وقتی عرش خداوند لرزید
چرا مریم رجوی از خبر اخراج تروریستها از کردستان عراق به خود میپیچد؟
بازرس پیشین تسلیحاتی سازمان ملل، جعلی بودن گزارش مجاهدین را اثبات کرد
موج سواری آلبانینشینها روی جریان قطعی برق
تلاش تشکیلات تروریستی رجوی برای جلب اعتماد غربیها از طریق اخبار ساختگی
بازداشت عامل مجاهدین خلق در رابطه با حمله به سفارت ایران در استکهلم
خودداری صلیب سرخ در آلبانی از دریافت نامه خانوادههای اسیران فرقه رجوی / نه خسته میشویم، نه کوتاه میآییم
پیام تبریک «فراق» به مناسبت ولادت با سعادت امام رضا (ع)
خانواده های ایرانی از وزارت حقوق بشر
خواستار دخالت برای دیدار با عزیزانشان در اردوگاه لیبرتی شدند
بازگشت عباس محمد پور از آلبانی به وطن و آغوش خانواده آقای عباس محمد پور از اعضاء جدا شده فرقه رجوی بعد از حدود ۲۷ سال اسارت به آغوش خانواده بازگشت. آقای محمد پور در بحبوحه جنگ بین ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ به اسارت گروه تروریستی مجاهدین درآمد. ایشان در سال ۱۳۹۳ از […]
در دور دوم که خانواده های اعضای گرفتاردر فرقه تبهکار رجوی که با یک دنیا عشق وآرزودرپی تحقق ملاقات ودرآغوش کشیدن عزیزان خود با تقبل درد ورنج فراوان به حواشی لیبرتی رفتند ومتاسفانه تاکنون دراثرکارشکنیهای رجوی موفق به مطالبه به حق خود نشدند ؛ دلهای ما شکسته شد ودرغم واندوه آن عزیزان شریک شدیم .
نام اشرف را زمانی که در فرقه بودم به عنوان شهر شرف و افتخار و شهر صداقت و فدا می شناختم، اما اکنون آنجا را جایی که نهایتا بهترین سالهای عمرم را فقط برای قدرت و منافع مسعود رجوی تلف کردم می دانم ، بهترین سالهای عمرم را آنجا از دست دادم که برگشت ناپذیر است اکنون که جدا شدم شاید دیگر هیچ وقت نتوانم توانایی ها و استعدادهای قبلی ام را بکار بگیرم چرا که در بسیاری از زمینه ها از هم ردیف هایم عقب افتادم شاید دیگر در زندگی ام به کسی مجددا اعتماد نکنم و به نظرم این تنها آسیبی است که از فرقه برداشتم و نمی توانم تغییرش دهم، اما خوشحالم جزو رهروان راهی باشم که اعتقاد دارم همه ما نیازمند ادامه دادن به تلاش برای ممانعت از بروز چنین حوادث تلخی در تمامی جهان هستیم .
هم چنین بنا به خبرهای رسیده از آلبانی و اروپا نفرات انتقالی به خارج کشور منجمله آلبانی و آلمان از حدود ۴۷۰ نفری که در سه چهار سال اخیر به خارج از لیبرتی منتقل شدند حدود ۱۲۰نفر از تشکیلات جدا شده و به دنبال زندگی خود رفتند. این آمار نشان دهنده این است که بیش از یک چهارم اعضا پس از رسیدن به خارج کشور و پیدا کردن امکانی برای جدایی بلافاصله از این تشکیلات مافیایی خارج شده و حاضر به ادامه همکاری با گروهک تروریستی رجوی نیستند.
تعداد ۱۵ نفر از اسیران لیبرتی به آلبانی انتقال داده شدند. خروج این عزیزان که از جهنم عراق و لیبرتی نجات پیدا کرده اند را به آنها و خانواده هایشان تبریک می گوییم به امید اینکه تمامی دوستان عزیزمان که در جهنم لیبرتی اسیر هستند به آلبانی راه یابند چرا که این اولین قدم در راستای رهایی کامل آنها همانند دیگر دوستان عزیزمان از قید وبند فرقه رجوی می باشد تا بتوانند در دنیای آزاد با آرامش و آزادی به زندگی و کار و فعالیت مورد علاقۀ خود بپردازند.
