• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

چراغ خاموش و ترفندهای مسعود رجوی

  • کد خبر : 9016
  • 25 ژوئن 2017 - 10:56

چراغ خاموش اصطلاحی ست که مرا یاد نشست هایی می اندازد که مسعود فراری برای نفرات در اشرف ترتیب می داد. هر سال مسئولین فرقه، ما را به نشست هایی می بردند که سالی دو بار برگزار می شد. شب قدر هر سال بهانه ای برای نشست جمعی بود.

باید بگویم که رجوی شبیه سازی می کرد ولی در نشست ها چراغی در کار نبود تا آن را خاموش کند چون می دانست اگر چراغ را خاموش کند هیچ کدام از نفرات در تشکیلات رجوی نمی مانند. دجالگری مسعود رجوی این بود که می دانست حتی اگر چراغ را هم خاموش کند کسی جرئت فرار ندارد. و در هنگام روز هیچکس از ترس جمع حاضر جرئت اعلام جدایی را نداشت که جهنمی برایش برپا می کردند. آنهایی هم که در برگه ها می نوشتند که می خواهند از سازمان جدا شوند مسئولین تشکیلات او را صدا می کردند و ساعتها با او صحبت می کردند تا جائی که نفر خسته شود و بگوید بس است ، من نمی روم ، ولم کنید. ولی وقتی مسئولین سازمان قصد داشتند بهره برداری سیاسی بکنند گهگاه به یکی از نفرات اجازه خروج می دادند و بعد آنقدر در تلویزیون خودشان در بوق و کرنا می کردند تا وانمود کنند در تشکیلات مجاهدین آزادی عمل وجود دارد و نفرات می توانند براحتی انتخاب کنند.

 در صورتی که من به جرات می گویم و خدا را شاهد می گیرم اگر سرکردگان سازمان مجاهدین اجازه می دادند نفرات آزادانه تصمیم بگیرند شاید بالای صد نفر در هر چراغ خاموشی می رفتند و از تشکیلات رجوی جدا می شدند.

حال از خودم بگویم من هم یکبار درخواست جدایی و خروج را به مسئولین سازمان دادم که قصد جدایی دارم ولی آنها سعی کردند مانع جدایی من بشوند مدام به من می گفتند تو نفر ما هستی ، اجازه نمی دهیم از اینجا بروی ، هر چه بخواهی به تو خواهیم داد و چندین روز با من صحبت کردند دست روی عواطف من گذاشتند که سرانجام مجبور شدم دستنوشته و تقاضای خروج را پس بگیرم. بله  این است داستان چراغ خاموش در مناسبات مجاهدین. شاید آنها که بیرون از تشکیلات به مسائل می نگرند احتمالا فکر کنند داستان چراغ خاموش واقعی است نه عزیزان یک لحظه باور نکنید.

 من یکی از نفراتی هستم که سالها در فرقه رجوی فعالیت کردم. مسئولین این فرقه نفراتی را که قصد جدایی داشتند بقدری تحت فشار قرار می دادند تا سایر افراد که احیانا قصد داشتند درخواست جدایی بدهند از ترس نشست های مستمری که سران فرقه برای آن فرد می گذاشت جرئت نکنند خواسته خود را علنی کنند و درخواست جدایی بدهند.

 این بود ماجرای چراغ خاموش در قرارگاه اشرف و لیبرتی. حال از رهبری سازمان درخواست دارم اگر جرئت دارد و اندکی صداقت ، یک نشست چراغ خاموش دیگر تحت نظارت کمیساریا در آلبانی ترتیب بدهد آن وقت خواهد فهمید کسی برایش باقی نمی ماند. سران فرقه ای که ادعا می کنند نفراتشان تا آخر هستند یک بار و فقط یک بار اجازه انتخاب به آنان بدهند و بعد نتیجه را در سیمای باصطلاح آزادی رو کنند. آن وقت خواهند دید چیزی از تشکیلات شان باقی نمانده است و این نشان دهنده اوج استیصال فرقه ای است که از لحاظ ایدئولوژی تمام شده است و به لحاظ تشکیلاتی و سازمانی نفس های آخر را می کشد.

با تشکر فراوان.

یادداشت از  ز.ش ـ یک عضو جدا شده از فرقه رجوی

منبع:نیم نگاه
انتهای پیام
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=9016

نوشته های مشابه

28مارس
تاکتیک فرقه رجوی درباره ماجرای کودک سربازان؛ نفی و لاپوشانی / دیدم مادرانی را که پنهانی می‌گریستند
روایت یک شاهد عینی از جنایت‌های فرقه ضدخانواده رجوی در حق کودکان اشرف

تاکتیک فرقه رجوی درباره ماجرای کودک سربازان؛ نفی و لاپوشانی / دیدم مادرانی را که پنهانی می‌گریستند

26مارس
اینجا آرام باشید و بیرون شورشی
مروری بر قوانین و استراتژی‌های رجوی ساخته

اینجا آرام باشید و بیرون شورشی