افشای اسامی سران منافقین که عملیاتهای تروریستی را راهبری کردند / مسئول هدایت تیمهای عملیاتی دانشآموزان چه کسانی بودند؟
روایتی دردناک از شلیک به مجروحان ایرانی توسط منافقین / فریب شعارهای رجوی را خوردم
رقابتهای بیمزّه رجوی و پهلوی
«کانون همکاری نهادهای جمهوریخواه ایران» نقاب جدید منافقین
ادله ماهیت تروریستی تشکیلات منافقین در جلسه ۴۱ دادگاه تهران تشریح شد / مسعود رجوی، مسئول مستقیم جنایات
کمتر دولتی مانند نظام ایران در دنیاست که با تروریسم مقابله کند
آن چه در دیدار وزیران خارجه رژیم غاصب و آلبانی درباره ایران گذشت؛ شجاعت یا حماقت؟ / اقدام تیرانا در حمایت از منافقین، مصداق تروریسم دولتی است
سوگند به شیطان
امیدوارم که حالت خوب باشد . برادرعزیزم ، عزیز تراز جانم حال همگی ما خوب است و ناراحتی جزدوری شما نیست .
نمی دانم آیا دستانم قادر به نگه داشتن قلم هستند و آیا می توانم اشک هایم را مهار کنم ، ستارجان اسمت قلبم رابه لرزه در می آورد و اشکم را جاری می کند. چطور می توانم با تو درد دل کنم ، مگر می شود خاطرات را به روی کاغذ آورد.
امیدوارم که حال شما خوب باشد. نزدیک به ۱۲ سال است که همدیگر را ندیدیم خیلی دلم برایت تنگ شده است. برای دیدار با شما من و پدر و مادرم ۲ بار به عراق سفر کردیم که شاید بتوانیم دیداری با هم داشته باشیم متاسفانه موفق نشدیم . دخترت الان یک خانمی برای خودش شده است دخترت و همسرت نگران شما هستند.
بحث بعدی نشست ، رفتن (یا ماندن) مریم قجر از عراق بود . طی این مباحث مسعود رجوی اصرار داشت که مریم به خارج منتقل شود و در هنگام جنگ در عراق نباشد و تمامی نفرات بالا و کادرها نیز حرف رجوی را تأیید می کردند و فقط یک نفر مخالفت می کرد و آن هم مریم قجر بود . رجوی می گفت که ” چون شرایط غیر قابل پیش بینی است ، پس حداقل یک نفر بیرون از معرکه بماند تا بتواند ادامه دهنده باشد ” و در مقابل مریم قجر استدلال می کرد که ” مسئولیت وی ، حفاظت از رجوی است و باید در عراق بماند .” هر چند در این جلسه این گونه جمع بندی شد که هر دو در عراق خواهند ماند ، ولی عملاً مریم قجر به خارج منتقل شد .
خیانت و انحطاط فرقه رجوی احمد هاجری ساکن آبادان برادر (علی هاجری تحت اسارت فرقه رجوی در لیبرتی، عراق) مسعود و مریم رجوی را میتوان به صراحت به عنوان احمقترین فرمانده احزاب و گروه های حال حاضر معرفی کرد. فرماندهانی که یک عمر، از طلوع غمگین تا غروب مرگبار ارتش آزادی بخش در بیابانهای عراق به […]
خانه متشکل شده بود از دواتاق خواب و اشپزخانه و … متوجه شدم که نفرات همگی پاسپورت و مدارک قانونی خود را به محسن داده بودند و محسن هم آنها را به بهانه های مختلف ضبط کرده بود و جالب انکه انها حق خارج شدن از خانه را نداشتند و فقط انتهای شب اجازه داشتند بالا پشت بام و یا تک به تک با خود محسن به پایین رفته و سیگار بگیرند و خریدی بکنند. محسن یک فضای پلیسی برای انها ایجاد کرده بود که انگاری اطلاعات ایران پایین منزل انهم درترکیه هست
برادر عزیزم خلیل جان اخیرا شنیدم که تعدادی از لیبرتی به آلبانی منتقل شده اند من و پدرت و مادرت و خواهران و برادران همگی انتظار داریم که سران مجاهدین شما را نیز هر چه زودتر به آلبانی منتقل کنند زیرا عراق شرایط بحرانی دارد و برای ما سوال شده است
ای سران سازمان مجاهدین خلق از شما می خواهم اجازه تماس تلفنی به برادرم صادر نموده و فرصت دیدار خانواده ام را با ایشان فراهم نمایید اینک که کشور عراق در موج ناامنی و هرج و مرج بوده و پایگاه لیبرتی فاقد امنیت لازم می باشد
عکس سرتیتر خبر و نمایه در سایت مجاهدین و جالب اینکه همین هفت زن ونه بیشتر صلاحیت نمایش داده شدن در اینترنت را ندارند ,
دراسفند ماه ۱۳۹۳ مطلع شدیم آقای علی ابراهیمی بعد از ۱۵ سال اسارت در فرقۀ رجوی خائن ، خودش را به مقر سازمان ملل در کمپ لیبرتی رسانده و تقاضای نجات نموده.
به هر حال عکس را چاپ گرفتم و قرار بود این عکس را با نوشته به دیوار یکی از خیابانهای شریعتی بزنم و ازش عکس بگیرم که باز به من گفتند که اگر خودم نمی توانم این کار را بکنم می توانم به کسی پول بدهم