• امروز : چهارشنبه - ۷ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 27 November - 2024

تعامل خوب فرانسه با یک فرقه تروریستی

  • کد خبر : 19371
  • 28 ژانویه 2019 - 9:41

مردم ایران پس از انقلاب اسلامی تا به امروز نه تنها خاطره خوشی از دولت های فرانسه ندارند، بلکه صدمات زیادی نیز از اقدامات فرانسوی ها در حمایت های بی حد وحصر از رژیم صدام در جنگ تحمیلی، پناه دادن به فرقه تروریستی منافقین، کارشکنی در توافقنامه هسته ای و چندین پرونده دیگر دارند؛در مطلب زیر به تعامل خوب پاریس با منافقین خواهیم پرداخت.45041157 303در سال‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق همه توان خود را به کار گرفته بود تا بتواند اوضاع کشور را آشفته کند و با تشنج‌آفرینی بتواند به مطامع خود دست پیدا کند و برای این تنش‌آفرینی هم از سوی بسیاری از کشورهای غربی حمایت می‌شد. با شروع اقدامات تروریستی منافقین که از ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ به دستور مسعود رجوی سرکرده این فرقه آغاز شد و شرایط جدیدی را در مقابل این سازمان قرار داد، سرکرده منافقین به این نتیجه رسید که باید از کشور فرار و ایران را ترک کند و کانون اصلی تحرکات ضد ایرانی را از کشورهای دیگر هدایت کند.
مسعود رجوی در همین راستا به همراه ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس جمهور معزول ایران با پرواز به کشور فرانسه گریخت و برای چند سال در آنجا سکونت کرد؛ از همین رو می‌توان گفت، اولین کشور غربی که در حمایت از ضدانقلاب و این سازمان تروریستی نقش‌آفرینی کرد، فرانسه بود؛ فرانسه به عنوان یکی از داعیه‌داران حقوق بشر اصلی‌ترین حمایت‌ها را از ضدانسانی‌ترین جنایت‌ها علیه مردم ایران داشت که بازخوانی آن‌ ابعاد دیگری از حامیان تروریسم در جهان را نشان می‌دهد.

**فرار با خلبان شاه

در ۲۰ خرداد ماه سال ۱۳۶۰ حکم امام خمینی (ره)مبنی بر عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا صادر شد و به دنبال آن بنی صدر که در خانه های تیمی منافقین مخفی شده بود، در روز ۷ مرداد ۱۳۶۰ با تغییر چهره، آرایش و لباس زنانه به همراه مسعود رجوی و به صورت مخفیانه (با خلبان مخصوص محمد رضا پهلوی شاه مخلوع و فراری) ایران را به مقصد پاریس ترک کرد؛ اتفاقی که تاثیر ماندگاری بر تغییر رفتار علنی سازمان مجاهدین خلق و شرایط سیاسی – امنیتی کشور گذاشت.
ارتباط بنی صدر با سرکرده های منافقین از قبل برقرار شده بود و این فرقه نیز در انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن به شدت از بنی صدر حمایت می کردند؛ با رییس جمهور شدن بنی صدر، ارتباط وی با مسعود رجوی سرکرده فرقه مجاهدین خلق و شماری از اعضای آن نیز گسترده تر شد و بنی صدر عملا پلی شد برای نفوذ اعضای این فرقه به بدنه دولت و نهادها تا حدی که عناصر مجاهدین خلق در نهایت توانستند دفتر رئیس جمهور در آن دوران را در اختیار خود بگیرند.
پس از فرار رجوی و بنی صدر به فرانسه، آنها با شماری دیگری از عناصر ضدانقلاب گروه موسوم به «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند، اما همکاری این دو نفر در فرانسه مدت زیادی طول نکشید. (حدود دو سال)

