• امروز : سه شنبه - ۱۸ آذر - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 9 December - 2025
گزارشی جامع از تلاش علما در جامعه آلبانی به بازگشت به دین

روحیه مذهبی مسلمانان آلبانی چگونه شکل گرفت؟

  • کد خبر : 54434
  • ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۸:۱۸

شیخ ایوب سلمانی و خانواده‌اش، مبلغانی هستند که توانسته‌اند با تبلیغ دین اسلام در جامعه کفرزده آلبانی، روحیه مذهبی را به مسلمانان آلبانیایی بازگردانند.

albani

به گزارش فراق به نقل از مسلمون حول العالم، دکتر مجدی سعید، نویسنده و روزنامه نگار ساکن لندن در گزارشی به یک تجربه منحصر به فرد از احیای روحیه مذهبی مسلمانان آلبانی پس از دهه‌ها ظلم و ستم کمونیستی پرداخته است.

نویسنده با شرح تجربه شیخ ایوب سلمان سلمانی و خانواده‌اش، تحولات بزرگی را که آلبانی در اوایل دهه ۱۹۹۰ با آن روبرو شد، و همزمانی نیاز جامعه آلبانیایی به بازگشت به دین، و تلاش‌های علمای منطقه برای این موضوع را بررسی می‌کند.

این گزارش صرفاً به شرح آن دوره بحرانی نمی‌پردازد، بلکه تحلیلی عمیق از نقش این خانواده علمی در کاشتن بذر بیداری دینی در میان نسل‌هایی است که الفبای اسلام را از دست داده بودند.

salmani

متن گزارش به شرح زیر است:

من در دوره بین ۲۵ دسامبر ۱۹۹۲ و ۲۶ ژانویه ۱۹۹۳ در آلبانی زندگی ‌کردم. این اولین باری بود که به خارج از مصر سفر می‌کردم. وقتی به آلبانی سفر کردم، این کشور پس از یک انقلاب مردمی که حکومت کمونیستی این کشور را در فوریه ۱۹۹۲ سرنگون کرد، در حال گذار از یک تحول بزرگ بود؛ حکومتی که از سال ۱۹۴۶ برقرار بود و طی آن الحاد و بی دینی بر مردم تحمیل می‌شد، هرگونه مظاهر دین، چه اسلامی و چه مسیحی، ممنوع بود، بیش از دو هزار مسجد بسته شد، موقوفات مصادره شد و ده‌ها امام جماعت اعدام شدند.

در طول چهار دهه و نیم، نسل‌هایی ظهور کردند که حتی اصول و مبانی دین را نمی‌دانستند و تنها مایه آرامش مردم، الکلی بود که خیابان‌ها را پر کرده بود و علاوه بر میخانه‌ها، حتی در پیاده‌روها هم فروخته می‌شد.

در آن دوره فضای باز، موسسه مذهبی رسمی آن کشور سعی در احیای نقش خود داشت، در حالی که بسیاری از سازمان‌های امدادرسانی عربی و اسلامی به آلبانی هجوم آورده بودند. این هجوم، علیرغم خوبی‌های زیادی که به همراه داشت، نکات منفی زیادی نیز به همراه داشت.

در همان دوره‌ای که من آنجا بودم، درباره شیخی از آلبانیایی‌های مقدونیه به نام شیخ ایوب شنیدیم، مردی که تقریباً سه دهه از ما بزرگتر بود. او در مسجد دیگری به نام مسجد بازار به دختران و زنان جوان قرآن و علوم دینی تدریس می‌کرد. گاهی اوقات به مسجد ادهم بیک – مسجد اصلی تیرانا در آن زمان – می‌آمد و نماز می‌خواند، همراه با دو مرد جوان، یکی پسرش یوسف و دیگری دامادش امین.

