دیدم که منافقین مسئول کمیته امداد مهران را اعدام کردند
تاکتیک «خلق خبر» و «مغالطه» از مهمترین تاکتیکهای رسانهای منافقین / ۱
این فرزند شهید هم تقاضای اشد مجازات برای سرکردگان منافقین کرد
مجاهدینخلق ۲ میلیارد دلار به تجهیزات نظامی ایران خسارت وارد کردند / امروز مهران، فردا جهنم! / نمیتوان ساختار نظامی منافقین را ارتش نامید
داراییهای متهمان پرونده منافقین شناسایی شده است
پروژه مشترک منافقین و معاندین: بدنامسازی زندانها در ایران و ناامنسازی جامعه / منافقین برای «کلاشینکف به دستها» رپرتاژ خبری میسازند!
مریم قجر عضدانلو، پیشخدمت ایدئولوژیک مسعود رجوی
وقتی منافقین برای برون رفت از ناکامیهای پیاپی، به ترور امامان جمعه رو آوردند
شهروز که در سال ۱۳۸۱ سرگرم کار درجمهوری آذربایجان بود، به سوژه ی اعزام نیروی فرقه ی رجوی تبدیل شده وبراثر تلقینات مامورین عضو گیر باند رجوی درباکو ، تصور نموده که می تواند با اعزام به ترکیه ، به اروپا منتقل شده و اخذ پناهندگی کند تا زندگی مرفه تری داشته باشد که مامورین رجوی بانیرنگ وفریب او را از ترکیه به عراق منتقل کرده و وارد مناسبات فرقه کرده اند که این روند ۱۳ سال ادامه داشته که سرانجام با فرار او همراه برادرش باتمام رسیده است.
اینجانب نرگس بهشتی، خواهر مصطفی بهشتی، و درحال حاظر در پشت دروازه اردوگاه لیبرتی هستم. بعد از ۱۵ سال فراق، برادر عزیزم مصطفی بهشتی را از فاصله دور دیدم، شروع به صدا زدن کردم: “برادر عزیزم!” او با ترس به من نگاه می کرد، ولی پس از اینکه من برادرم را شناختم و او را صدا کردم و دلتنگی ۱۵ساله ام را ابراز داشتم و او نیز مرا شناخت، برادرم را از آنجا دور کردند.
احتراما مایلیم به اطلاع برسانیم که بعد از گذشت بیش از ۱۲ سال از سقوط صدام حسین، و تأکید مستمر بر خروج اعضای سازمان مجاهدین خلق از کشور عراق طی این مدت، هنوز بیش از دو سوم از این اعضا همچنان در عراق در شرایط ناامنی بسر می برند.
استمداد برای نجات جان برادرم مصطفی بهشتی خانم نرگس بهشتی که هم اکنون در میان جمع خانواده های مستقر در مقابل اردوگاه لیبرتی می باشد نامه زیر را در صفحات اجتماعی خود منعکس نموده و درخواست استمداد کرده است. از تمامی فعالان در خارج از کشور تمنا داریم تا این صدا را به گوش افراد […]
این روزها که من بدنبال خبری از خواهرم در سایت ها هستم هنوز متاسفانه نتوانستم خبری که واقعاً او کجاست و چه کار می کند پیدا کنم. با خودم می گویم چرا ؟ !!!
در زمانه ای که یک خبر در یک ثانیه بعد در تمام دنیا پخش می شود؟!! چرا من نتوانم خبری از خواهرم داشته باشم جدا از هر مرام و عقیده ای که دارد آیا حق من و خانواده ام به خصوص پدر و مادر پیرم که سال هاست چشم انتظار خبری از او هستند نیست ؟!!!
سری سوم خانواده ها در لیبرتی – گزارش دوم همانطور که اطلاع داده شد تعدادی از خانواده های دردمند و رنج کشیده ساکنان اردوگاه لیبرتی در عراق جهت تلاش برای دیدار و کسب خبر از عزیزان گرفتارشان به این اردوگاه مراجعه نمودند که همچون دو نوبت قبلی با درهای بسته و بی توجهی مقامات محلی […]
بعد از رهائی از تشکیلات رجوی ، شهرام و شهروز بهادری اهل شهرستان جلفای آذربایجان شرقی که ۱۴ سال دراسارت فرقه ی رجوی بودند ، امروز با استقبال هرچه بیشتر به محل تولد خود بازگشتند!
ما اعضای کمپین رهایی ، خانواده های اعضای گرفتار در زندان لیبرتی و کمپ آلبانی ، پدران و مادران ، برادران و خواهران و فرزندان تعدادی از شهروندان این سرزمین که در خارج از ایران و در عراق و آلبانی دچار سردرگمی و پریشان حالی شده و در مدت بیشتر از سه دهه زندانی در مجموعه اشرف ، لیبرتی و در آلبانی ما حتی یک دقیقه اجازه ملاقات با عزیزانمان نداشته ایم بعنوان یک اقدام انسانی از شما تقاضای ورود به این موضوع و نجات فرزندانمان را داریم.
With greeting and respect, I am Ra,ana Oliaei a mother who is waiting about 28 years and now I am old age and ratty person that my elder child called Sami Nazeri and the hope of my family was captured by Saddam,s troops in Nasr operation ( N.9) in 1988. Then, Saddam sold my son to MKO. Now I am 80 years old and I am ill and I have not any news from my loved son. I will be prayer for you if you rescue my son and make him free or provide a condition for our meeting.
I am Marahmat Khanom Abolfathi, Barat Rabiei, s suffered mother. My son went under the term_of_enlistment in August 16, 1986 and he was captured in November 22, 1987 by MKO in Haj Omran territory. He was in Ashraf and in fact he was captured by Rajavi cult there for 26 years and he was also in Liberty Camp for a one year. Now, my child is in Albania after transferring this group to your country, he was transferred to Albania in December 07, 2014. Now, I have a request from you and that is the right of meeting with my child. Then, please provide and order I can meet my son Baraat in Tirana city in the capital city of your country
I am Soraya Abdollahi , Amir Aslan Hassan zade,s mother . the members of Rajavi cult MKO kidnapped my son from Turkey with this exculpation that they let him have a job or life and they kept him 14 years in the worst condition and 4 years in the worst condition (climate) I sat behind Ashraf doors, but Rajavi cult members did not let us to have a meeting even for a minute. He was kept in Liberty jail for 2 years again. They ordered him to have 108 days sit – in food, after many months I noticed my son has been moved to Albania country with a fake name! I wrote a letter to my son and I gave a phone number, but the Rajavi cult members did not let my son have a connection with me. I want from you as a human in the first, and as a president of Albania country that provide me to have a meeting with my child.