**ازدواج‌های مسعود

با فرار رجوی و بنی صدر به فرانسه، طولی نکشید که در پاسخ به خوبی های مسعود رجوی سرکرده منافقین به بنی صدر، وی دختر ۱۸ ساله خود به نام فیروزه را که نزدیک به ۱۵ سال با رجوی فاصله سنی دشت به او هدیه کرد و آن دو باهم ازدواج کردند؛ رجوی حدود یک سال قبل از آن اشرف ربیعی همسر خود را که در یکی از خانه های تیمی منافقین حضور داشت، از دست داده بود.
زندگی مسعود رجوی با فیروزه بنی صدر ۲ سال بیشتر طول نکشید؛ فیروزه در مصاحبه ای درباره علت طلاق از رجوی می گوید، روابط نامشروع مسعود با رئیس دفترش مریم عضدانلو (همسر مهدی ابریشمچی) و تعدادی از دختران دیگر مرا وادار به گرفتن تصمیم طلاق کرد.
در سال ۱۳۶۴ بود که به یکباره اعلام شد، مریم قجر عضدانلو به مقام هم ردیفی مسئول اول سازمان (مسعود رجوی) ارتقاء پیدا کرده، از همسر خود یعنی مهدی ابریشمچی جدا شده و با مسعود رجوی ازدواج کرده است؛ سرکرده منافقین این اقدام را «انقلاب نوین ایدئولوژیک مجاهدین!» نامید.
هرچند روابط پنهانی مریم عضدانلو (زمانی که همسر مهدی ابریشمچی بود) با مسعود رجوی که پیش از آن عنوان رئیس دفتر رجوی در پاریس فعالیت می کرد، تا حدی افشا شده بود، اما کمتر کسی تصور می کرد که سرکرده منافقین به چنین اقدامی دست بزند؛ این اتفاق شروعی بود برای سازمان که هرگاه رجوی در بحران گیر می کرد، مرحله دیگری از این باصطلاح انقلاب را اجرا کند.
رجوی در مرحله دوم انقلاب ایدئولوژیکش همه نیروهای منتقد و زاویه دار با خود را که او آنها را نیروهای مسئله دار می نامید، خلع رده کرد و مسئولیت ها را به دختران و زنان سازمان منافقین سپرد.
ازدواج و متعاقبا بزرگنمایی نقش رهبری مسعود در سازمان منافقین شروع یک تغییر در این سازمان به سمت یک فرقه ‘کیش شخصیتی’ نیز بود. تغییرات اولیه در سازمان منافقین شامل افزایش مطالعات اجباری، ترتیبات زندگی جمعی جبری و اعمال کنترل بر اعضای گروه در تبعید در سراسر اروپا می شد؛ هدف ثانویه حذف اعضایی بود که کمتر به سازمان متعهد بودند.

** حمایت‌های فرانسه از منافقین

همکاری‌های فرانسه و سازمان منافقین فقط محدود به پناهندگی به مسعود رجوی نبوده و نیست؛ مقامات الیزه از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری توسط منافقین اطلاع داشتند؛ سرکرده منافقین در دیدار با سران رژیم بعث صدام در دهه ۶۰ می‌گوید:  «همانگونه که اطلاع دارید من در سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم؛ در آن سال‌ها به ما تروریست نمی‌گفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه (از اقدام ما در انفجار حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری) اطلاع داشتند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، (آنها) می‌دانستند که چه کسی حزب جمهوری (اسلامی) را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس‌جمهور و علیه رئیس‌الوزرای (ایران) را انجام داد؛ آنها می‌دانستند و خوب هم می‌دانستند، ولی صفت تروریست به ما نزدند.»
جواد منصوری معاون کنسولی وقت وزارت امور خارجه در همین رابطه می‌گوید: قبل از خبرگزاری ایران یا هر مقام و دستگاه ایرانی، خبرگزاری فرانسه اخبار انفجارها (ی حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری) را منتشر کرد؛ این مسئله برای بررسی تاریخی بسیار اهمیت دارد و نشان می‌دهد که دست فرانسه در وقایع این دوران در کار بوده است. (باشگاه خبرنگاران جوان ۸ شهریور ۱۳۹۶)
با توجه به اینکه فرانسه از اولین کشورهای حامی اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق در ایران بود، باعث شد تا روابط تهران – پاریس تیره‌تر شود و هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه ۴ اسفند ۶۰ حمایت‌های فرانسه از منافقین را محکوم کند.
رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در این باره می گوید: این جنایتکارها امروز در فرانسه جمع شده‌اند و مشترکا توطئه می‌ریزند… آمریکا هم بوده و مراکزی را در تهران شناسایی کردیم که در همین رابطه پول از آمریکا گرفتند و در همین راه پول خرج کردند که به‌ظاهر کمونیست هم نیستند، اما ما مسئولیت مشترک برای همه این جنایتکارها قائلیم و خصوصا امروز فرانسه مرکز تجمع این جنایتکارها شده؛ بختیار، بنی‌صدر، رجوی، اویسی، ازهاری و عبور و مرور رضا پهلوی و امثال اینها که ما می‌دانیم اینها همه آنجا هستند و این فرانسه است که اینها را با هم متحد کرده و (مقامات) فرانسه باید در آینده تاریخ جوابگوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت؛ اگر هم ما بگذریم مردم ما و این محرومانی که جسدهای قطعه‌قطعه شده بچه‌هایشان را از بیمارستان تحویل گرفتند و به گورستان بردند از فرانسه نمی‌گذرند، البته فرانسه بدون آمریکا کار نمی‌کند. (باشگاه خبرنگاران جوان ۸ شهریور ۱۳۹۶)
با تغییر دولت فرانسه در سال ۱۳۶۴، ژاک شیراک حمله تندی به حضور پناهندگان ایرانی به ویژه منافقین در پاریس کرد و هیأتی از مجلس فرانسه به ایران آمد و بابت رفتارهای گذشته مقامات پاریس در حمایت از فرقه رجوی عذرخواهی کرد؛ بر این اساس خبرهای امیدوارکننده‌ای برای مقابله فرانسه با منافقین به مردم ایران می‌رسید؛ در این زمینه رفت و آمدها میان هیأت‌های ایرانی و فرانسوی ادامه داشت، اما باز هم عزم جدی برای همکاری پاریس با ایران مشاهده نشد.
در همین رابطه حجت الاسلام ری‌شهری وزیر اطلاعات وقت ایران در خاطرات خود می‌گوید: هیئت ایرانی پس از ورود به فرانسه، مسائل دیگر را به صورت کمرنگ‌تری مطرح کرد و بیش از هر چیز روی تحویل یا اخراج ضدانقلاب (از این کشور) اصرار کرد؛ جالب اینجاست در آن زمان در هر جا نامی از ضدانقلاب برده می‌شد، ذهن فرانسوی‌ها متوجه منافقین می شد! از نظر هیئت (ایرانی)، تحویل رجوی به مثابه اولین گام عملی در جهت عادی شدن روابط (میان تهران – پاریس) بود؛ ولی فرانسوی‌ها با این بهانه که در صورت تحویل رجوی (به ایران)آبروی ما در سطح جهان می‌رود، از این امر سر باز زدند و گفتند که می‌توانیم آن‌ها را محدود یا اخراج کنیم. (باشگاه خبرنگاران جوان ۸ شهریور ۱۳۹۶)

