بازتاب صدور حکم دستگیری برای نتانیاهو در سازمان تروریستی رجوی «عملیات مهندسی» بهانهای برای انتقامگیری وحشتناک روایتی از ماجرای «عملیات مهندسی» سریال «عملیات مهندسی» فجیعترین جنایات در تاریخ معاصر ایران را روایت میکند اگر مرتکب هیچ اقدامی نشدید با فرض بیگناهی با شما رفتار میشود اعضا دیگر توانایی اجرای دستور را از دست دادند / شکلات و قلیان جایزه آخر عمر ساکنان «اشرف۳» ریشه افکار التقاطی در فرقه رجوی موارد نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین غیرقابل چشمپوشی است
وقتی وارد قرارگاه شدم تا تخلیه اطلاعات کامل در قرنطینه بودم ، بعد از دو روز مرا به دفتر مهوش سپهری بردند، در آنجا مورد استقبال قرار گرفتم و سپس به قرارگاه یازده باز گشتم ، بعداً فهمیدم تیم در کرج ضربه خورده و دستگیر شده اند. در طول مدتی که در سازمان بودم آنها هیچوقت دوست نداشتند هیچ تیمی سالم برگردد، چون خوراک تبلیغاتی آنها بیشتر کشته شدن بچه ها بود و اگر کسی کشته نمی شد بارتبلیغاتی آنها کم رنگ بود، سازمان وقتی متوجه شد با تیم بندی کارش به جایی نرسید ترفند دیگر بست.
ایشان در مصاحبه خود که با شبکه العربیه داشتند از چگونگی اعدام خواهر هفده ساله و اعدام دیگر دوستان در ایران سخن گفتند ولی ای کاش در میان این مصاحبه خبرنگار العربیه از ایشان سئوال میکرد که نظام ایران این اعدام را به چه دلیل انجام داده و یا چرا ایشان اشاره ای به اعدامها و شکنجه های فرزندان ایران که توسط گروهک مجاهدین صورت گرفته هیچ اشاره ای نکردند .
سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق علی رغم اینکه رهبر عقیدتی اش که اکنون بیش از یک دهه است که فراری شده و در مخفیگاه بسر میبرد ؛ همواره به دروغ مدعی می باشد که در سر در سازمان مجاهدین نوشته شده است ” فدا و صداقت ” ولی نه تنها ذره ای بویی از فدا و صداقت نبرده است؛ بلکه هر چه هست دروغ و نیرنگ و خیانت و جنایت و خشونت هست و بس. در اینجا لازم می بینم که از خانم رجوی که این روزها همه اش ژست دموکراسی خواهی و مدافع سرسخت حقوق بشری می گیرد
ازنظر عبدی، خباثت ومزدوری این مادر وقتی معلوم شده که درسال ۸۲ وبابازشدن راه عراق، به کمپ اشرف مراجعه نموده وکار بدترش این بوده که تنهایی نرفته وهمراه کاروانیانی که مجوز رسمی از دولت عراق داشتند، به دیدن او آمده است!
بنابراین، رفت و آمدهاى مسئولین و سرکردگان مجاهدین از فرانسه به آلبانى که با بعضى از مقامات رسمى دولت شما دیدار داشته اند، براى هر چه بیشتر در بند کشیدن افراد صورت گرفته است لذا براى فریب افکار دولت مردان شما، مریم رجوى به مسئولین انتقال یافتگان به آلبانى دستور داده است که بطور موقت خط قرمزهایى که در درون تشکیلات وجود داشته است و نفرات را با آنها اسیر و در بند کشیده و آزادى را از آنها سلب نموده اند، بطور موقت کم رنگ شود تا راه فریب و زمینه بعدى فریبکارى و حمایت دولتمردان شما را هموار کنند.
زمانیکه سران سازمان مجاهدین اسرای جنگی و یا عناصری را که با نیرنگ جذب خود می کردند، بعد از گذشت مدتی خبر فوت پدران و مادران آنها را به دروغ و نیرنگ می گفتند تا بتوانند ذهن آنها را نسبت به خانواده پوچ نمایند
خانم مریم وقتی شما که حتی از درون اذهان ما واز مسایل جنسیتی ما هم نمی گذرید وتک تک ما مجبور به بیان لحظات جنسی خود انهم در جمع هستیم و به نیروهای خودتان لقب نرینه وحشی می دهید چطور دم از ازادی و دمکراسی می زنید ؟
حال ما به اشرف بازگشته بودیم وگمان میکردیم که بزودی درجلسه عمومی رجوی خواهیم رفت ولیکن نمی دانستیم که درشروع حملات امریکا علیه عراق مسعود طبق معمول ازمعرکه گریخته است وچونان موش به سوراخی خزیده است ومریم قجربه اتفاق شماری ازنورچشمی ها سرازفرانسه درآورده اند واین را زمانی با حیرت تمام متوجه شدیم که خبردستگیری مریم قجردرفرانسه منتشرشد!
