من تاکنون نوشته ای از صادق پشم فروش ندیده و اساسا نمی دانستم که او هم یکی از مریدان رجوی است.
در قسمتی از نوشته منتشر شده منتسب به او چنین می خوانیم :
«کشورکوچک آلبانی، جایی که محل استقرار مجاهدینی است که در شهریور۱۳۹۵همه آنها به سلامت ازعراق به آنجا منتقل شدند. این کشور از مجاهدین استقبال کرده و مقاماتش گفتند، ما عملی را انجام داده‌ایم که باعث افتخار آلبانی و هم‌سو با سنت های آلبانی است.»
ما هم می دانیم که آلبانی کشور کوچکی است و دولت وقت آن کشور، اسرای رجوی را با قول رها کردن آنها از اسارت رجوی پذیرفت و تعهداتش را که مورد استقبال ما خانواده های گرفتار قرار گرفت و از این حیث عرض تشکر هایی را طی نامه های فراوان از دولت آلبانی کردیم، کم و بیش به شرح زیر بود:
۱- دولت آلبانی قبول داشت که این چند هزار برده رجوی، شستشوی مغزی شده و به انسان های خطرناک تبدیل گردیده و بنابراین باید که در محلی اسکان داده شده و تحت معاینات و معالجات روانپزشکی قرار گرفته و بعدا با آموزش زبان و مهارت های مورد علاقه ی خود جذب بازار کار کشورهای مختلفی شده و زندگی نرمالی را داشته باشند.
۲- این وعده اصلا عملی نشد و زمانی که این ستمدیدگان درهتل های کنار هم در آلبانی اقامت داشتند، با وجود زندگی راحتتر از عراق و اجرای بند بازی های رجوی چاله بکن و پرکن داشتند، جریان شستشوی مغزی به صورت های مختلف تداوم داشت.
۳- با بده و بستان های مشکوکی که صورت گرفت، مقرر گردید که این افراد نه تنها ازکنترل روانپزشکان خارج شده، بلکه قلعه مانز برای زندگی جمعی آنها و کنترل بیشترشان از طرف رجوی ها ساخته شود و تداوم مغزشوئی با شدت بیشتر ازقبل تداوم یافته و عملا زندگی آزاد را که دولت آلبانی متعهد به تامین کردن آن بود ، بدست نیآورند.
درب این قلعه محکمتر از ورودی های هتل ها ساخته شد و اعضای مجاهدین مانند جذامیان از حضور در جمع مردم آلبانی منع شدند.
این وضع بدون کسب نظر ازمردم آلبانی انجام شد و انتساب دادن این افتخار برای آنها، جز پاشیدن رنگ ننگی بر چهره ی آنها ، چیزی بیش نیست.
افراد زیادی از ماها را بر اثر تحمیل هجران بی نظیر دچار انواع بیماری های منجر به فوت کردند و سبب پیری زود رس برای ما شد.
دولت آلبانی در این مورد واقعا هم درب های محل اسارت فرزندان مان را بر روی مابسته است: سگ را بازگذاشته و سنگ را بسته.
اصلا آقای پشم فروش
شما که با تبعیت از رجوی نشان دادید که کم سواد تشریف دارید و برده داری را نمیشناسید، از سیستم بورژوازی هم اطلاعی ندارید و بهتر است به جای این یاوه گویی ها، کمی مطالعه کرده و مقدمات روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی را یاد گرفته و آنگاه قلم به دست بگیرید.
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی
