پایان حیات سیاسی سناتوری که دلباخته مریم قجر بود / محکومیت «منندز» به ۱۱ سال حبس جریان نفاق و تکنیکهای رسانهای برای مهندسی پیام این از نتایج مقاومت است / شوکه شدن مریم قجر مقر «اشرف» و تطبیق آن با نظریه «انسان تک ساحتی» مارکوزه چرا باید عدهای بمیرند تا رجوی بیشتر عمر کند؟ فهیمه اروانی، سرکوبگر وحشی و شکنجهگر مجاهدین مبعث پیامبر اکرم (ص) را به مسلمانان جهان تبریک عرض مینماییم دلایل خروج فرقه رجوی از فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا / اروپاییها هر چه سریعتر در تصمیم خود بازنگری کنند
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا سازمان مجبور شد درهای اشرف را به روی آمریکایی ها باز کند و این اوج شرمندگی و سرافکندگی برای سازمانی بود که عدم ارتباط با زنان و طلاق ایدوئولوژیک و حریم رهبری از انقلاب های مهم آن بود ، روزی جسد چند نوزاد در زمینهای اطراف سازمان پیدا شد و علی رغم پنهان کاری افراد رده بالای سازمان ، بالاخره اخبار چند نوزاد مرده و مدفون شده در زمینهای اشرف به گوش همه رسید ، مجاهدینی که زن ها را حریم رهبری می دیدند؛ دور از چشم رهبری به عشق بازی مشغول بوده ولی در نشستها از اینکه کسی هنگام راه رفتن خواهری دچار لحظه جیم شده بود گلویشان را پاره می کردند که به ناموس رجوی نگاه کرده ای و…
یک روز برای اکبر رودینی داشتم خاطره تعریف میکردم که برای نهار مرغ داشتیم ناگهان اکبر رودینی حرفم را قطع کرد و با تعجب گفت مگه شما تو ایران مرغ داشتین که بخورین . سازمان طوری شستشوی مغزی میداد کسانی رو که تو اشرف بودند فکر میکردند ایران همیشه قحطی هست و کسی حتی نان برای خوردن ندارد
گرد و خاک تبلیغاتی فرقه رجوی و لاپوشانی خفت و خواری مریم رجوی در کنفرانس فرعی کنگره آمریکا یک کمیته فرعی کنگره آمریکا پیرامون گروه دولت اسلامی جلسه ای را در مورد گروه داعش برگزار کرد خبر این جلسه از طریق لابیهای جیره خوار رجوی به ایشان رسید و ایشان تلاش مذبوحانه ای را آغاز […]
حرفهای درسینه نگهداشته شده، گوشه ای از درد ها و زخم های من است، واقعیت هایی است که با آنها روبه رو بوده ام و عمرم و تمامی هستی ام را در این راه ازدست داده ام و به اعتماد من خیانت شد ، به عبارتی بایستی بگویم که خیانتی بزرگ به من و امثال من مسعود رجوی کرده است.
قبل از آغاز خواهش می کنم که نام اصلی من نزد مدیر سایت امانت باشد. از ابتدای آمدن ما به آلبانی ، فرقه رجوی و مسئولین سرکوبگر تشکیلات با تمام تلاش در پی این بودند که ما جداشدگان را به هر قیمت در بند تشکیلات خود نگه دارند و حتی با اشراف به این که بسیاری از ما علنا اعلام جداشدن کرده بودیم اما به حضور فیزیکی افراد قانع بودند .
سازمان تمامی توجه و معیارهای خود را به مبارز بودن افراد و مبارزه کردن آنان معطوف می داشت و در نتیجه بسیاری از ارزش های اخلاقی و بعد معنوی را به فراموشی می سپرد . به همین دلیل به تدریج فساد و قدرت طلبی در میان افراد و سازمان شکل گرفت و توسعه یافت . به طوری که انجام فرایض و رعایت موازین اخلاقی اهمیت خود را از دست داد .
این دیدگاه رجوی است وبعداز هم دوجلد کتاب علیه خانواده نوشته است که نحوه این برخوردهای زشت با خانواده ها را به پادوهای خود آموزش می دهد.
سوال این است که چرا رجوی از حضور خانواده ها دراشرف واینک لیبرتی می ترسد ؟
جواب صحیح این است که نفرات موجود درکنار این فرقه همیشه زیربمباران حرف های دروغ از جامعه وخانواده قرار دارند ورجوی ترس از این دارد که در این دیدارها مبالغه گویی هایش معلوم شده و دست اش رو شود چنانکه در سال ۸۲ شد.
