زبانم از بیان جنایتهای منافقین قاصر است / لگد زدن به جنازه کودکان توسط اعضای مجاهدین
مبنای استقلال در اندیشه جمهوری اسلامی
درخواست خانوادههای شهدا برای اشد مجازات منافقین / قاضی: حکم دادگاه تا اجرای کامل پیگیری خواهد شد
بازخوانی اعتراف یکی از فرماندهان واحدهای تروریستی مجاهدین خلق / دشمنی آشتیناپذیر منافقین با اسلام
اجرای عدالت میتواند مرهمی بر دل خونین خانواده شهدا باشد
دادخواهی فرزند شهیدی که پدرش به طرز فجیعی توسط منافقین به شهادت رسید
گزارشی دیگر از رسانه آلمانی درباره «کودکان اعضای مجاهدین خلق» / ماجرای کمپینی که منافقین علیه خبرنگار افشاگر به راه انداختند / اهمال کاریِ حزب سبز «کلن» در مواجهه با کودکرباها
عفو پدرانه
ماحصل ۲۵ سال مغزشویی وکنترل ذهن دریک دستگاه دروغپردازمافیای تشکیلات مجاهدین به نقطه ای رسیده بودم که بازگشت به ایران مطلق برایم غیرقابل باوروپذیرش بود وانتخاب گزینه بازگشت به ایران را مترادف پذیرش آگاهانه ومختارانه شکنجه واعدام می دیدم. لذا در میانه طوفانی ازشک وتردید ازهمان کمپ تحت حمایت آمریکایی ها (TIPE) درمصاحبه با مسول وکارشناس کمپ گزینه انتقال به خارج کشورومشخصا کشورسوئد که پناهندگی اش را داشتم ؛ انتخاب کردم .
خانواده های اعضای گرفتاردرتشکیلات سیاه رجوی ازاستان گیلان درخصوص حمایت ازفعالیتهای آقایان محمدی وحسین نژاد بسا مطلب نوشتند وموضعگیری کردند وازمسول انجمن نجات گیلان خواستند که درسایت نجات اطلاع رسانی شود که البته بعنوان انجام وظیفه تلاش کردیم ضمن پوزش ازسایرین یک نامه ازبیشمارنامه های خانواده های گیلک را بعنوان نمونه درسایت نجات اطلاع رسانی بکنیم .
شخصا درپس بسا فراز و نشیبها وازسرگذراندن سختیها ومشکلات عدیده درتشکیلات مافیایی رجوی وقتی به ته خط رسیدم ومطلقا انگیزه ای برادامه حضوردرمناسبات فریب ونیرنگ ودغل ودروغ ومافیایی رجوی نداشتم درمورخه ۱۲ خردادماه ۱۳۸۳ با نوشتن متنی کوتاه درخواست خروج ازفرقه را به مسئول وقت قرارگاه اشرف عذرا علوی طالقانی ( سوسن ) دادم ودرذیل متن درخواست خروج تاکید کردم چنانچه تا ۴۸ ساعت آینده جواب نگیرم شخصا و بلاواسطه خود را به نیروهای امریکایی معرفی خواهم کرد.
دو گروه ۱۵ نفره ازاعضای اسیر لیبرتی در چند روز اخیر در تیرماه ۱۳۹۴به کشورآلبانی منتقل شدند که اسامی آنان به شرح زیر است:
حدود سی سال قبل (۳۰ خرداد ۱۳۶۴) که صحنه ایران غرق در خون و آتش ناشی از جنگ خارجی و تروریسم داخلی قرار داشت، در نقطه ای هزاران کیلومتر دور از وطن، قراردادهای دو ازدواج در حال انعقاد بود. ازدواج هایی که در پی یک طلاق نامتعارف (و شاید ناموزون و ناهنجار به لحاظ عرفی) بوجود آمد و مسعود رجوی آنرا “انقلاب ایدئولوژیک” نامید که سرآغازی بر “خلافت مطلقه” اش در سازمان مجاهدین بود. سازمانی که از این پس می باید مسیر ناموزون فرقه شدن را با شتاب بیشتری طی می کرد.
افشاگری آقای علیشاهی سال ۹۰ بصورت صوتی
از بلندگوهای خانواده های متحصن در جلوی کمپ اشرف پخش میشد…
اینجانب از بیش از بیست و پنج سال پیش در بخش روابط با عراق در سازمان به عنوان مترجم ارشد همۀ نامه ها و بیانیه ها و اسناد و نوشته ها و کتابهای رهبری و اطلاعیه ها و نشریات سازمان کار می کردم از جمله ترجمۀ بسیاری نامه ها و بیانیه ها و حتی مصاحبه های از قبل آماده شده به زبان فارسی!! به علاوۀ بیانیه های جعلی با ادعای امضای میلیونها عراقی!! که تماما به فارسی نوشته می شدند و من آنها را به عربی ترجمه می کردم!!، همچنین دخالتهای آشکار رهبری سازمان در اوضاع عراق برای تشدید اختلاف و تعمیق شکاف بین لیست العراقیه (اپوزیسیون عراق) و دیگر جریانها.
داعشی های البغدادی جنایات رجوی داعشی را در عراق تکرار کردند ! دیروز در عراق ۱۲نفر بوسیله رد شدن بلدوزر از روی افراد توسط تروریستهای وحشی داعشی های البغدادی جان باختند . شاید خیلی ها و بطور خاص نسل جوان و مردم عادی با شنیدن این مدل جنایات توسط تروریستهای وحشی داعشی ها در عراق […]
اخیرا مطلع شدیم که فرقه رجوی و فرماندهانش اقدام به راه اندازی خیمه شب بازی جدیدی به نام «پرونده» در تلویزیون خود نموده و در یک اقدام ضد انسانی فرزندان ما را به جلوی دوربین آوردند تا بر علیه ما یعنی اقوام درجه اول خود به فحاشی بپردازند . این روش دنباله همان اقدامات ضد انسانی وادار کردن اعضا به سنگ پرانی علیه خانواده ها در جلوی درب اشرف است که موجب جراحت شدید برخی از خانواده ها و منجمله آقای شعبان شعبان پور یکی از خانواده های استان مازندران گردید که خبر و تصاویر آن در اینترنت وسیعا انعکاس یافت
هنوز مدتی از ایام سال نو نگذشته بود که مطلع شدیم آقای بایرامعلی محمدی که مدت ۱۴ سال در اسارت فرقۀ دروغین رجوی بود از کمپ آلبانی که تحت نظر شدید مزدوران سازمان مخوف مجاهدین می باشد جدا شده و خود را به مقامات معرفی کرده