**جنگ سفارتخانه‌ها

منافقین که برای ماندن در پاریس دست به هر اقدامی می‌زدند، در زمینه جاسوسی نیز همکاری اطلاعاتی با سرویس امنیتی فرانسه داشتند، بطوری که در بحران موسوم به جنگ سفارتخانه‌ها در تیر ماه ۱۳۶۶ و اتهام علیه وحید گرجی (دیپلمات سفارت ایران) روزنامه لیبراسیون فاش کرد: ‘اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی مانده‌اند و اتهام دولت علیه وحید گرجی دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همکاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و برخی سیاستمداران این کشور به وی وارد شده است. (روزنامه لیبراسیون، ۱۳ تیر ۱۳۶۶)
تجمع منافقین در پاریس، آن هم در حساس‌ترین دوران تاریخی و در خلال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران زمینه‌ای برای شروع همکاری مزدوران رجوی با صدام بود؛ فرانسه که خود از حامیان همه‌جانبه رژیم بعث صدام در دوران جنگ تحمیلی بود، بسترهای مناسبی را نیز برای تسهیل روابط منافقین – صدام فراهم کرد.
در همین زمینه مسعود رجوی در دیدار با سپهبد ‘طاهر جلیل حبوش’ از روسای سازمان اطلاعات رژیم عراق به دو سال ارتباط با رئیس دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث عراق در پاریس اشاره کرده و از آن دیدارها احساس خرسندی می‌کند. (صفاءالدین تبرائیان، خوابگردها ، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص۲۳۰)
از دیگر خدمت‌های پاریس به منافقین، رفت وآمدهای سران اطلاعاتی رژیم بعث صدام و دیدارهای آن‌ها با مسعود رجوی بود که منجر به امضای توافقنامه بین منافقین و بعثی‌ها شد، بطوری که رجوی در این باره می‌گوید: به یاد می‌آورم که در سال ۱۹۸۲ وقتی طارق عزیز به خانه ما در پاریس آمد با یکدیگر قرارداد صلح امضا کردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم… (امام) خمینی (ره) شکست می‌خورد و این مقاومت (منافقین) و مردم و عراق هستند که پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد. (کتاب خوابگردها)
امضای توافقنامه و بیانیه مشترک بین رجوی و طارق عزیز معاون وقت نخست وزیر عراق در فرانسه موجبات رفتن جلادان دهه شصت یا همان منافقین به عراق را فراهم کرد و پاریس بر اثر فشار افکار عمومی در حمایت از تروریست‌ها، مجبور به انتقال منافقین به بغداد شد؛ هرچند که همکاری‌های آنها تا به امروز ادامه دارد.
با اتمام جنگ تحمیلی رژیم بعث صدام علیه ایران و سرخوردگی فراوان در اعضای سازمان که می‌رفت تبدیل به بحران برای مسئولین شورای به اصطلاح مقاومت شود، سرکرده های منافقین برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت‌ کشورهای خارجی وارد فاز سیاسی شدند و در یک اقدام غیرمنتظره مریم رجوی را به عنوان رئیس‌جمهور خودخوانده شورای باصطلاح مقاومت معرفی کردند؛ در واقع مأموریت اصلی مریم رجوی شروع رایزنی‌ها با کشورهای غربی – عربی برای حمایت‌های دوباره از سازمان از پا افتاده منافقین و در کنار آن فعال کردن ظرفیت ایرانی‌های خارج از کشور و تشویق آن‌ها به عضویت در این سازمان تروریستی بود.
برای شروع فاز سیاسی مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود؛ در واقع جایگاه و امکانات آن‌ها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آن‌ها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه مشکلات کمتری برای انجام فعالیت‌های خود علیه ایران خواهند داشت. هر چند در آن ایام سازمان به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور مریم و بخشی از نیروهای مطرح منافقین در فرانسه، گشایشی در کار