از آنجا که در آن زمان تعریف و تمجید زیادی از شیخ ایوب شنیده بودم و متقاعد شده بودم که او به عنوان یک عالم دینی آلبانیایی تبار و با درک عمیق از فرهنگ آلبانی، فرد مناسبی در زمان و مکان مناسب است – نام شیخ ایوب و خانواده‌اش در ذهنم حک شده بود. بنابراین، وقتی فهمیدم که شیخ ایوب و دامادش، شیخ امین، در سال ۲۰۲۵ از آلبانی بازدید کرده‌اند، فرصت را غنیمت شمردم و سعی کردم با آنها تماس بگیرم تا درباره آنها و نقششان در آلبانی در آن دوره بیشتر بدانم.

شیخ ایوب سلمان سلمانی در سال ۱۹۴۳ در شهر تتوو، واقع در شمال غربی مقدونیه شمالی امروزی، متولد شد. او در یک خانواده مذهبی بزرگ شد، زیرا پدرش حافظ قرآن کریم و یکی از سه رهبر مهم مذهبی شهر بود.

او ابتدا قرآن و علوم دینی را نزد پدرش آموخت. پس از پایان دوره ابتدایی، به پریشتینا – پایتخت فعلی کوزوو – سفر کرد تا در مؤسسه دینی آن شهر که در آن زمان باز و مملو از دانشجو بود، تحصیل کند. او فقط یک سال به طور منظم در آن مؤسسه حضور داشت و پس از آن تحصیلات خود را به طور نامنظم در آنجا ادامه داد. همزمان، تحصیلات خود را نزد پدرش و جمعی از علمای منطقه ادامه داد و در آنجا صرف و نحو، صرف، بلاغت، معانی، تفسیر و فقه را آموخت.

در سال ۱۹۶۵، زمانی که ۲۲ سال داشت، به عنوان امام جماعت، خطیب و معلم دانش‌آموزان در مسجد مشغول به کار شد و تا سال ۱۹۷۸ به این کار ادامه داد. در همان سال، به ریاض سفر کرد و به مدت یک سال در آنجا به تحصیل زبان عربی پرداخت. از آنجا که او سرپرست خانواده بود، زیرا در آن زمان متأهل و دارای فرزندانی بود، نمی‌توانست بیش از یک سال در آنجا بماند و مجبور شد به کشور خود بازگردد و به کار خود ادامه دهد. اما از تحصیلاتش در ریاض بسیار بهره برده بود.

وقتی شیخ ایوب از عربستان سعودی بازگشت، از مسجدی که معمولاً در آن کار می‌کرد، به مسجد دیگری در محله امین منتقل شد تا علاوه بر تدریس، امام و خطیب آن مسجد شود. در آن زمان، شیخ امین هنوز پسری دوازده یا سیزده ساله بود و از اینجا بود که مسیر شاگردی او نزد شیخ ایوب آغاز شد. شیخ ایوب جلسات قرآن کریم را برای پسران ترتیب داد که امین به همراه ده‌ها نفر دیگر در آن شرکت می‌کردند. وقتی تعداد پسرانی که در این جلسات شرکت می‌کردند افزایش یافت، پدر امین از شیخ ایوب خواست تا به پسرش در خانه، دروس خاصی را آموزش بدهد و بر علوم عربی، به ویژه صرف و نحو و صرف تمرکز کند.

وقتی امین مرحله ابتدایی را به پایان رساند – که طبق سیستم آموزشی آن زمان، در کلاس هشتم به پایان می‌رسید – در سال ۱۹۸۱ به سوریه سفر کرد تا در مؤسسه الفرقان دمشق تحصیل کند، و در سال تحصیلی ۱۹۸۶/۱۹۸۷ دوره متوسطه را در آنجا به پایان رساند.

