روزی که هر مجاهد اول لعنت بر خودش میفرستد فرماندهی که خودش قایم شد و ۲۰۰۰ نفر را به قربانگاه فرستاد / علیرضا جعفرزاده از همان ابتدا شیپورچی بود جزئیات نحوه شهادت «عفتروش» توسط مسئول عملیات مهندسی + فیلم شایعه استعفای رئیسجمهور از اینجا آب خورد تشریح عملیات مهندسی در پیشگاه قانون ساندویچ فرانسوی با سس و نان اضافه / سرکردگان مجاهدین از صدور حکم «استرداد» وحشت دارند فرقه رجوی از این عشق وحشت دارد چرا به مجاهدین خلق گروهک تروریستی میگوییم؟
امیدوارم که حال شما خوب باشد. نزدیک به ۱۲ سال است که همدیگر را ندیدیم خیلی دلم برایت تنگ شده است. برای دیدار با شما من و پدر و مادرم ۲ بار به عراق سفر کردیم که شاید بتوانیم دیداری با هم داشته باشیم متاسفانه موفق نشدیم . دخترت الان یک خانمی برای خودش شده است دخترت و همسرت نگران شما هستند.
ما خانواده های استان مرکزی با احترام می خواهیم با شما صحبت کنیم مثل شما و سرانت بی ادب نیستیم که ما را اوباش خطاب می کنند. آقای رجوی فرزندان ما چندین سال است که در چنگال شما اسیر هستند طی این چندین سال به آنها اجازه ندادید یک تماس تلفنی با ما داشته باشند که از حال آنها با خبر شویم گناه ما پدر و مادر ها چیست که شما چندین سال است ما را داغدار کردید .
بحث بعدی نشست ، رفتن (یا ماندن) مریم قجر از عراق بود . طی این مباحث مسعود رجوی اصرار داشت که مریم به خارج منتقل شود و در هنگام جنگ در عراق نباشد و تمامی نفرات بالا و کادرها نیز حرف رجوی را تأیید می کردند و فقط یک نفر مخالفت می کرد و آن هم مریم قجر بود . رجوی می گفت که ” چون شرایط غیر قابل پیش بینی است ، پس حداقل یک نفر بیرون از معرکه بماند تا بتواند ادامه دهنده باشد ” و در مقابل مریم قجر استدلال می کرد که ” مسئولیت وی ، حفاظت از رجوی است و باید در عراق بماند .” هر چند در این جلسه این گونه جمع بندی شد که هر دو در عراق خواهند ماند ، ولی عملاً مریم قجر به خارج منتقل شد .
خیانت و انحطاط فرقه رجوی احمد هاجری ساکن آبادان برادر (علی هاجری تحت اسارت فرقه رجوی در لیبرتی، عراق) مسعود و مریم رجوی را میتوان به صراحت به عنوان احمقترین فرمانده احزاب و گروه های حال حاضر معرفی کرد. فرماندهانی که یک عمر، از طلوع غمگین تا غروب مرگبار ارتش آزادی بخش در بیابانهای عراق به […]
خانه متشکل شده بود از دواتاق خواب و اشپزخانه و … متوجه شدم که نفرات همگی پاسپورت و مدارک قانونی خود را به محسن داده بودند و محسن هم آنها را به بهانه های مختلف ضبط کرده بود و جالب انکه انها حق خارج شدن از خانه را نداشتند و فقط انتهای شب اجازه داشتند بالا پشت بام و یا تک به تک با خود محسن به پایین رفته و سیگار بگیرند و خریدی بکنند. محسن یک فضای پلیسی برای انها ایجاد کرده بود که انگاری اطلاعات ایران پایین منزل انهم درترکیه هست
برادر عزیزم خلیل جان اخیرا شنیدم که تعدادی از لیبرتی به آلبانی منتقل شده اند من و پدرت و مادرت و خواهران و برادران همگی انتظار داریم که سران مجاهدین شما را نیز هر چه زودتر به آلبانی منتقل کنند زیرا عراق شرایط بحرانی دارد و برای ما سوال شده است
اینکه یک زندانی سیاسی قادر باشد که نامه ای سراسر موافق با باند جنایتکار رجوی را ازداخل زندان های جمهوری اسلامی به بیرون بفرستد و آن نامه با آن محتوای خاص خود چاپ شود ، ازعجایب است!