رجوی‌ها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) انگلیس٬ سازمان مجاهدین را در لیست گروهک های تروریستی‌ قرار داد و فعالیت‌های آن را در لندن ممنوع کرد؛ البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه مجاهد نبود؛ همچنین پس از آن اتحادیه اروپا نیز منافقین را در لیست تروریستی خود قرارداد؛ در ادامه کار با سرنگونی صدام در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان به پاریس، مریم رجوی و ۱۶۵ نفر عناصر و سرکرده های منافقین در سال ۱۳۸۲ توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت و در دادگاه‌ محاکمه شدند، اما پس از چندی با آزادی آن‌ها موافقت شد.(http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1813017)
در این برهه منافقین با لابی‌گری در سازمان های بین‌المللی به خصوص کنگره آمریکا زمینه خروج خود را از فهرست گروه‌های تروریستی فراهم کردند. در این زمینه در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) دادگاه استراسبورگ بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا منافقین را از فهرست گروهک‌های تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹(۱۳۸۸) وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست بروکسل در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از فهرست سیاه سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا خارج کردند.
نکته قابل تامل آنست که فرانسه به عنوان اولین کشور غربی اعلام کرد که حاضر است به عناصر منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد و این اعلام آمادگی نشان داد که مهد باصطلاح آزادی و حقوق‌بشر اروپا برای همیشه فرزندان تروریست خود را دوباره در آغوش می گیرد.

** اور سور واز، مقر سرفرماندهی منافقین در اروپا

زمانی که مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر در سال ۱۳۶۰ به فرانسه گریخت، یک خانه ویلایی کوچک که محل زندگی صالح رجوی (برادر بزرگتر مسعود رجوی) در شهرک اور سور واز (over sur vaz) در حومه پاریس (حدود ۳۰ کیلومتری) پایتخت فرانسه بود، به مقر فعالیت های سرکرده منافقین در خارج از ایران تبدیل شد.
در سال ۱۳۸۲ که پلیس ضد تروریسم فرانسه به این مقر حمله کرد، مریم رجوی با ۱۶۵ نفر دیگر به همراه ده میلیون دلار نقد به اتهام پولشویی بازداشت شد.
قرارگاه اروپایی فرقه تروریستی منافقین در نزدیکی شهرک حومه ای اور سور واز در استان «سرژی» در کشور فرانسه از زمان پیدایش خود با تأیید دولت فرانسه، نقش مقر سرفرماندهی جنگ مسلحانه و اقدامات تروریستی این فرقه علیه مردم ایران را به اشکال مختلف ایفا کرده است.
به دنبال شکست مرحله اول اقدامات تروریستی منافقین در داخل ایران در سال ۱۳۶۰ و فرار سرکرده این فرقه از کشور به همراه ابوالحسن بنی صدر (رییس جمهور مخلوع ایران) به فرانسه، منافقین از مقر «اور سور واز» خط اعزام تیم های تروریستی به خاک ایران را پی گیری می کردند و این تیم ها از طریق تلفن های اختصاصی از پاریس در داخل ایران هدایت و کنترل می شدند. این مقر محل استقرار فعلی مریم رجوی سرکرده اجرایی منافقین می باشد و به همین دلیل در برابر پادگان «اشرف در عراق» به پادگان «مریم در فرانسه» مشهور است.
به تدریج و در طول زمان تعدادی از ویلاهای مجاور آن در کنار رودخانه اواز از سوی منافقین خریداری و به این محل اضافه گردید و ساختمان های قدیمی خراب و بناهای جدید در این مکان احداث شد. دیوارهای این خانه هم روز به روز بالاتر رفت و سیم های خاردار بر فراز آنها پدیدار گشت تا اینکه نهایتا به یک دژ و پادگان نظامی تبدیل گردید. (پایگاه خبری هابیلیان)