خطاب به نفراتش بگوید شما سربازان امام زمانید و سلاح امام زمان را بدست دارید، تعدد زوجات را برای خود مشروع و زندگی را برای دیگران حرام بداند، ماه رمضان عوض کند
بر خلاف ادعای رهبری مجاهدین که امکان تماس و ارتباط با خانواده ها را برای نیروهایش برقرار میکرده، نه تنها اینها شعارهای بی معنی و پوچ بوده است بلکه حتی برای کسانی که واقعا در یک شرایط خاص به سر می بردند کمترین حرکت انسانی نمی کردند، منجمله برادر و هموند عزیزم، آقای کریم غلامی که از بیست سال پیش تا به امروز شاهد سختی ها و زجرهای فراوان جسمی و روحی ایشان توسط سازمان مجاهدین و تشکیلات مافیایی آن بودم.
مجاهدین، از تاسیس قرارگاه لجستیکی داعش
در آلبانی تا آماده باش برای حمله به خانواده ها درعراق
منابع متعددی ذکر کرده اند که اسرائیلی ها تمایل داشتند برای منحرف کردن اذهان عمومی از جنایات اسرائیل در غزه و سایر مشکلاتی که داشتند دست به بحران سازی بزنند که بهترین سوژه برای این کار ایران بود و لذا بحران هسته ای ایران در دستور کار اسرائیل و جنگ طلبان آمریکائی قرار گرفت
بعد از این افتضاح سیاسی تمام عیار که با تحریم و اعتراض برخی از سناتورها و رسانههای خبری همراه بود، گروهک تمام توان خود را بسیج کرد که نشان دهد حضور مریم قجر در این نشست یک افتضاح نبوده و بسیاری از سناتورها از آن استقبال کردهاند. منافقین یک سری از حامیان و حقوق بگیران خود را ردیف نمودند که با صدور بیانیهای مشترک نشان دهند حضور مریم در این جلسه بیهوده نبوده است. امضا کنندگان این بیانیه عبارتند از:
افرادی که مثل من زندان رجوی را دیده بودن و شاهد جنایات رجوی بودیم رجوی قبل از این نشست ها ما را صدا زد و یک نشست خصوصی گذاشت و بعد هم به همه یک رده تشکیلاتی داد یعنی درجه داد رده های تشکیلاتی که براساس سنوات مبارزه حرفه ای بود و رده های که داده شده بود واقعی نبود فقط به نوعی حق سکوت و…… و البته همراه با تهدیدات که اگر چیزی شنیده شود از کسی درز پیدا کند سر کارتان با همانجاست بگذریم .
فرقه رجوی٬به تنها چیزی که توجه ندارد٬جان انسانهاست! خواه جان نیروهای خود باشد یا جان مردم کوچه و خیابان. آنها فقط و فقط به خودشان و منافع خودشان و رسیدن به هدفشان فکر میکنند! بعد از آزادی هم او٬ آنچنان از خاطرات زندان٬تعریف میکرد
رهبران فرقه رجوی دیر یا زود باید این واقعیت محض را بپذیرند که راهی جز انحلال و تن دادن به فروپاشی فرقه تحت امرشان ندارند. دوران تسلط بر انسانها و به برده گی کشانیدن آنها به پایان رسیده و دیگر با وجود عصر انقلاب اطلاعات و دسترسی همگانی به وسایل ارتباط جمعی، نمیتوان انسانها را در جهالت نگه داشته و در مسیر اهداف شوم و ضد انسانی به بهره کشی وادار نمود .
در عملیات کربلای ۴ نیز علاوه بر همکاری های اطلاعاتی ذکر شده ، فرقه رجوی دست به اقدام جاسوسی مشخص تری نیز زدند . خبرگزاری فارس در خبری در این رابطه افشا کرد که یک روز قبل از آغاز عملیات، دو تیم شناسایی و جاسوسی وابسته به فرقه در اطراف پرشین هتل آبادان دستگیر شدند که اطلاعات بهدستآمده از این نفرات ، حاکی از جاسوسی گسترده آنان از تحرکات عملیاتی نیروهای ایرانی بود .
این دوربین های لعنتی چقدر تمرین کردند تا پیام چشم هایت را مردم دنیا نخوانند و ندانند و نفهمند اما من مادرم و دروغ های اجباریت را میخوانم چشم های تو به مامان محبوبه که دروغ نمی گوید یک روز تمام دوربین های دنیا را خاموش میکنیم تو را تنگ در آغوش میگیرم حرف های دلت را دور از چشم این دوربین های لعنتی و چشمان دریده و بی شرم این از خدا بی خبران گوش میکنم میدانم حرف های زیادی داری مصطفی و حوریه را به خدا سپردمشان و تو را که در آغوش مهربان خدایی میبوسم