• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

مقاله نویسی در فرقه رجوی (به قلم جدا شده ازفرقه رجوی ، استان اردبیل م-ز)

  • کد خبر : 3850
  • 19 سپتامبر 2015 - 12:42

مقاله نویسی در فرقه رجوی
(به قلم جدا شده ازفرقه رجوی ، استان اردبیل م-ز)

با دیدن و خواندن بعضی مقالات در سایت ایران افشاگر و شخص نویسنده مقاله ، هرکسی به سادگی تشخیص می دهد که همه اینها یک منشاء واحدی دارند و گرنه تا آنجا که به ابراز عقیده و اختیارات فردی برمی گردد، سازمان آنقدر بی آبرو و رسوا است که دیگر حتی خودشان هم جرأت انکار ندارند!khatereNevisi
تعدادی از این افراد که بنده خدا ها؛ حتی سواد خواندن و نوشتن راهم ندارند، سربازانی بودند که یا توسط رژیم بعثی عراق یا در عملیتها پایشان درسازمان گیر افتاد، البته کم سوادی یا اسیر شدن عیب نیست و اینها اتفاقاً خود گواه دیگری بر ماهیت شوم فرقه ی رجوی ست که با وجود امکانات و زمان کافی ؛ به این بنده خداها سواد هم یاد ندادند اگر هم برای ژست و فیگور در نشست ها از دیدن یا برخورد با نفر کم سواد دستور بر گزاری کلاس سواد آموزی میداد به جای ایجاد یک فضای آرام و ذهن آسوده، بلای سر این بدبختها می آورد که طرف بیزارشده و ترجیح میداد بی سواد بماند، چون نباید از کار اجرایی روزانه “بفرمایید بیگاری” میزد ونه از نشست ها و از همان زمان محدود استراحت میزد، البته رجوی از بیسوادی همین نفرات نهایت استفاده را میکرد و آنها را تبدیل به چماقدارانی بد دهان کرده ودر نشستها ها به جان نفرات ناراضی می انداخت ، چون هرکدام که اندک سوادی به هم میزدند اعتماد بنفس می گرفتند و کم کم از تشکیلات فاصله می گرفتند و نهایتاً فرار می کردند.
عمده این افراد را طیف معاون بخش جدید یا همان Mج تشکیلات می نامیدندو بار اصلی بیگاری ها روی همین هاست و نمک بحرامی رجوی هم همینجاست که به محض جداشدن یکی از اینها بلافاصله اولین چماقی که توسر این بیچاره ها میزند “اسیرجنگی سابق” است ، به معنی اینکه این شخص از کادرهای و نفرات من نبوده و نیست و حرفهاو سوابقش ارزشی ندارد . حالا چه شده که از این لایه برای مقاله نویسی هم استفاده میکند جواب خیلی ساده است ، به هر قسمت یک سهمیه یا اشل مقاله میدهند که باید به تبلیغات بدهد نفر مزبور هم که نه دسترسی به سایت ورسانه و حتی رادیو جیبی ندارد . یک تکه مقاله یا نوشته چاپی کاغذی جلویش می گذارند که چیزی بنویسد ، این فرد برای اینکه پز دسترسی داشتن به اینترت را که از امتیازات خیلی خیلی بزرگ محسوب میشود را در مقابل نفری که چندین لایه از خودش پاینتر است را بدهد، با آب و تاب از شدت گزش و سوزش در مقابل نظام ایران از رویش در لیبرتی میگوید ، همان بته ای که بطور وحشی هرجایی میروید، حالا شده سوژه جنگ با نظام ایران ،مثل اینکه هدف از استقرار در جوار خاک میهن همراه شدن با دیگر قایقران ها و افروختن آتش بر فراز کوهستان ها بود نه بته کاری و باغچه و ……. خوب حالا در نظر بگیرید رفتن و بیگاری دادن در آفتاب ۵۰ درجه زیر سا یه و ۶۵ درجه آفتاب بهتر است یا نوشتن چند کلام چرت و پرت و کش دادن آن برای یکی دوهفته ،از پرت وپلاها؟ اینها تعجب نکنید چون قبل از شما خود نویسنده مقاله از شما بهتر میداند که چه مینویسد ، هدفش همان یکی دوهفته نجات یافتن از آفتاب سوزان لیبرتی است ونه تفهیم یک حقیقت .
آن غلط های املایی هم که گاهاً در مقالات می بینید عمدی است ، مثل آن موقع که من در تبلیغات بودم اخبار ساعت ۸ را از قبل ضبط می کردیم و برای اینکه وانمود کنیم اخبار مستقیم و زنده است اگر گوینده یکی دو تپق هم میزد یا قافی میداد، اذیت نمی کردیم که هیچ ،کلی هم استقبال می کردیم حتی گاهاً از گوینده می خواستیم یک قافی بدهد که پخش اخبارمان عادی جلوه کند ، فکر کنم انگیزه نویسنده شدن طیف m ج سازمان که تابحال از همه شان برای کارهای یدی سنگین استفاده می شد ، ثابت شده و دلیل کلیشه ای بودن این مزخرفات روشن شده باشد .
در پایان ،نفر مقاله نویس از بنگال بیرون میاید، یک نفس راحت کشیده و بعد از یکی دو هفته خلاصی از آفتاب و بیل و کلنگ ، امتیاز و پادش خود را می گیردو با خیال راحت که چند صباحی دیگر کسی مزاحمش نخواهد شد ، با کشیدن نفس عمیق ، میگوید “آخی تا دوهفته آینده در نشست های جانبی و لایه ای از گیر این …..خانم ها راحت شدم .

(قابل توجه عباس داوری یا همان رحمان ، شاگرد خیاط)

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3850