«خبر فوری: مأمورین دو صفر هفت رجوی تعدادی از مزدوران ایران را که در مناسبات خود مشغول بودند و سال ها کشف نشده بودند راکشف و خنثی سازی کرد. در این عملیات متحیرانه که قبل از طلوع آفتاب انجام پذیرفت، این مزدوران که حداقل ۳۰ سال بود که در مناسبات پاک و مطهر رجوی در حال جاسوسی و خیانت بودند و کشف و رد یابی نمی شدند، درنهایت بعد از سه دهه جاسوسی و خیانت به آرمان های رجوی زن باره، کشف و توسط برنامه پرونده و افشاگر خنثی شده و به امت همیشه در صحنه اروپا و آمریکا معرفی گشتند. این جاسوسان بین المللی و مرتبط با ایران که از مناسبات پاک و مطهر مجاهدین بیرون رفته و به آزادی رسیده بودند ، همچنان در حال افشاگری، ببخشید جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران هستند!»
با توجه به خبر فوری منتشر شده سوال مهم بینندگان برنامه افشاگر و پرونده این است که چرا اینقدر تاخیر؟
پس این ماست خورهای برنامه پرونده این ۳۰ سال کجا می چریدند که این زالوها و خائن ها در حال جمع آوری اطلاعات بودند؟ چرا صدام حسین لعنتی این جاسوسان را آن زمان به مناسبات پاک مجاهدین تزریق کرد؟ خدا لعنت کند آن ملعون گور بگور را.
«اما طبق آخرین اطلاعات واصله از مناسبات پاک ومطهر مجاهدین این است که تعداد زیادی مامور ایران همچنان در مناسبات پاک مجاهدین وجود دارد که مسئولین سازمان در حال شناسایی این مزدوران هستند تا آنها از سازمان خارج شده بعد افشاگری بشوند؟ ضربه های جبران ناپذیر به شبکه جاسوسی ایران ادامه دارد و در این راستا افشاگری های لازم توسط مامورین دو صفر هفت و جمیزباند برنامه پرونده انجام خواهد پذیرفت.»
بله دوستان عزیز، امیدوارم که حوصله شما سر نرفته باشد. اینهایی که خواندید و مقداری هم لبخند زدید فقط قسمت کوچکی از موش و گربه بازی های رجوی و عناصر رده بالایش است که تلاش می کنند با این مزخرفات و خزئبلات رد گم کنی راه بیندازند و افشاگری های رها یافتگان از اسارتگاه های رجوی را مخدوش کنند تا افکار عمومی بویی از حرکت های ضد انسانی رجوی و مهره های ریز و درشتش نبرد.
بنده روزی که خواستم به ایران برگردم به آنها ایمیل دادم که من دیگر با شما نیستم و می روم سفارت ایران جهت بازگشت به کشورم ایران و به نزد خانواده ام. بلافاصله عناصر فرقه بقیه کسانی که جدا شده و به نوعی با فرقه به خاطر مسائل مالی در ارتباط بودند را صدا کرده و به آنها گوشزد کرد که طبق اخبار و اطلاعات موثقی که ما به دست آوردیم، علیزاده می خواهد به ایران برود ، به این خاطر رفته سفارت ایران. ببینید نامردی تا چه حد. به نفرات راستش را نمی گویند، در مقابل می گویند که طبق اخبار موثق و معتبری که به دستمان رسیده است. خب بگو خودش به ما گفته است، اگر این را می گفتید می مردید؟ بدذاتی و حقه بازی در رگ و پوست این ها می باشد. ذره ای صداقت در رگ هایشان نیست، آنوقت از نیروهایشان می خواهند که با صداقت رفتار کنند و همه چیز خود را به رهبری سازمان هدیه بدهند. والله رو که نیست، سنگ پای قزوین هم اینقدر رو ندارد که اینها دارند. می خواهم بگویم که فریب اینها را نخورید. من و بقیه هر چه بگوئیم کم گفته ایم که زیاد نگفته ایم .
یادداشت از: بخشعلی علیزاده
انتهای پیام