روایتی دردناک از تیرخلاص زدن منافقین به افرادعادی در مهران
دوگانگی فرانسه در مواجهه با حقوق بشر؛ از بازیگری در تقویت توان اتمی صهیونیستها تا تقابل با منافع ملت ایران / آغوش باز مهد آزادی برای تروریستها!
عالمی که فرشته نجات بود
شکایت خواهر شهید از منافقین تقدیم دادگاه شد: پدر و مادرم هزار آرزو برای برادرم داشتند
قتل به شیوه گروهک منافقین
«جان» مریم قجر تا آخر عمرش در زندان جشن میگیرد!
دیدم که منافقین مسئول کمیته امداد مهران را اعدام کردند
تاکتیک «خلق خبر» و «مغالطه» از مهمترین تاکتیکهای رسانهای منافقین / ۱
شعارهای آزادی و دمکراسی در این فرقه هیچگونه پایه مادی و عملی ندارد و فقط جهت تبلیغات و فریب اذهان مورد استفاده قرار میگیرد اگر تحلیل من اشتباه است از فردا خانم رجوی و مسئولین فرقه هیچ ممانعتی در دیدار خانواده ها با اعضای فرقه ایجاد نکنند و با دست باز اجازه دهند تا ملاقاتها بصورت کاملا آزاد در لیبرتی و در آلبانی انجام شود تا من و امثال من بور شویم.
اعلام وحشت مکرر فرقه رجوی ازاحتمال مراجعه خانواده ها به لیبرتی عراق براستی بسیج اینهمه نیروی تبلیغاتی برعلیه خانواده هایی درایران که عزیز وعزیزانی را درفرقه ی رجوی ازدست داده ویا درچنگال های خونین این باند مخرب گرفتارند ، برای چیست؟ چرا باید اینهمه ترس ولرز ازخانواده های مراجعه کننده به کمپ بنمایش گذاشته شده […]
خانواده های آسیب دیده از سازمان مجاهدین که فرزندان آنها توسط سران شیطان صفت این گروه تروریستی به گروگان گرفته شده نیز از خانواده هایی هستند که برای عزیزانشان دل می سوزانند و برای رهایی آنها تمام تلاش خود را انجام داده و حتی در پشت فنسهای درهم کوبیده اشرف نیز هزاران بار از این تروریستها ناسزا شنیده اند ولی برای چند لحظه ملاقات با دلبندانشان این حقارتها را تحمل کرده اند .
بیست وششمین قربانی تروریسم فرقه رجوی کیست ؟!! سران سازمان مجاهدین بعد از آنکه در تصرف پادگان نظامی اشرف سرافکنده شده وبرای آنکه بتوانند نزد عناصر فرتوت خود به اصطلاح پیروز میدان باشند ، اقدام به عمل جنایتکارانه باقی گذاشتن ۱۰۰ نفر از عناصر خود بعنوان نگهبان برای برخی آهن پاره و آشغالهای باقی مانده […]
خانم مهین توکلی ، مادر فداکارو بزرگواراز خانواده های متحصن چهارساله در جلوی زندان اشرف هستند ، ایشان با همسر فدارکارشان حاج آقای حبیب الله عبدی در کنار خانواده ها ،همراه و راهبر بودند ،باتوجه به ناراحتی قلبی شدید همسرشان وهمچنین عمل جراحی های پی درپی این مادر بزرگوار ،بازهم درتمام امورات شبانه روز در تحصن چهارساله فعالیت می کردند .
مادر فریدون ندایی که ۳۵ سال است به دنبال دیدار فرزندش است. فریدون ندایی احتمالا از سال ۱۳۶۰ اسیر شده و از اسرای جنگ ایران و عراق می باشد از سال ۱۳۶۷ گرفتار فرقه مخوف رجوی شده است. ایشان حدود ۳۵ سال در اسارت نیروهای صدام و پس از آن کمپ مخوف رجوی است. و مادرش در این سال ها از دیدار او محروم بوده است.