شیخ ایوب استاد و معلم امین بود، اما بین خانواده‌های آنها نیز ارتباط خانوادگی دوری وجود داشت. وقتی امین برای تحصیل در مؤسسه الفرقان به سوریه سفر کرد، والدینش مشتاق ازدواج او بودند. در مدتی که امین در سوریه بود، آنها به خانواده شیخ ایوب نزدیک‌تر شدند و ظاهراً آنها دختر او را همسر مناسبی برای پسرشان می‌دانستند. این ازدواج در اواخر دوران دبیرستان او، زمانی که امین ۱۸ ساله بود، انجام شد.

شیخ امین پس از پایان تحصیلات متوسطه در دمشق، برای تحصیل در دانشگاه الازهر به قاهره نقل مکان کرد. در آنجا، به دلیل علاقه‌اش به مطالعات عربی، ترجیح داد در دانشکده مطالعات عربی و اسلامی که در آن زمان دانشکده‌ای جدید بود، ثبت نام کند و تحصیلات خود را در سال ۱۹۹۱ در آنجا به پایان رساند.

سال ۱۹۹۱، هم در سرنوشت جمهوری فدرال یوگسلاوی، که مقدونیه شمالی بخشی از آن بود، و هم در سرنوشت آلبانی، نقشی محوری داشت.

در یوگسلاوی، اولین انتخابات دموکراتیک در این کشور در سال ۱۹۹۰ برگزار شد و سپس کرواسی، اسلوونی و مقدونیه استقلال خود را اعلام کردند که منجر به جنگ ارتش یوگسلاوی علیه این کشورهای تازه جدا شده برای بازگرداندن آنها به یوگسلاوی شد.

اما در آلبانی، دولت این کشور در سال ۱۹۹۰ اصلاحاتی در قوانین خود ایجاد کرد که انتخابات و سفر به خارج از کشور را مجاز می‌کرد. پس از اولین انتخابات در مارس ۱۹۹۱ و بازگشت کمونیست‌های سابق به قدرت، ناآرامی‌هایی رخ داد که منجر به تشکیل یک دولت ائتلافی شد. یک سال بعد، انتخابات دیگری برگزار شد که در آن کمونیست‌ها از قدرت کنار رفتند.

شیخ امین پس از پایان تحصیلاتش در الازهر، به دلیل آن آشوب‌ها به ویژه در یوگسلاوی، به استانبول سفر کرد. شیخ ایوب پیش از او به آنجا سفر کرده بود و آنها مدتی در استانبول اقامت داشتند تا اینکه آن مرد نادر یعنی دکتر الفاتح علی حسنین در زندگی آنها ظاهر شد که زندگی خود را با نگاهی به بهبود اوضاع مسلمانان در اروپای شرقی می‌گذراند. او وقتی شیخ ایوب و امین در استانبول بودند، برای احوالپرسی شیخ ایوب به شهر تتوو سفر کرد. وقتی آنها از طریق خانواده‌هایشان از این سفر مطلع شدند، با دکتر الفاتح تماس گرفتند و سپس در وین با او ملاقات کردند. انگیزه این دیدار، دیدگاه عمیق دکتر الفاتح و مشاهده دقیق تغییرات در منطقه و احساس نیاز او به علمای دینی مانند شیخ ایوب و خانواده‌اش برای کمک به آلبانی برای بازیابی روحیه مذهبی این کشور بود که نزدیک به ۵ دهه پیش آن را از دست داده بود و این موضوع برای آنها بسیار مهم بود.

آنها در فوریه ۱۹۹۲ به تیرانا، پایتخت آلبانی، سفر کردند و دو هفته مانده به ماه رمضان، به آنجا رسیدند. شیخ ایوب در این سفر با دامادش شیخ امین و پسرش یوسف که او نیز در یک مؤسسه مذهبی در سوریه تحصیل کرده بود، همراه بود.

این خانواده دو ماه اول را صرف بررسی اوضاع کردند، ابتدا در تیرانا، سپس در دورس (بندر اصلی آلبانی)، و تمام ماه رمضان را مهمان یکی از خانواده‌ها بودند.

