ۶۷ به روایت یک شاهد عینی
ماجرای فشار غرب به دولت آلبانی بین پردازش زبالههای اتمی یا پذیرش زبالههای انسانی
روایت خواهر شهیدان اسدیمنش از چگونگی شهادت برادرانش توسط منافقین
تشکیلات مجاهدین از آغاز پیدایش التقاطی است / نقش منافقین در حمایت از ماشین ترور رژیم صهیونیستی
وقتی خط منافقین ترور کسانی بود که عکس امام(ره) یا شهید بهشتی را دارند + فیلم
دروغی که منافقین به دنبال القای آن به افکار عمومی هستند / تشریح ماجرای عفو در نظام جمهوری اسلامی + فیلم
وکیل شکات خواستار صدور حکم افساد فیالارض برای سرکردگان منافقین شد / آلبانینشینها تا فرصت باقی است توبه کنند
– و باید پرسید طبق همان نامه و اطلاعیه کذا خودتان که از خواهر خانم زینب حسین نژاد دعوت کرده بودید برای دیدار بیاید. چرا حال اجازه دیدار ندادید. مگر نکفتید که بار قبل تا خانم زینب حسین نژاد به جلوی درب رسیده بود خواهرش رفته بود اینبار که طبق نامه اقای حسین نژاد چند ساعت جلوی درب لیبرتی منتظر ایستاده است . پس چرا اینبار اجازه ملاقات به زینب ندادید
پس از بیست و چهار ساعت حوالی ظهر به کراچی رسیدیم. در ترمینال کراچی سه نفر بلوچ (به نام های علی، سعید و محسن) در انتظارمان بودن که ما را از نوربخش تحویل گرفتند و به یکی از هتل های شهر کراچی بردند در هتل آنان با ما در مورد سازمان مجاهدین صحبت کردند نوار سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه در سال ۵۸ و فیلم مانورهای نظامی سازمان را برایمان پخش کردند همچنین سخنرانی چندین نفر از کادرهای قدیمی سازمان را برایمان گذاشتند از جمله ابریشمچی. و بعد گفتند که شما را به عراق می فرستیم تا پس از مدتی مبارزه طبق وعده ای که به شما داده شده است ، سازمان شما را به اروپا می فرستد و پناهندگی شما را ردیف می کند.
هنوز چسب خشک نشده بود رحیم کیوکان با اینکه مسئول تعمیر گاه بود ولی ازمنگولی چیزی کم نداشت وارد شد و دید من از چسب قطره ای برای جسباندن فرم عینک اقا جلال استفاده کرده ام دیدم زیر لب غر ؛ غر می کند من بر گشتم گفتم اقا رحیم مشکلی هست ؟ رحیم گفت این چسبها برای عملیات سرنگونی تو برای عینک استفاده می کنی در ضمن این باید می رفت از بالا ( فرمانده کل سررشته داری ) اکی می گرفت تو کار خود به خودی کرده ای و رابطه غیر تشکیلاتی زده ای !!!
یکی از اعضای ارشد سابق گروهک منافقین از نحوه خروج پسر مسعود رجوی و دختر مریم رجوی از همسر اولش و همچنین دیگر اعضای این گروهک با مدارک جعلی از اردوگاه لیبرتی خبر داد.
اگر بخواهیم معنی لغوی این واژه را مطرح کنیم باید بگوئیم که وقتی فردی یا جریانی از مسیری که طی میکند حالا این مسیر میتواند رابطه کاری با یک بنگاه بازرگانی باشد یا یک تشکل سیاسی یا حتی دوره تحصیلی …یا یک رابطه فامیلی و خانوادگی … احساس کند که دیگر این مسیر او را یا به سرمنزل مقصود نمیرساند و یا با سرعتی که میخواهد نمیرساند، خود را از آن مسیر بریده و مسیر را تغییر میدهد و مسیر جدیدی را برای طی طریق انتخاب میکند.
حقایقی تلخ در مورد سرنوشت سازمان و مسیری که طی میکند
پایگاه مردمی سازمان مجاهدین از ادعا تا واقعیت (حقایقی درمورد جعل اسناد حمایت مردمی)
دخالت های آقای رجوی در سیاست داخلی عراق
اعتراضات مردمی و رسمی مقامات عراق نسبت به دخالتهای آقای رجوی در عراق
خواب زدگی مریم قجر هر آنچه رجوی طی چند ماه اخیر برای خود برنامه ریزی کرده بودند نقش بر آب شده است. منافقین نتوانستند پادگان اشرف را پس بگیرند. پناهندگی اعضای نگون بخت در اروپا و و آمریکا به صورت یکجا میسر نشد و کسی آنها را نپذیرفت. با جابجایی دولت در عراق (رفتن نوری […]
بهمین دلیل رجوی و سران و کارگزاران فرقه از همان شروع تاسیس کمپ تیف شروع به لجن پراکنی و فحاشی علیه ساکنان آن که زمانی همگی گوهران بی بدیل ، افسران ارتش آزادیبخش، زاده گان مریم پاک رهایی!، از طرف شخص رجوی ملقب به چنین القابی شده بودند را در دستور کار خود قرار داد و با تمام قوا در مقابل این نقطه امید و تکیه گاه ناراضیان از فرقه و فرقه گرایی ایستاد و رجوی و سران اینفرقه مخوف و تروریستی هر چه در توان داشتند بر علیه ساکنان کمپ تیف انجام دادند
دراین دیدار دوستانه و خانوادگی آنان ضمن درخواست تسهیلاتی مبنی بربازگشت عزیزشان به خاک وطن وآغوش گرم خانواده وآغازی برپایان چشم انتظاری خود خصوصا مادر دردمندشان افزودند: ” برادرمان منصوردردوران دفاع مقدس به اسارت دشمن درآمد وآنگاه بی آنکه بفهمد و بداند گرفتار فرقه مافیایی رجوی شد و سالیان دراسارت رجوی ازخانه و کاشانه خود به دورماند وموجبات ناراحتی شدید ما را فراهم کرد. طی چند سال گذشته هرچند بمنظورملاقات با منصور و رهایی ایشان ازچنگال رجوی به دفعات به عراق ناامن واشرف سابق با مشقات زیاد طی طریق کردیم ولی متاسفانه نه تنها قادربه ملاقات عزیز دربندمان نشدیم بلکه ازجانب گماشته های رجوی آزارواذیت شدیم وتهمت وافترا شنیدیم وچوب وچماق خوردیم . تا اینکه خدا برما منت گذاشت وتقریبا بهار۱۳۹۲ بود که جگرگوشه مان منصور بطور ناباورانه ای با ما تماس تلفنی برقرارکرد وبا شادمانی تمام گفت من ازآلبانی وبدورازکنترل دارودسته وجماعت رجوی دارم با شما صحبت میکنم وباید بگویم که دلم برای یکایک شما خیلی تنگ شده است وآرزو دارم درآینده ای نزدیک شمایان را درآغوش بفشارم.”