در آن زمان می گفت درهر خانواده ۲ نفر معتاد وجود دارد ویا رژیم به خانواده ها آنقدر فشار آورده که همگی در زیر فقر هستند ویا رژیم اکثریت خانواده های مجاهدین را زندانی کرده است.
ما خانواده های اعضای گرفتار استان مازندران در فرقه رجوی در عراق از شما درخواست کمک داریم .
ما خانواده ها فرزندی و یا پدر و مادری در بند رجوی داریم که بعضا بیش از ۲۵ سال است که از دیدار با آنان محروم هستیم .
این کلمه همواره مثل چماقی بود، بر سر اعضای فرقه در عراق. کلمه ای که بارها در تشکیلات می شنیدیم. طبق قوانین فرقه یک عضو همیشه اشتباه می کند و سیستم همیشه درست می گوید. حق رهبری را در یک کلام بردن به تهران و نشاندن روی کرسی رهبری ایران می دانستند و می گفتند تا زمانی که این امر محقق نشده، شما حق رهبری را خوردید و نسبت به “رهبری” ظلم کردید و “مفت خور” هستید!
نماینده سازمان ملل متحد را بازیچه خود قرار دادند ودرنهایت این فرقه با هزار وقت کشی اشرف را به سمت کمپ تراتزیت لیبرتی تخلیه کرد تا بسرعت این نفرات زندانی شده درلیبرتی ، با همکاری سازمان مجاهدین به یک کشور انتقال یابند که این توافق هم گاه با کارشکنی وزمانی بااقدامات لنگ لنگان باند رجوی صورت عملی واقعی بخود نگرفت!
die iranische Mojahedin-e Khalq Organisation, auch bekannt als Iranische Volksmojahedin (PMOI/MEK/MKO) oder Nationaler Widerstandsrat des Iran (NWRI), ringen derzeit um Aufmerksamkeit auf dem internationalen politischen Parkett. Sie bezeichnen sich als „die größte iranischen Oppositionsgruppe“ und mit ihrer „Präsidentin“ Maryam Rajavischeinen sie sich besonders für die Rechte der Frauen zu engagieren. Dies ist jedoch nur Augenwischerei.
مهناز خوشچین کسى هست که با امیرا الله ابراهمى و Kare همدست دست که هم براى سازمان مجاهدین پولشویى مى کنند و هم با Karel در کار قاچاق مواد مخدر و با بیزنیزهاى غیر قانونى در خارج از هلند فعال هست. از این جریانات همسر سابقش حمید رضا خرد اطلاع دارد. دلیل این که سکوت کرده این است که خود را شریک جرم مهناز خوشچین مى داند.
در نشستی بودیم که رجوی از طریق تلویزیون سخنرانی میکرد، حاضرین در نشست چنان محو تماشای سخنرانی و تشویق رجوی بودند که من واقعاً تعجب میکردم ؛ رجوی گفت : من به خاطر رسالتم !!! از ایران بیرون رفتم در ایران مثل امام حسین(ع) !!!که به او نامه دادند؛ از من هم پشتیبانی کردند !!! ولی مانند امام حسین(ع) پشتم رو خالی کردند،!!! مانند امام از شهرم خارج شدم !!!!
رجوی را ببین که درمقابل مطالبات به حق ومشروع خانواده های اعضای گرفتار در قلعه فرقه ای خود چقدرضعیف و زبون شده وبه به استیصال رسیده است که اعضای اغفال شده ودربندش را درصفحه تلویزیون می آورد ویا به اسم آنان درسایتهای جور واجورخود مطلب گذاشته وعلیه خانواده هایشان لاطائلات مشمئزکننده ردیف میکند.
دراین رنج وسناریوی ساختگی ونابخردانه پیشتر به اسم سمیه محمدی دختراسیرمصطفی کتاب زیرچاپ برد و با ذکرخزعبلاتی که صرفا ازکله پوک رجوی تراوش میکند ؛ پدرومادرچشم انتظارو رنجکشیده ای را که سالیان برای رهایی دخترشان ازهمه چیزشان مایه گذاشتند؛ آزرده خاطرمی کند و به زعم وگمان خود با خراب کردن پلهای عاطفی ارتباطی درصدد به اسارت نگهداشتن مضاعف سمیه و سمیه ها است.
