• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

افشاگری جوانترین و جدیدترین عضو جدا شده و بازگشتی به وطن

  • کد خبر : 3510
  • 19 آگوست 2015 - 11:40

افشاگری جوانترین و جدیدترین

عضو جدا شده و بازگشتی به وطن

Mohammadi_Bayramali_2

همانطور که قبلاً عرض کردم در لحظۀ ورود به آلبانی، صف خودم را از دیگر اسرای فریب خورده و مسئولین فرقه جدا کردم و در قسمتی جداگانه تحت نظر سازمان ملل اقامت گزیدم که سازمان ازاین تصمیم من و دیگرافراد که صف خود را جدا کرده بودیم بسیار عصبانی شدند واقداماتی همچون سم پاشی ، فحاشی و لجن پراکنی علیه ما نزد مسئولین سازمان ملل انجام میدادند. اما خوشبختانه وقتی کمیساریای عالی پناهندگان با گفتار نیک و کردار خوب ما افراد روبروشد و شاهد وضعیت نابسمان ما بود، همه چیز برای آنها آشکار گردید. به این ترتیب همین واکنش های سازمان به ضرر خود فرقه و به نفع ما تمام شد و باعث شد سازمان ملل برایمان کلاسهای آموزش کامپیوتر و زبان دایر کند و در این کلاسها من و دیگران موفق شدیم با فن آوری روز که سالها فرقۀ رجوی ما را از آن محروم کرده بود، بهره مند شویم. ما به تلفن ، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دسترسی پیدا کردیم و حتی اجازه تردد به ما در استان ها و شهرهای آلبانی داده شد و میتوانستیم آزادانه و بدون حضور و کنترل هیچ یک از مزدوران رجوی به کارهای شخصی خود بپردازیم.

من نیز چون سالها بود از خانواده ام هیچ اطلاعی نداشتم با فراگیری و دسترسی به شبکه های اجتماعی موفق شدم در فیس بوک فعالیت نمایم و با جوانان ایرانی چت نمایم و وقتی برای آنها نوشتم که سالها است از خانواده ام خبری و ردی ندارم و درخواست کردم که به نشانی آنها مراجعه کنند ،وضعیت من را باور نمیکردند و ارتباط را قطع می نمودند و من نیز به آنها حق میدادم چون بلایی که فرقۀ رجوی بر سر ما آورده بود درذهن و حتی تخیلات کسی نمی گنجید تا اینکه بعد از روزها و ساعت ها سعی و تلاش و ارتباط الکترونیکی موفق شدم جوانی ازاهالی فردیس کرج را قانع نمایم و آدرس منزل برادر و مغازۀ دایی ام که از کسبه های قدیمی کرج بودند به او بدهم تا به نشانی مورد نظرم مراجعه کند و تلفن کمپ را به آنها بدهد و از آنها نیز تلفنی بگیرد تا اینکه یک روز دایی ام  تماس گرفت و وقتی صدای مرا شنید در لحظۀ اول باور نکرد و وقتی اسم برادرهایم و پدر و مادرم و درنهایت خاطره ای را برای او بازگو نمودم باور نمود و گفت ما و خانواده ات در این چند سال تصور میکردیم فوت شده ای و بعد از احوالپرسی از دایی ام تلفن خواهر و برادرهایم و پدر و مادرم را کسب نمودم و بعد از ۱۴ سال دوری و بی اطلاعی با آنها صحبت کردم و این تماس ها مکرر و متعدد گردید و به درخواست خانواده و تمایل فردی ام با اینکه کیس پناهندگی ام در کشور آمریکا قبول شده بود به ایران آمدم و به کمک خانواده ،شغلی انتخاب و مشغول به کار شدم و بعد از مدت کوتاهی با دختر خاله ام ازدواج نمودم و هم اکنون زندگی آرام وآزاد و مستقلی دارم .

و اینک شب پرستان فرقه بدانند که با فریبکاری و سرقت ذهن و قلب نیروها هرگز نمی توانند با سلالۀ خورشید و هواداران عشق و آزادگی مبارزه کنند. اکنون باور دارم که آزاد و با امید به زندگی در کنار انجمنی ازخانواده ها میتوان به جهل و تاریکی غلبه نمود.

پی نوشت:

انجمن نجات استان البرز مجدداً گسستن بندها از فرقۀ مخرب رجوی و ازدواج زود هنگامش را تبریک عرض نموده و از دادار پاک برای تمامی اعضای گرفتار،آزادی مسالت دارد.

بیژن

منبع: انجمن نجات مرکز البرز

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3510

نوشته های مشابه

28مارس
فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم
مهرویه هاشمی، مادر چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی

فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم

28مارس
ماهواره‌های استارلینک چگونه به صورت مخفیانه وارد «اشرف ۳» شدند + تصاویر واقعی
پلیس آلبانی تنها به جهت این پرونده باید مریم رجوی را دادگاهی کند

ماهواره‌های استارلینک چگونه به صورت مخفیانه وارد «اشرف ۳» شدند + تصاویر واقعی