لازم به ذکر است که با توجه به فوج ژاندارم های فرانسوی مستقر در پیرامون این پادگان که حفاظت آن را به عهده دارند، این دیوارهای بلند و سیم های خاردار بر فراز آنها نه برای ممانعت از ورود افراد غریبه به داخل آن، بلکه از جهت جلوگیری از فرار افراد اسیر در داخل آن به خارج تعبیه شده اند. خروج نزدیک ترین نیروهای سازمان از این پادگان صرفا با اجازه کتبی بالاترین سرکرده های منافقین امکان پذیر است. همچنین خروج تک نفره از این پادگان ممنوع بوده و افراد باید به صورت جمعی خارج شوند تا کنترل بیشتری بر کار آنها در خارج از پادگان مربوطه وجود داشته باشد.
در داخل این پادگان همچون پادگان اشرف مقررات ویژه فرقه ای حاکم است که هرگونه ارتباط با دنیای بیرون را از هر نظر محدود می نماید. با عزیمت مسعود رجوی به عراق در سال ۱۳۶۵ و تشکیل ارتش باصطلاح آزادیبخش ملی و تأسیس پادگان اشرف در عراق ِ تحت حاکمیت صدام ریسس جمهور (معدوم عراق)، این پادگان همچنان نقش خود را به عنوان مقر ثانویه برای دادن پشتیبانی به عملیات نظامی منافقین در داخل کشور و اعمال کنترل بر نیروهای خارج از کشور حفظ نمود.
پادگان مریم در حاشیه پاریس طی ۲۷ سال گذشته به عنوان ستاد فرماندهی مجاهدین خلق عمل نموده و هم اکنون به مثابه قلعه ای محصور از منظر بیرونی و آزمایشگاهی برای ربات سازی در درون تشکیلات منافقین عمل می نماید. بنابراین این مقر طی پنج سال اقامت مسعود رجوی در فرانسه و همچنین طی ۱۷ سال حضور وی تحت حاکمیت صدام در عراق و حتی بعد از ناپدید شدن او نقش حیاتی در خط نظامی و فرقه ای مجاهدین ایفا نموده است. پادگان مریم به نوعی نقشی که پادگان اشرف در عراق ایفا می کند را در اروپا برای منافقین به عهده دارد؛ پس از سقوط دیکتاتوری صدام درعراق، نقش این پادگان دوچندان شد. (https://www.mashreghnews.ir/news/446211)