سال ۱۳۸۹ چند مدتی بود که آقایان اکبرمحبی وحمید حاجی پورازگیلان با سپری کردن عمرگرانبهایشان با گسستن از فرقه بدنام رجوی به دنیای آزاد وکانون خانواده هایشان وارد شده بودند. درآن مقطع نه تنها خانواده های عزیزگیلگ بل سایرخانواده های چشم انتظار از اقصی نقاط ایران هم ضمن تماس تلفنی با دفترانجمن نجات گیلان طالب دیداروملاقات با این دوعزیزبودند شاید که خبری ازجگرگوشه هایشان دریافت بنمایند.
متعاقبا با رضایت عزیزان جداشده وبازگشتی با وجود مشغله هایی که شخص خودم نیزدردفترانجمن داشتم به درخواست شماری ازخانواده های تهرانی اعضای گرفتاردرقلعه الموت رجوی به دفترمرکزی انجمن نجات تهران درسوزوسرما وبرف شدید کوئین به جانب تهران عزیمت کردیم .
باردیگر باند رجوی به پیشدستی متوسل شده تا بتواند صدای خفیف ما را که هنوز تبدیل به ناله نشده است ، درگلو خفه کرده وباصطلاح معروف گربه را دم حجله بکشد.
جریان ازاین قراراست که بدنبال مراجعه خانواده های آقای قربانعلی حسین نژاد میانه و هم دردان او به جلو درب لیبرتی، فرقه رجوی بازهم به سبک دائمی خود بیانیه های عجولانه ای صادر کرد که گویا قصد شناسائی واقدامات خشن بعدی برعلیه فرزندانشان را داشته!! وهمراه نیروی قدس و مامورین وزارت اطلاعات عمل میکنند.
مادر فریدون ندایی که ۳۵ سال است به دنبال دیدار فرزندش است. فریدون ندایی احتمالا از سال ۱۳۶۰ اسیر شده و از اسرای جنگ ایران و عراق می باشد از سال ۱۳۶۷ گرفتار فرقه مخوف رجوی شده است. ایشان حدود ۳۵ سال در اسارت نیروهای صدام و پس از آن کمپ مخوف رجوی است. و مادرش در این سال ها از دیدار او محروم بوده است.
سوالی که از سازمان مجاهدین و شخص مسعود رجوی و مریم رجوی دارم این است : به راستی وقتی تاب و تحمل یک جدا شده را در کشور البانی ندارند !چطور دم از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می زنند؟ از چه چیزی اینقدر ترس و وحشت دارند ؟ دقیقا خوب می دانند وقتی که یک نفر عضو جدا شده و مستقل در کنار گوش تشکیلات سازمان مجاهدین در البانی ،که خیلی ها مسله دار هستند . بتواند تمام مشکلات و شرایط سخت را خودش در کشور البانی به تنهائی حل کند پس دیگران هم می توانند
در سازمان مجاهدین خلق، اعضای سازمان به شدت محدود شده و مجبورند تمام ابعاد زندگی خود را در خدمت اهداف سازمان قرار دهند.
مجاهدین خلق یک گروه سیاسی و نظامی با رویکرد ایدئولوژیک است که تلقی خاص و ویژهای از دین و مذهب دارد. اعضای این سازمان در ساختار آهنین تشکیلاتی و در روند آموزش و تربیت کادرهای سازمانی، به تبعیت محض و مطلق از «ایدئولوژی» و «رهبر عقیدتی» ملزم هستند.
فراق: بدعت خطرناکی که رضا رضایی بانی آن بود، پایهریزی ناخواسته ضعفهای شدید اخلاقی، مخصوصاً در ارتباط با زنان و دختران بود. او انحصارطلبی جنسی را حق مسلم رهبران و سران سازمان میدانست و همزمان، اعضا را حتی از داشتن رابطه مشروع ازدواج منع میکرد.
شهید کچویی یک روز پس جنایت هفتم تیر توسط یکی از اعضای نفوذی مجاهدین که به ظاهر توبه کرده بود در زندان اوین به شهادت رسید.
سید مجید شریف واقفی از محدود دانشجویان و اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که نامش چهار سال بعد از قتل، در آبان ۱۳۵۸ جایگزین «آریامهر» شد و دانشگاه صنعتی شریف را شکل داد.
این بود که فهمیدیم مریم رجوی نه فهیمه اروانی که هیچ زن دیگری را در کنار خودش و نزدیک به خودش نمی تواند تحمل کند و از ترس اینکه روزی برسد حتی زنی جای او را بگیرد دچار جنون و مالیخویایی شده است که تمام زنانی را که به مناصب بالا بر می گزیند به […]