شب کریسمسی که برای ما عذاب شد روایت «علی زمانی» از ماجرای بردن ۳۰ عضو فرقه رجوی به کلیسایی در تیرانا دادگاه چقدر ادامه خواهد داشت؟ دین مریم قجرِ متحجر چیست؟ تصاویری از محاکمه علنی ۳ عضو مجاهدین خلق به جرم قتل چند کشیش مسیحی تصویری که با تماشای آن تمام وجودم به درد میآید کنترل جنسی و ایزولاسیون عاطفی در «اشرف» چگونه آغاز شد؟ روزی که هر مجاهد اول لعنت بر خودش میفرستد
فرقه رجوی روابط و عواطف خانوادگی را جرم می داند ، عاطفه یعنی حیات و زندگی و نفس کشیدن ، و کسی که مانع و سد آن شود ، یعنی عاطفه ها را ذبح می کند ، در واقع انسان ها را هدف قرار داده و ذبح کرده و در یک کلام قاتل است و مجرم. اکنون در فرقه رجوی سال ها است این فاجعه تکرار می شود و انسان ها و عواطف آن ها ذبح می شود
من کنار درب منتظر ماندم و دیدم که ۲ خانم با لباس نظامی سبز سراغم آمدند که کمی هم باد می آمد و محکم دسته روسریهاشون را گرفته بودند که باد نبره و مستمر لباسهاشون را نگه می داشتند با دست که بالا نره . به هر حال به من نزدیک که شدند من واقعا سرد برخورد کردم و هنوز در شک این نوع لباس پوشیدن بودم
اینجانب عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق که به مدت بیست و پنج سال در تشکیلات مخوف این سازمان بوده ام و نزدیک به سه سال است که توانستم از چنگال اختاپوس رجوى نجات پیدا کنم و اکنون در یکى از کشورهاى اروپایى زندگى میکنم، به استحضار حضرتعالى میرسانم که رجوى با سیاست تروریستى اش و همپیمان شدن با شقى ترین و خونریزترین گروههاى تروریستى از جمله حمایت علنى از داعش و لقب نیروى انقلابى و مردمى دادن ب
خانواده ها هم عزم جزم کرده که عشق شان با استوراری پایبندی به فرزندانشان اثبات کنند با همه رزالت ها و توهین ها و فحاشی های رجوی دوستان همدردان جداشده و ایرانی های آزاده بعنوان یک عضو کوچک شما درخواست دارم برای همبستگی با خانواده ها . خمایت از دوپدر رنج کشیده از رجوی آقایان مصطفی محمدی و آقای علی نژاد
گرمای طاقت فرسای نزدیک به ۵۰ درجه بالای صفر، همراه با گرد و غبار و شرایط نامناسب استقرار در مجاورت اردوگاه به مدت طولانی، همگی را به لحاظ جسمی در شرایط بدی قرار داده است. عراقی ها تنها یک کانکس برای استقرار خودشان در محل دارند که در عکس ها مشهود است. آنان البته رفتار بسیار خوبی با خانواده ها داشته و با آنان ابراز همدردی نموده اند و در حد امکانات محدودشان مضایقه نکرده اند.
یعنی رجوی اینقدر از خانواده ها می ترسد که نمی گذارد با آنها تماس بگیرید. مگر شما سرباز رجوی نیستید ما هم سربازی رفته ایم ولی به ما اجازه می دادند که هر روز با خانواده تماس بگیریم و حتی مرخصی می دادند که می آمدیم چیش خانواده. میدانی چرا؟ چون با هم روراست بودیم و به ما اعتماد داشتند پس معلوم می شود که رجوی شماها را به زور چماق در آنجا (لیبرتی) نگه داشته ، چون می ترسد که اگر خارج از آنجا تماس داشته باشید و بفهمید که چقدر دروغ برایتان گفته اند یک ساعت هم حاضر نمی شوید در آن جهنم بمانید.
با توجه به شناخت عمیق از باند رجوی، بنظر می رسد، این باند برای درسایه نگهداشتن سفر سخت وقهرمانانه ی عده ای ازهموطنان مرتبط با اسرای لیبرتی به عراق، بازهم محاصره ی پزشکی ودارویی را مطرح کرده است!
خانواده ها مصمم، رجوی در وحشت خبرهای رسیده حاکی است که سران فرقه رجوی تمامی پتانسیل روابط دیپلماتیک خود در سراسر جهان را بکار گرفته اند تا مانع حضور خانواده ها در مقابل اردوگاه لیبرتی شوند. برخی مسئولین بین المللی و عراقی نسبت به تلاش بی اندازه دستگاه فرقه ای رجوی در این رابطه ابراز […]
مسعود ومریم در یک روز شعار صلح ودمکراسی سر میدهند ودر روز دیگربرعلیه خانواده ها فحش می دهند و سرکوب تشکیلاتی آغاز می کنند، خانواده هائی که سالهاست از عزیزانشان دور وبی خبر بودند وخواهان دیدار عزیزانشون هستند.