با این حال، شرایط زندگی در آلبانی در آن زمان برای شیخ امین سخت و دشوار بود، به طوری که او پس از دو ماه مجبور شد به استانبول برگردد تا همسرش را از اوضاع مطلع کند و با او در مورد سفر به آلبانی، به ویژه با توجه به سن کم فرزندانشان، مشورت کند. اما شیخ ایوب در آلبانی ماند. شیخ امین و همسرش توافق کرده بودند که بیش از شش ماه در آلبانی نمانند، اما پس از شروع کار تبلیغی، و به دلیل استقبال گرم مردم، چهار سال در آنجا ماندند.

می‌توان گفت که در آن زمان هیچ «وضعیت مذهبی» در آلبانی وجود نداشت، چه در میان مسلمانان و چه در میان غیرمسلمانان. یک رژیم کمونیستی بی‌دین در آنجا حاکم بود و مردم فاقد اصول اولیه ایمان بودند، چه برسد به اصول اولیه عبادات یا رفتار صحیح مذهبی.

بنابراین، احیای روحیه دینی مسلمانان در آنجا وظیفه سنگینی بود که نه یک سازمان و نه چند فرد به تنهایی قادر به انجام آن نبودند. در همین حال مؤسسه رسمی دینی، به دنبال احیای مساجد، مؤسسات و تشکل‌های مذهبی خود در شهرها و شهرستان‌های مختلف بود، مؤسسات خیریه عربی و اسلامی نیز در پی کمک به آن بودند، علاوه بر اینکه به مردم برای خارج کردن آنها از فقر مادی و معنوی نیز کمک می‌کردند. اهمیت حضور چهره‌هایی مانند شیخ ایوب به عنوان یک عالم بزرگ و خانواده‌اش که همگی در آن زمان جوان بودند، در اینجا روشن می‌شود.

علی‌رغم نقش مهم سازمان‌های خیریه و امدادی، کارمندان آنها به ندرت واجد شرایط مذهبی بودند و زبان یا فرهنگ آلبانیایی را نمی‌دانستند و همچنین نمی‌توانستند وخامت اوضاع مذهبی و نحوه برخورد با آن را به گونه‌ای که برای مردم آلبانی قابل درک باشد، درک کنند.

بنابراین شیخ امین و همسرش به شیخ ایوب و پسرش در کار تبلیغی و آموزشی‌ پیوستند و به مردم پیر و جوان، زن و مرد، آموزش دینی می‌دادند و به سؤالات آنها پاسخ می‌دادند.

در آغاز کار تبلیغی، شیخ ایوب به همراه پسرش یوسف و دختر و دامادش، در یک مدرسه دولتی  تدریس زبان عربی، قرآن کریم و برخی از دروس دینی به دختران و پسران را آغاز کردند.

تدریس آنها بیش از یک سال ادامه یافت. با وجود این مدت کوتاه، تعداد قابل توجهی از دانش‌آموزان دختر و پسر فارغ‌التحصیل شدند و یکی از این دانش‌آموزان که جزء اولین گروه فارغ‌التحصیلان بود، بعدها مفتی تیرانا و خطیب مسجد جامعی شد که در دسامبر ۲۰۲۴ افتتاح شد.

این خانواده پس از مدتی تدریس در  مدرسه، به مسجد بازار که مجاور مدرسه‌ بود نقل مکان کردند. در آنجا، با گروه بیشتری از دانش‌آموزان دختر و پسر، روبرو شدند. تدریس آنها محدودیت سنی نداشت؛ لذا در این کلاس‌ها پسران و مردان از ۷ سال تا ۴۰ یا ۴۵ سال حضور داشتند، اما اکثر شرکت‌کنندگان بین ۷ تا ۲۰ یا ۲۵ سال سن داشتند. کلاس‌های دختران و زنان نیز تقریباً در همین محدوده سنی بود، اما تعداد آنها بیشتر، علاقه‌مندتر و پذیراتر بودند – که از آن زمان تاکنون نیز همینطور بوده است.

