نامه سرگشاده به ریاست محترم کمیساریای عالی پناهندگی، ژنو.

با سلام آقا و خانم عزیز اینجانب میر باقر صداقی به شماره پرونده ۷۶۱-۰۶C00087 در پنج می دوهزاروز شش طبق قانون کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد شهر ژنو بعنوان پناهند شناخته شدم و با کمک و حمایت شما توانستم زندگی آرامی را در سوئیس آغاز کنم اما متاسفانه برادر من میر واقف صداقی بدلیل سن بالا و مشکلات جسمی و نامیدی ترجیج داد(مریضی در پای راست مشکل در راه رفتن دارد) در مقر ام کا او در عراق بماند تا در آینده تحت حمایت ارگانهای حقوق بشری بین المللی خود را به دنیای آزاد برساند و زندگی آرامی را شروع کند یازده سال از رهائی من از فرقه رجوی میگذرد هم اکنون ۷ سال است که در کشور سوئیس زندگی میکنم , از تصمیمی که برای جدائی و رهائی از این فرقه مخوف گرفته ام خوشحال هستم و برای رهائی تمامی نفرات از چنگال خون آلود مسعود رجوی دعا می کنم.

نامه خانم زردشتیان به بانکی مون

شاید شما هم پدر باشید؟ لطفاً یک لحظه خودتان را جای من قرار دهید می توانستید تحمل کنید!؟
شوهرم ۱۰ سال پیش به دلیل وضعیت پسرم بر اثر سکته فوت کردند از شما استدعا دارم آرزوی من که چیزی جز ملاقات فرزندم نیست را قبل از مرگم اجرا کنید .

گفتگو با خانم راحله ایرانپور۳

این چگونه منطقی است که سازمان به اعضایش اعلام می کند که شما یا با منید یا علیه من ، و به محض این که کسی، اندکی به مواضع سران سازمان شک و یا انتقاد می کند مزدور خطاب می شود و طرد و لعن می شود.

یک فرقه و یک رهبر مخفی شده

پنهان کاری های اطلاعاتی فرقه دیری نپایید که مقر اورسورواز مورد حمله نیروهای ضد تروریست فرانسه قرار گرفته و در بهت و ناباوری اعضا و قربانیان فلاکت زده قرارگاه اشرف مشخص گردید که مریم رجوی یکماه قبل از حمله در فرانسه بسر می برده است.

گفتگو با خانم راحله ایرانپور، قسمت دوم

مادری که با تحمل رنج بارداری فرزندی را متولد کرده است و با تحمل سختی ها پرورانده است، پدری که با هزینه کردن جوانیش فرزند خود را بالانده است و خواهر و برادری که در کانون خانواده خاطرات خوش کودکیش با عزیز دربندش رقم خورده است و دوستی که از دیدار رفیق محبوبش سالها محروم بوده ، هرگز او را فراموش نخواهند کرد و به تلافی تمام سالهای اسارت عزیزش، هر روز بیش از پیش بر طبل رسوایی سازمان به انحراف رفته مجاهدین خلق می کوبد.

جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت دوازدهم (سکوت در برابر فرقه های مخرب جایز نیست)

یکی از شگردهای درون فرقه برای تحقیر و شکستن افراد مسئله دار و ناراضی اینست که آنان را بعد از اینکه جایگاه مسئول داشته اند به کارهای در ظاهر پائین می گمارند و به این ترتیب به دیگران می فهمانند که او مورد غضب قرار گرفته است. این موضوع حتی شامل بستگان اعضای شورا در سازمان هم شده که موجب مسئله داری آنان گردیده است. برای اعضای شورا خیلی سنگین آمده است که مشاهده کرده اند بستگان نزدیک آنان با سوابق طولانی تمام روز به نظافت حیاط یا پوست کندن سیب زمینی مشغول هستند.

سمپاشی تبلیغاتی مجاهدین خلق خیانت

سمپاشی تبلیغاتی مجاهدین خلق خیانت وقتی کفگیر جاسوسی، خبرچینی، تخلیه اطلاعاتی رجوی به ته دیگ می خورد، مجبورند از روزنامه و رسانه های داخل کشور کپی و رونویسی کنند. البته معذورند، فلان شیخ عرب و سعودی از کجا می داند، منبع و مأخذ اطلاعات سری که رجوی ها به خورد آنها می دهند، کجاست، فکر […]

گفتگو با خانم راحله ایرانپور | قسمت اول

گفتگو با خانم راحله ایرانپور، ساکن شیراز خواهرمحمدرضا و احمدرضا ایرانپور تحت اسارت فرقه ستیزه جوی مجاهدین در لیبرتی، عراق قسمت اول آیا می توان در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک ، انسانها را با زور و شستشوی مغزی در محیطی چون قرارگاه اشرف یا کمپ لیبرتی برای همیشه به دام انداخت؟ آیا به […]