درسال۱۳۸۱ جهت کاریابی به ترکیه رفتی تا ازطریق غیرقانونی به آلمان بروی که متاسفانه در تور قاچاقچیان و رابطین فرقه خشونت طلب مجاهدین افتادی. من در اواخر دهه هشتاد شمسی برای نجات و رهایی تو به عراق رفتم و مدت چهارسال است درمقابل سیاه چال رجوی بنام اشرف تحصن کردم و خواستار ملاقات با تو شدم ولی سران فرقه اجازه ندادند حتی یک تماس و دیدار چند دقیقه ای با تو فرزند عزیزم در طی این چهار سال داشته باشم. حال در آلبانی هستی صحیح و سالم و این خبر بسیار مسرت بخشی برای من است
جاسوسی بر علیه جدا شده ها و پناهندگان
(نامه سرگشاده به نهاد ضد تروریسم اتحادیه اروپا)
نامه آقای علیرضا فرجی پور به برادرش (محمد رضا فرجی پور تحت اسارت فرقه رجوی در لیبرتی، عراق) به خدمت برادرعزیزم محمدرضا بیا تا با جدائیها بنالیم برادرعزیزم سلام. بعد از ۲۸ سال دوری از خانواده ، نمی دانی که دلمان برایت چقدر لبریز شده است و هر آن لحظه شماری می کنیم که شما […]
اخیرا تعدادی دیگر از خانواده های نیروهای اسیر در کمپ لیبرتی برای دیدن عزیزانشان٬ خودشان رابه پشت درب مقر مجاهدین رساندند و خواهان آنند که با فرزندان خود ملاقات داشته باشند.اما فرقه تروریستی و ضد مردمی رجوی همانند دفعات قبل
پس از شروع حمله ی آمریکا ، اخبار سیمای مجاهدین و موضع گیری های آنان تا آخرین روزهای جنگ نیز جانبدارانه و به نفع صدام و تقریباً تکرار همان ادعاهای رژیم مبنی بر شکست نیروهای اشغالگر بود . مانند سقوط هلیکوپترهای آپاچی ، مصاحبه های سعیدالصحاف وزیر تبلیغات عراق و … تحلیل خبرنگاران و افسران نظامی مبنی بر طولانی شدن جنگ ، کشته شدن افراد بیگناه و مردم عادی به خصوص کودکان و زنان ، کافی است به موارد زیر که از سیمای مجاهد پخش ش
واقعیت این بود که هر کسی وارد عراق می شد به نظر من اول می بایست از جانش می گذشت چرا که هر لحظه ممکن بود یک بمب جلوی پای آدم منفجر بشود ، همه جا داغون و خیلی جاها و خیلی خونه ها هم با خاک یکسان شده بود ، مردم عصبی و وحشت زده بودند ، در آن فاصله ای که به اشرف رسیدیدم حداقل صدای ۱۰ انفجار را خودم شنیدم و مستمرا به خودم فحش می دادم که این چه کاری بود من کردم و برای چی به اینجا آمدم .
سى و پنج سال پیش وقتى که منتظرتولدت بودیم مصطفى میگفت میدانم دخترى در راه است هدیه ى خداوند بزرگ و شکر گزارﻳﻢ میگفتم از کجا میدانى که حالا دختر است میگف ﻣﻦ میدانم دختر است و اﺳﻤﺶکه هم نام اولین زن شهید صدر اسلام سمیه اﺳﺖ
در تاریخ ۱۶شهریور۹۴ یک روز پس از سالگرد سازمان فتح شده توسط فرقه مسعود رجوی، ودرهمزمانی حضور خانواده های دردمند دراطراف کمپ لیبرتی، این فرقه با نام شورای ملی مقاومت علیه خانواده های رنجدیده بیانیه ای صادر کرده وآنها راوابستگان نیروهای قدس و وزارت اطلاعات نامیده است که گویا برای سرکوب ساکنین لیبرتی به جلو لیبرتی آمده اند!
مسئولین شهرداری و ژاندارمری اورسوراواز تأکید کردند که هر گونه تبلیغ و بیان خواسته در اینجا آزاد است و ما از شما حمایت و حفاظت می کنیم. موقع بازگشت نیز به دستور فرمانده ژندارمری شهر اورسوراواز هفت ماشین ژاندارمری از جلوی ماشین ما و عقب آن تا کیلومترها بیرون شهر ما را اسکورت کرده و مدتی نیز احتیاطا جادۀ پشت سر ما را مسدود کردند تا در صورت حرکت تروریستهای فرقۀ رجوی برای تعقیب و مراقبت ما آنها را دستگیر کنند