یکی از دوستان مرا به مقاله ای با عنوان “اندر حکایت مارها” نوشته “جواد پوینده” از استکهلم توجه داد که در سایت آفتابکاران به تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ درج گردیده است.
ابر فرقه قسمت هفتم High cult نگاهی اجمالی به تاریخچۀ سازمان مجاهدین خلق ایران (در پادگانهایش در عراق و قلعۀ اشرف) با نگاهی به کتاب “فرقه ها در میان ما” نوشتۀ: خانم مارگارت تالر سینگر استاد دانشگاه برکلی آمریکا ترجمه: مهندس ابراهیم خدابنده نگارش: مهندس محمّدرضا مبیّن – (با تجربه ۱۰ سال حضور در فرقۀ […]
بله ، نسرین یک زن بسیار بی تربیت و لمپن به تمام معنی که اسم اصلی اش مهوش سپهری است.
قبل از جدایی ام از سازمان چند نفر از شورای رهبری به پایگاهی که من مسئولش بودم آمدند و صحنه سازیهای مضحکی می کردند و دروغ گفتند که بله داره تو ایران انقلاب میشه و منتظر بودند من به آنها بگویم ای وای من نمیرم و از تشکیلات جدا نمی شوم… ولی آخر سر متوجه شدند که فایده نداره و من بمونش نیستم و از تشکیلات جدا خواهم شد و جدا شدم.
با این تفکر ارتجاعی ، کماکان فرزند ناخلف خلق باقی میمانی! آقای مصطفی بهشتی ، جوان دیگر ازمعدود جوان های این مرزو بوم است که فکر کرده علی آباد هم شهری است و شق القمر نموده که درعصر بیداری روزافزون مردم ، افتخار پیوستن؟! به سازمان مجاهدین خلقی را داشته که درزمان این تصمیم گیری […]
درسال ۱۳۷۵ یا ۱۳۷۶ سلسله عملیاتهایی بنام سحر شروع شد . واز سحر یک تا سحر چهار ادامه پیدا کرد. در این سحر ها که میخواستند به اصطلاح مرزها را داشته باشند. واحدهای هفت نفری تشکیل دادند وآموزش های گوناگون فراگرفتند . در این مدت بنده سه ، چهار بار عضو تیم ایستگاه رله شدم ومأموریت من دایر کردن ایستگاه رله مخابرات بود که بین واحد های راهگشا و مقر فرماندهی انجام میشد وما صدای واحدی را که به عمق میرفتند ، به پشت منتقل مینمودیم وبرعکس.
علی جهانی: نگاهی همه جانبه به وضعیت اسف بار فرقه رجوی علی جهانی ــ ۰۳٫۰۴٫۲۰۱۵ همانطور که همگان شاهد هستند سازمان فرقه گرای مسعود و مریم این روزها دچار سردرگمی شدید و در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است و خلاصه اینکه در شرایط کنونی کشور ناامن عراق ؛ در وضعیت بسیار اسف باری […]
خانم حمیرا محمد نژاد عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش در سال ۷۳ از مجاهدین جدا شد. انگیزه ی جدایی او از مجاهدین خلق حکایت تلخ و درخوری ست از سالها زیست و تنفس در فضای اختناق آمیز حاکم بر مناسبات تشکیلاتی و قرون وسطایی مجاهدین. نفی فردیت ، سلب و انکار حق آزادی انتخاب آدمییکی از مشخصه های بارز و آشکار دستگاه اعتقادی و اندامواره فکری و ایدئولوژیک مجاهدین است.
عملیات جاری یکی از قوانین رجوی برای سرنگونی بود رجوی در ادامه نشست به موضوع عملیات جاری اشاره کرده واز حاضران در جلسه خواهان اجرای عملیات جاری بصورت یومیه شد واین را جهاد اکبر نامگذاری کرده وبا چند عملیات نظامی مقایسه و اضافه کرد که هرکس در عملیات جاری خوب دارد میشود! پس در عملیات […]
همصدائی مریم رجوی و سازمان مجاهدین با وهابیون و داعشی ها و تغیر موضع دادن سازمان و اعلام مواضع ضد شیعه برای ما اعضای جدا شده با شناختی که از این سازمان داریم و با تجربه بیش از ۲۰ سال زندگی در این سازمان و قوانین حاکم بر این سازمان چیز عجیبی نیست به یک […]