زمستان سال ۱۳۶۹ مصادف با جنگ پر سرو صدای خلیج فارس بود. جنگ نیروهای ناتو علیه عراق. رهبری مجاهد اگر چه در این جنگ متضرر فراوان شد و النهایه بازنده اصلی دعوا بود چون که ارباب اصلی اش به غایت تضعیف گشته بود، ولی او با مهارت سعی کرد طوری ورق را برگردانده و از آن آب گل آلود صیدی کرده باشد و آن، حذف کودکان، همان دشمنان انقلاب ایدئـولوژیک از خاک عراق و بالا بردن تضمین انقلاب بود.
لجن پراکنی سازمان علیه قربانعلی حسین نژاد و وابستگانش را محکوم میکنم! سیروس غضنفری عضو سابق ارتش آزادیبخش، پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ موقعی که در تشکیلات بودم شبها بعداز خاموشی با یک رادیو تک موج، اخبار ایران ، بی بی سی، وبعداً هم رادیو فردا را گوش می کردم وفردایش بولتنی که خود سازمان در سالن […]
اعلام انشعاب سه نفر از اعضای سازمان مجاهدین ضربه دیگری به این گروهک وارد کرد.
حضور خانواده های اعضای فریب خورده منافقین در عراق همواره موجب شده است تا موجی از انگیزه رهایی برای اعضای حاضر در لیبرتی ایجاد شود و علی رغم فشارهای تشکیلاتی برای نگهداری نیروها همواره شاهد بوده ایم که برخی به هر نحوی از کمپ ها فرار کرده اند.
در پی حضور خانواده های اعضای منافقین در اطراف کمپ لیبرتی در شمال بغداد اعلام انشعاب سه تن از رده های بالای تشکیلات رجوی که هرکدام نزدیک به سی سال سابقه تشکیلاتی داشتند، خودنمایی کرد و نشان داد که تنها تفکر حضور اجباری برای اعضای مجاهدین خلق در آن حاکم است
زینب ۳۷ ساله مقیم عراق و آذر ۳۳ ساله مقیم ایران دو خواهری هستند که تا کنون در عمرشان همدیگر را ندیده اند و هیچ تماسی بین آندو نه با انترنت و نه با تلفن و نه حتی با نامه در این عصر ارتباطات امکان پذیر نشده است. زینب ساکن کمپ لیبرتی در بغداد مقر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و آذر در جلوی در کمپ منتظر دیدار برای اولین بار در عمرش با خواهرش می باشد ولی رهبری سازمان مجاهدین از بیم اینکه زینب از سازمان جدا نشود به این بهانه که او خودش نمی خواهد با خواهرش دیدار کند مانع دیدار بین آندو می باشد.
روز بود سوژه دست کسی نداده بودم و کاملا با افکار وعقاید سازمان همکاری می کردم از بچه ها انتقاد می کردم و فاکت هایی می خواندم که بعضا وجود هم نداشت فقط به این دلیل که به نشست دست پر رفته باشم ، یک شب در عملیات جاری از من بخاطر نخواندن نماز انتقاد شد ، انتقاد را قبول نکردم و گفتم در دین اجباری نیست ، اکبر رودینی گفت ” فعلا انتقاد را قبول کن و نماز بخون ما مسلمان هستیم ولی من همچنان در موضع خودم بودم و آن شب با ناراحتی من و انتقاد کردن دیگران از من و یا انتقاد از دیگران تمام شد چند شب همین اتفاق ادامه داشت از من تدافع و از آنها اصرار برای نماز خواندن ، یک شب تو جمع مرا سوژه کردند بخاطر نخواندن نماز، گقتم برای چی نماز بخونم من اعتقادی ندارم مسئول جمع گفت تو کاری نداشته باش فرمالیته بخوان به محتوا می رسی ، پرسیدم اکبر رودینی مسئول من چند ساله اینجاست ؟