انتقال ۲۶ نفر دیگر روز ۲۶ دسامبر گذشته از کمپ لیبرتی به آلبانی

انتقال ۲۶ نفر دیگر روز ۲۶ دسامبر گذشته از کمپ لیبرتی به آلبانی هموطنان عزیز؛ خانواده های نگران و دردمند ساکنان کمپ لیبرتی در بغداد؛ خوشحالیم به اطلاعتان برسانیم که روز شنبه ۵ دی ماه ۹۴ برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۱۵ در آخرین سری سال میلادی گذشته ۲۶ نفر دیگر از ساکنان کمپ لیبرتی از […]

انعکاس نامۀ خانم ثریا عبد اللهی به فرزندش امیر اصلان اسیر فرقۀ رجوی در آلبانی

آمل أن تصل رسالتی هذه إلیک بنشرها علنا وأکتب رقم هاتفی لتتصلی بی أنا أمک المنتظره والمتلهفه لاتصالک بی متحینه اللحظات لأسمع صوتک الحنین.. فاتصل بأمک فی أول فرصه تسنح لک فی الأسر.

نامه مادر محمد علی ساسانی به کمیساریا

بمدت ۲۸ سال است که از فرزندم خبر ندارم چند بار به پشت درب پادگان اشرف واخیراً هم پشت دیوارهای سر بفلک کشیده لیبرتی رفتم وای متاسفانه موفقیتی حاصل نشد ،نمیدانم مگر بشر ها یا انسان ها باهم فرق دارند که حقوقی مساوی وعادلانه ندارند !

نامه رعنا علیایی به کمیساریای محترم امور پناهندگان سازمان ملل ژنو

With greeting and respect, I want to have information about the fate of my child who was captured by Iraqi forces about 28 years ago and then it was known that he was in Ashraf Camp. Now, as his friends say, he is living in Liberty Camp. We do not have any call or news from him. Unfortunately, his father died in anticipation of a visit with his child. Then, I beg you to prepare a condition for me to meet my child after 28 years, as a mother who is living in the late days of her life.
I attached photos from my son and myself.
Best,

نامه آقای علیرضا ایمانپور به کمیساریا

با سلام احتراما اینجانب علیرضا ایمانپور خواهرزاده آقای اکبر فاخر تاتاری فرزند آقالار که در ۱۸دی سال ۱۳۶۶ در اواخر جنگ تحمیلی به خدمت سربازی اعزام شده ودوره آموزشی خود را در پادگان امام حسن (ع) افسریه تهران گذرانده و بعد از تقسیم ب مدت ۳ماه ازخدمت خود را در شیراز سپری کرده و سپس […]

نامه علی میرزائی به کمیساریای عالی پناهندگان

با احترام ؛ من علی میرزایی فرزند غلامعلی میرزایی هستم پدر من درسال۱۳۵۹میلادی درجنگ‌ بین‌ عراق‌ و ایران‌ به‌ اسارت‌ گرفتار شد‌ تا سال۶۸ با نامه‌ و عکس‌ از طریق‌ صلیب‌ سرخ‌ از حال‌ پدرم‌ مطلع‌ بودیم‌ با پایان‌ جنگ‌ و با بازگشت‌ اسرا پدر من‌ بازنگشت‌ و ما بی‌ اطلاع‌ از او با سرنگونی‌ صدام‌ در سال ۲۰۰۳میلادی عده‌ای‌ از سازمان‌ مجاهدین‌ به‌ ایران‌ بازگشتن‌ و به‌ ما گفته‌ شد که‌ پدر شما‌ در سازمان‌ مجاهدین‌ می باشد .Ali Mirzaei

نامه حسین طاهری پور به کمیساریای عالی پناهندگان درعراق

باید به اطلاع برسانم پسرعمویم به نام الخاص کوهپیما درسال ۶۶درجبهه های جنگ به عنوان اسیرجنگی گرفتار زندان فرقه بدنام رجوی گردید..

خودت مزدوری مسعود خان رجوی!

در یکی از نوشته های سم آلود رسانه های باند رجوی که عمده خطابش به هادی شعبانی از جدا شدگان اهالی مازندران میباشد، نام اینجانب نیز آورده شده و مزدور لقب گرفته ام که البته هیچ دلیلی برای آن ارائه نشده است!!

برگی دیگر از جنایات تروریستی منافقین

ساعت‌ها در اتاقی می‌نشستند و با هم صحبت می‌کردند. عمو بعد از شهادت سید رسول موضوع صحبت‌های چند ساعته‌اش را با بقیه در میان گذاشت؛ پدرش به خوابش آمده بودند و گفته بودند به سید رسول بگوید آماده شود ما چند روز دیگر می‌آییم و با خود می‌بریمش.

نامه خانواده عینی به کمیساریا عالی پناهندگان

With greeting and respect, we are a family belonged to a member and captive stricken by Mojahedin. Our brother Hossain Aini was stricken by this fearful organization and now he is in Liberty Camp and he has not security there