• امروز : سه شنبه - ۶ آبان - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 28 October - 2025

منافقین

گفتگو با یکی از جداشدگان: زندان بود بهشت ومن آنجا چه دلخوشم

گفتگو با یکی از جداشدگان: زندان بود بهشت ومن آنجا چه دلخوشم

گفتگو با یکی از جداشدگان: زندان بود بهشت ومن آنجا چه دلخوشم این بار نوبت یکی از کارجویان وبهتر بگویم آرزومندان یک زندگی  بدون کار وراحت درکشورهای اروپایی بود که درنظر داشته با پول مالیات دهندگان اروپایی و امکانات خدمات اجتماعی که ماحصل مبارزات همین مالیات دهندگان ۹۰درصدی مردم اروپا بوده زندگی کند ویا درحالت […]

خانواده های چشم انتظارهوشیارتر ازآنند که فریب رجوی ها را بخورند

خانواده های چشم انتظارهوشیارتر ازآنند که فریب رجوی ها را بخورند

چندی است که گماشته های رجوی با القاب مختلف ازجمله کریمیان وبا عناوین جعلی مختلف ازجمله درپوش خانواده ای که عضوی از خود دراسارت رجوی دارد ازخارج کشورمثلا دانمارک، نابخردانه با شماری ازخانواده های چشم انتظارگیلک – به منظورتخلیه اطلاعاتی واخاذی پول، تماس تلفنی برقرار می کنند

مجاهدین درباتلاق آلبانی

مجاهدین درباتلاق آلبانی

بعد از آن در لیبرتی اختلاف رده ای پیش خواهد آمد ومجدداً داستان طعمه که رجوی می گفت ما وهمه نفرات از آن عبور کردند ولی الان خودش طعمه را وارد تشکیلات روبه پایان خود می کند. شاید این هم یک حکمت است که اسرا بدانند که رجوی آزادی آنها را نمی خواهد بلکه مرگ آنها را با این خروج قطره چکانی در عراق دنبال می کنند !

دستاورهای حضور خانواده های در پشت دیوار لیبرتی

دستاورهای حضور خانواده های در پشت دیوار لیبرتی

مدیران و بخش پرسنلی گروهک تروریستی منافقین طی چند برهه و بصورت گسترده ای، اسناد مربوط به اقدامات تروریستی شان درسالهای قبل و بعد از انقلاب را از آرشیو و در عین حال شبکه های رسمی شان حذف کردند.

نامه ای به دخترم طیبه در آلبانی

نامه ای به دخترم طیبه در آلبانی

سلام ! من و پدرت هر دو با هم برایت نامه را می نویسیم . از آنجایی که با خبر شدیم به آلبانی منتقل شده ای بسیار خوشحال شدیم چند سالی است که از تو خبری نداریم هر چه باشد فرزند ما هستی و ما حق داریم نگران شما باشیم

تا رهایی کامل خواهرم از فرقه ، دست از فعالیت علیه رجوی های جنایتکار بر نخواهم داشت

تا رهایی کامل خواهرم از فرقه ، دست از فعالیت علیه رجوی های جنایتکار بر نخواهم داشت

آقای سید محمد یعقوبی برادر اسیر فرقه هاجر یعقوبی از خانواده های فعال استان مازندران به دفتر انجمن مراجعه و بیان داشت سران فرقه با فریبکاری خواهرش را وادار نمودند به دروغ چیزهایی بگوید که اصلاً واقعیت نداشت .

همه ما هم قسم شدیم تا رهایی کامل فرزندان مان دست از سر رجوی ها بر نداریم – قسمت اول، دوم و پایانی

همه ما هم قسم شدیم تا رهایی کامل فرزندان مان دست از سر رجوی ها بر نداریم – قسمت اول، دوم و پایانی

ما در سال ۸۲ متوجه شدیم که وی در مناسبات فرقه می باشد به همین خاطر در همان سال به ملاقات خواهرم در اشرف رفتم او در ملاقاتش وقتی که اطرافش کسی نبود به صراحت بمن گفت این شوهرش(مراد یونسی) بوده که او فریب داد و جبراً وارد این فرقه شد ، خودش تمایل نداشت .

بازهم دروغسازی واطلاعات تراشی فرقۀ رجوی بعد از حادثه!!

بازهم دروغسازی واطلاعات تراشی فرقۀ رجوی بعد از حادثه!!

مشروح جوابیۀ اینجانب و آقای مصطفی محمدی به اطلاعیۀ قبلی فرقه که قسمتی از مطالب این اطلاعیۀ جدید تکرار مطالب آن می باشد با تصویر ورقۀ ثبت شکایت ما در ژاندارمری اورسوراواز که توسط مأمورین آنجا نوشته و تدوین شده و عناصر فرقۀ رجوی در آن گروگانگیر فرزندان ما و مهاجمین توصیف شده اند نیز در اطلاعیۀ جوابیۀ ما در لینگ زیر آمده است:

یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت ۲۸

یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت ۲۸

یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش  قسمت ۲۸ اعمال ننگین مسعود رجوی هرگز ازخاطرم نمیرود! همه ما در طول زندگی خود خاطراتی داریم که شاید از بیان بعضی از آنها لذت برده و احساس آرامش میکنیم ولی بعضی از آنها هستند که یاد آور شان ، ناراحت کننده و زجر آور است […]

خاطرات ورود عبدالرضا آذرمهر به فرقه مجاهدین۱-۲

خاطرات ورود عبدالرضا آذرمهر به فرقه مجاهدین۱-۲

خاطرات ورود عبدالرضا آذرمهر به فرقه مجاهدین اینجانب عبدالرضا آذرمهر با اسم مستعار بهرام کُرد از قرارگاه ۴ در سال ۱۳۸۰ در نیمه دوم سال بود که به قصد کار از ارومیه و مرز سرو از ایران خارج شدم و به استانبول ترکیه رفتم. مدت چند روزی بود که وارد ترکیه شده بودم و سرگردان […]

ناله های بی پایان یک مادر ..

ناله های بی پایان یک مادر ..

همین مادری که مزدور می نامی نزدیک ۳۰ سال است پسرش را از پشت جبهه جنگ ایران و عراق دزدیدی و ۳۰ سال مادرش را با چشم گریان ذره ذره نابود کردی ، مادری که مزدور نامش را گذاشته ای ۴ سال پشت درب زندان اشرف با خانواده های دیگر به انتظارنشسته بود تا چند دقیقه پسرش را ببیند …