اخیر تلویزیون منافین به بهانه گزارشی منتشر شده از نهادهای آلمانی به اقدامات جداشده های سازمان اشاره دارد که هزینه های سازمان صرف سرکوب آن می شود و البته هیچ سازمان نتوانسته اقدامی جدی برای این امر صورت دهد.
ای سران سازمان مجاهدین خلق از شما می خواهم اجازه تماس تلفنی به برادرم صادر نموده و فرصت دیدار خانواده ام را با ایشان فراهم نمایید اینک که کشور عراق در موج ناامنی و هرج و مرج بوده و پایگاه لیبرتی فاقد امنیت لازم می باشد
رجوی وطن فروش وخائن وجاه طلب ازنوع هیستریک وافسارگسیخته ازبرای به اسارت نگهداشتن اعضایش سی واندی سال است که زوزه سرنگونی سرمیدهد وبسا کارنامه سیاهی را برای خود به ثبت رسانده ونزد مردمان ایران زمین مطرود ومنزوی شده وخائن قلمداد میشود.
دراسفند ماه ۱۳۹۳ مطلع شدیم آقای علی ابراهیمی بعد از ۱۵ سال اسارت در فرقۀ رجوی خائن ، خودش را به مقر سازمان ملل در کمپ لیبرتی رسانده و تقاضای نجات نموده.
به هر حال عکس را چاپ گرفتم و قرار بود این عکس را با نوشته به دیوار یکی از خیابانهای شریعتی بزنم و ازش عکس بگیرم که باز به من گفتند که اگر خودم نمی توانم این کار را بکنم می توانم به کسی پول بدهم
touer des civiles dès que l’occasion se présente.
Veuillez croire, Monsieur le ministre des affaires étrangères, à l’expression de mes salutations distinguées.
Mohammad Razzaqi, Paris
ما أعضای سابق سازمان مجاهدین خلق ایران (MKO) جدا شده از این سازمان که هر یک سالیان متمادی و بسیاری از ده تا بیش از سی سال در تشکیلات این سازمان و بیشتر در عراق بودیم از توافق انجام شده بین دولت جمهوری اسلامی ایران و کشورهای ۵+۱ بر سر برنامۀ هسته ای ایران استقبال و حمایت می کنیم و آن را قدمی بزرگ در جهت برقراری و تحکیم صلح و امنیت جهانی و در راستای منافع مردم ایران می دانیم
خطاب به سران مجاهدین خلق ، چرا اجازه ملاقات با برادرم علی اکبر میریونس حقی برای برادرانش و خواهرانش را نمی دهید؟ مدت ۲۸ سال است که ما همگی چشم انتظار برادرمان هستیم که در لیبرتی مثل زندانیهای بی کس زندانی کردید
حالت چطور است برادرجان. این هشتمین نامه است که برایت می نویسم شاید عمر باقی نماند که نهمین نامه را برایت بنویسم از شما خواهش می کنم که اگر رجوی اجازه داد با من تماس بگیر تا بعد از ۳۵ سال صدایت را بشنوم.
ای کسانی که باعث و بانی این همه مصیبت برای من هستید از شما و تمامی انسانهای آزاده و سازمان های ذیربط می خواهم فرزندم را به من بازگردانید و در آخر عمری دلم را شاد کنید و مرا بیش از این از دیدن نورچشمم محروم نکنید
برادر گرامی ام اکبرجان می دانم که تو و تمامی دوستانت در قفسی گرفتار شده اید که باعث و بانیان آن خود در بهترین مکانها و با تمامی امکانات سرمست از غرور و کبر و هر روز با ترفندی جدید شما عزیزان را محصور تفکرات خود کرده اند ولی بدانند تحت هیچ شرایطی ماه پشت ابرها نمانده و روشنایی نزدیک است. برادرعزیزم اکبرجان شما نیز تلاش و کوشش خود را انجام بده که از چنگال این به اصطلاح منادیان آزادی برای خلق رهایی پیدا کنی و از سردمداران این سازمان (مجاهدین) پوچ و توخالی می خواهم که دست از سر عزیزان ما برداشته و اجازه تماس برادرم را با خانواده اش بدهند.