**خصوصیات یک پادگان

پادگان مریم در فرانسه در عین حالیکه تنظیم کننده مناسبات داخلی (درون تشکیلاتی) منافقین است، روابط بیرونی را نیز تنظیم می نماید و مسئولیت تمامی اتفاقاتی که از ناحیه منافقین (چه در پادگان اشرف در عراق و در هر نقطه دیگر جهان) به وقوع می پیوست به عهده این مقر بود که خصوصیات آن به صورت محوری عبارتند از:
۱- مرکز و ستاد فرماندهی استراتژی (جنگ مسلحانه) فرقه تروریستی منافقین و بازوی نظامی آن یعنی ارتش باصطلاح آزادیبخش ملی است؛ این مرکز در طی سه فاز عملیات مسلحانه منافقین در داخل ایران همیشه نقش خود را به نوعی ایفاء نموده است.
۲- پادگان مریم، مرکزی امن برای عناصر تئوریک و ایدئولوگ سازمان منافقین است که مسئولیت تبیین متدلوژی فرقه ای را برای کنترل ذهن عناصر فرقه منافقین پیش از آن در عراق و در غرب و هم اکنون در آلبانی به عهده دارد.
۳- شورای باصطلاح ملی مقاومت ظرف سیاسی و ستاد اصلی منافقین و ویترین سیاسی این فرقه در خارج از کشور است؛ این شورا که ابتدا در سال ۱۳۶۰ با اتحاد مسعود رجوی و ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور مخلوع ایران تشکیل شد در حال حاضر تماما پوششی بوده و برای ژست ها و فیگورهای دموکراتیک و خنثی کردن وجهه تروریستی منافقین بکار گرفته می شود که رجوی آن را صرفا بر اساس یک ضرورت سمبلیک و تاکتیکی و نه یک اصل دموکراتیک پذیرفته است. لازم به ذکر است که نگاه منافقین به کار سیاسی همواره در مسیر نظامی و مشروعیت بخشیدن به آن بوده و مسعود رجوی فی النفسه به کار سیاسی اعتقادی ندارد و تا جایی به آن می پردازد که جاده صاف کن فعالیت نظامی باشد.
۴- پادگان مریم ستاد اصلی جریان نفاق برای هدایت ماشین تبلیغاتی است؛ کار تبلیغات هم البته نهایتا در خدمت کار نظامی و مشروع نمودن ترور می باشد. این پادگان محل ستاد سازماندهی اجرایی در زمینه های تبلیغی، نیرویی، مالی، ارتباطی، اطلاعاتی و جاسوسی و جنگ روانی فرقه منافقین است؛ پیش از این برنامه های جذب نیرو و اعزام آنان به عراق برای آموزش های تروریستی و انجام عملیات ترور در داخل ایران نیز از همین مقر هدایت می شد. این ستاد همچنین موظف است انجمن های پوششی برای اخذ کمک های مالی را سازماندهی نماید تا نیروهای فعال در کار مالی – اجتماعی سازمان بتوانند در قالب پوشش های جعلی از مردم گدایی نمایند. مواردی همچون مالی اجتماعی، مالی ویژه، تصاحب ارثیه، بنیادهای خیریه جعلی، انجمن های ساختگی پوششی، و . . . تماما در پادگان مریم برنامه ریزی و سازماندهی می شوند. تخلیه اطلاعاتی و جاسوسی بر روی ایرانیان و جداشدگان و تهدید و ارعاب آنان و براه انداختن جنگ روانی علیه اعضای ناراضی جدا شده و منتقدین و مخالفین با عنوان جنگ سیاسی نیز از دیگر وظایف این مقر محسوب می شود.
۵ – مقر مریم در کشور فرانسه مشابه پادگان اشرف در عراق (در گذشته) حساب می آید که هر دو مقر البته تأثیرات مخربی بر محیط خود علاوه بر ساکنین اصلی خود داشته اند؛ پیش از خروج منافقین از عراق، پادگان اشرف که در استان دیاله در شما بغداد قرار داشت، یک مقر ژئوپلیتیک (تشکیلاتی، نظامی، سیاسی، تبلیغی، نیرویی، مالی، و . . .) از بیرون و یک مقر کنترل نیروها (ایدئولوژیک) از درون بود و به عنوان نماد پوشالی قدرت منافقین در تبلیغات بیرونی و فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک از آن یاد می شد.
در واقع در گذشته دو پادگان اشرف و مریم به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر بودند و این دو پادگان بدون دیگری پایدار نمی ماند؛ چنانچه هر کدام از این دو پادگان به هر دلیل برچیده می شد تأثیرات تخریبی خود را بر دیگری می گذاشت که این مساله هم اکنون اتفاق افتاده است.
پادگانهای «اشرف» و «مریم» در کشورهای عراق و فرانسه، در حقیقت نام های همسران اول و سوم مسعود رجوی، اشرف ربیعی و مریم قجرعضدانلو می باشد. مسعود رجوی به جز اشرف و مریم، همسر دیگری نیز بنام فیروزه بنی صدر (دختر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور مخلوع ایران) داشت که براساس یک تاکتیک (برخلاف ازداواج های تشکیلاتی) انجام گرفته بود. این ازداواج با جدایی بنی صدر از رجوی به طلاق منجر گردید.
نکته قابل تامل این که مریم رجوی تنها زن عضو فرقه تروریستی منافقین است که دارای همسر بوده و اجازه دارد با نام همسرش معرفی گردد؛ بقیه زنانی که عضو فرقه رجوی می باشند در جریان انقلاب ایدئولوژیک از همسران خود جداشده و حق ندارند با نام همسران خود شناخته شوند.

انتهای پیام / ایرنا پلاس

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=19371