امروز سالگرد فوت فریبا سرخی برادر احمد سرخی اسیر فرقه رجوی است. خانواده وی برایش مراسم گرفتند . وی چهار نوبت به عراق رفت ولی نتوانست برادرش را ببیند و ناکام از این دنیا چشم فرو بست. قلب فریبا را به بیماران اهداکردن و اکنون قلبش به یاد احمد در بدن انسان دیگری می تپد.
چقدر سخت است وقتی دلت برای دیدار عزیزت پر می کشد و حس می کنی ذره ذره وجودت دلتنگش است و نمی توانی او را ببینی .
فریبا سرخی خواهری تلاشگر بودکه بارها برای دیدار برادرش راهی عراق شد. اولین باری که او را دیدم در انجمن خوزستان بود . خوش رو و پر از انرژی بود. تمام مسیر همراه هم بودیم و پلاکارد بزرگی در دست داشت که تمام درد دل یک خواهر را بر روی آن نوشته بود:«احمد جان برای دیدن تو آمده ام مرا ناامید نکن»
از لحظه ورودمان به عراق دلسوزانه به نفرات سالمند کمک می کرد . همه جا فریبا را می دیدی . شنیدم که یکی از مادران بیمار تنها را پرستاری کرده بود. در تکاپو بود و برای دیدار با برادرش تلاش می کرد. وقتی به در لیبرتی رفتیم از لحظه ورود یک نفس برادرش را از پشت دیوارهای بتنی فریاد می زد .
یادم می آید جایی دیدم که رفته در پشت پرده ای که فرقه حصار کرده بود نشسته و خیلی صمیمی و به آرامی با نفرات فرقه صحبت می کرد ، با آنها درد دل می کرد و پیغام برای احمد می فرستاد و آنها را تشویق به بیرون آمدن می کرد. زمانی که خبرنگاران و روزنامه نگاران عراقی به در لیبرتی آمدند اولین نفر جلو رفت و از جنایات فرقه رجوی گفت که برای چندمین بار به عراق آمده و اجازه ملاقات نداده اند و از نقض قوانین حقوق بشر توسط کمیساریا شکایت کرد .
خیلی درد دارد که صدایت به جایی نرسد و نتوانی ثابت کنی که حقت را پایمال کردند. در جایی دیگر دیدم گوشه ای تنها از فرط خستگی نشسته و در فکر این همه جور و ستم رفته است. رفتم کنارش گفت از من یک عکس می گیری؟ گفتم حتما، پلاکارد را باز کرد و من درحالی که نشسته بود عکس انداختم بعدها دیدم که آن عکس را ضمیمه نامه هایش کرده است . زمانی که خبر فوت فریبا را شنیدم خیلی متاثر شدم که روزگار برخلاف آرزوهایش گذشت و تمام نامه هایش بی جواب ماند.فریبا سرخی با اهدا عضوهایش به بیماران نیازمند رسالتش را به زیباترین شکل ممکن تمام کرد.
قلب فریبا هنوز زنده است نمی دانم در سینه چه کسی میتپد ولی همیشه یاد و خاطراتش در دل تک تک ما خانواده ها زنده است و امروز را بهانه ای دانستم که فراموش نکنیم ما خانواده ها آرزوی فریبا که همانا آزادی احمد و احمدها بود را به پایان رسانیم . روحش شاد و یادش گرامی باد
مسؤول کمیته زنان انجمن نجات مرکز خوزستان
انتهای پیام