شیخ ایوب و شیخ امین علاوه بر تدریس در مسجد بازار، همزمان مسئول تدوین برنامه‌های درسی برای مدارس مساجد واقع در مناطق روستایی تیرانا بودند و برای این مدارس، برنامه درسی مطالعات قرآنی و دروس دینی مناسب فراهم می‌کردند. همچنین به امامان جماعتی که در این مساجد تدریس می‌کردند، مشاوره ارائه می‌دادند.

علاوه بر آن، مکانی را در شهر دورس اجاره کرده بودند و در آنجا یک کارگاه خیاطی برای دختران و زنان تأسیس کردند و تا از این طریق به آنها کمک کنند.

شیخ ایوب تا سال ۱۹۹۷، یعنی دو سال پس از آنکه امین و خانواده‌اش به استانبول بازگشتند، به تدریس و فعالیت‌های تبلیغی خود در آنجا ادامه داد.

دورانی که شیخ ایوب و خانواده اش در آلبانی گذراندند، یکی از پربارترین و ثمربخش ترین دوران‌ها بود، هرچند شاید تا مدت‌ها پس از سفرشان، شاهد ثمرات آن نبودند.

از جمله ثمرات حضور آنها در آلبانی، محجبه شدن بسیاری از دختران آنجا و حفظ قرآن پسران و دختران بود.

از آنجا که مردم آلبانی از جنگ جهانی اول تا اوایل دهه ۱۹۹۰ جنگ‌ها و اشغال‌های پی در پی را پشت سر گذاشتند و از آنجا که بخش‌هایی از کشورشان از شمال به صربستان و یوگسلاوی و از جنوب به یونان ضمیمه شد، مهاجرت و آوارگی به بسیاری از نقاط جهان را تجربه کردند. بنابراین، شیخ ایوب پس از اقامتش در آلبانی، مدت کوتاهی به ترکیه رفت و سپس به مقدونیه بازگشت و در آنجا، تدریس خود را از سر گرفت، که تا به امروز نیز ادامه دارد.

او از سال ۱۹۶۵ تا کنون به مدت ۶۰ سال بدون وقفه، به انجام وظیفه دینی خود مشغول بوده است. او صرف نظر از محل کار خود – در مقدونیه، ترکیه یا آلبانی – هرگز یک روز را از دیدار با شاگردانش غافل نبوده است.

شیخ امین نیز تا سال ۲۰۱۹ به همراه خانواده‌اش در ترکیه ماند و در آنجا مشغول تدریس زبان عربی و قرآن و انجام کارهای تبلیغی در میان جامعه آلبانیایی نه تنها در ترکیه، بلکه در کشورهای مختلف اروپایی، به ویژه در سوئیس و آلمان که دارای جوامع بزرگ آلبانیایی هستند بوده است. اما پس از سال ۲۰۱۹، به مقدونیه بازگشت و در مسجد زادگاهش به عنوان امام جماعت و خطیب مشغول شد.

او علاوه بر وظایفش، از چهار سال گذشته دوره‌های آنلاین برای پسران و مردان آلبانیایی برگزار کرده است و همسرش نیز دوره‌های مشابهی را برای دختران و زنان برگزار می‌کند.

خانواده شیخ ایوب ممکن است مانند ده‌ها خانواده مذهبی دیگر در بالکان، یک خانواده مذهبی معمولی به نظر برسند که آموزش سنتی را از گذشتگان خود و آموزش رسمی را در مؤسسات و دانشگاه‌ها، دیده‌اند، اما با این حال، خداوند می‌خواست از آنها برای کاشت بذر ایمان در خاک کشوری که تشنه آن بود، استفاده کند و این توفیقی از جانب خداوند برای آنها بود.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=54434