خانواده ها آزادی اسیرانشان را می خواهند و بس ، سرنگونی بخورد به کله ی بی مخت .
ملاقات با اسیران و گروگانها حق مسلم و قانونی خانواده هاست .
انجمن فراق همراه و همگام تمامی خانواده های متحصن جلوی درب لیبرتی است
خداوند صابر ، به شما صبر و استقامت عطا کند . آمین
تحصن تعدادی از خانواده های گروگانهای رجوی در کمپ لیبرتی عراق. خانواده ها خواستار دیدار با عزیزانشان قبل از انتقال هستند. مجاهدین خلق قصد دارند گروگانها را بصورت مخفیانه از این کمپ به کمپی دیگر در آلبانی که به همین منظور برپا شده است منتقل کنند. کمپ جدید همچون کمپ اور سور اواز و دیگر کمپها بسته و خارج از کنترل قوانین محلی و بین المللی هستند.
اولین شب تحصن خانواده ها در جلوی ورودی کمپ ترانزیت لیبرتی. تنها و تنها خواسته خانواده ها یک ملاقات است.،همین. راستی چرا رجوی از یک دیدار ساده بعد از سه دهه نگران است و به خود می پیچد؟ راستی چرا خانم رجوی دستور نمیدهد که جگر گوشگان این افراد برای ساعتی هم که شده دم درب کمپ با مادران و خانواده خود خلوت کنند؟ خانواده ها اولی شب تحصن خود روی زمین خدا و جلوی کمپ لیبرتی را سپری می کنند. تنها و تنها خواسته یک ملاقات است. همین
دفتر سازمان ملل در بغداد مدتی است که برنامه انتقال سری جدیدی از پذیرفته شدگان توسط آلبانی را به جریان انداخته است. اولی سری از این پذیرفته شدگان فردا با پرواز مستقیم فرودگاه بغداد را برای همیشه ترک خواهند کرد. تعداد گروه اول پانزده نفر است و رجوی در دنیای مالیخولیایی خودش “سرگروه” هم برای آنها تعیین کرده است. “حبیبه طاولی” مامور رجوی و “سرگروه” و “بپا”ی این گروه پانزده نفره می باشد.
اینجانب سیاوش رستار با اسم تشکیلاتی نادر افشار که از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴ به مدت ۱۴ سال در مناسبات سازمان مجاهدین خلق در عراق ، قرارگاه اشرف ، کمپ لیبرتی و همچنین کشور آلبانی در حال فعالیت بوده ام به علت اعتراض به رفتار این سازمان با خانواده های قهرمان مجاهدین که مسعود رجوی آنها را ” الدنگ ” نام گذاری کرده ، جدایی خود را از مجاهدین خلق اعلام می دارم و تاکید می کنم که هر گونه تهدید، ناامنی و صدمه ای در خاک البانی و شهر تیرانا برای من اتفاق بیفتد، مسئول اول و آخر آن مسعود رجوی و پادوهای این فرقه در آلبانی، مرتضی اسماعیلیان و افشین ابراهیمی می باشند.
اخیراً در سایت های خبری مطلع شدیم که جنابعالی به همراه تعدادی از صاحب منصبان کشورخود قصد دارید در شوی تبلیغاتی سیزده ژوئن مریم رجوی که هرساله در کشور فرانسه با شرکت مزدوران و اجیر بگیران سایر کشورها به نام کشور ایران بر گزار می گردد؛ شرکت نمایید، به اذعان جدا شده هایی که سالهای سال عضو این گروهک تروریستی بوده اند؛ بیشتر افرادی که دراین نمایش از پیش طراحی شده ، جمع می شوند از کشورهای دیگر در قالب تور فرانسه فریب و یا خرید و اعزام می شوند تا مریم و مسعود رجوی برای خود نمایی و استفاده تبلیغاتی از این نمایش و انعکاس تصاویر به اسیران خود در لیبرتی و آلبانی آنها را برای بهره برداری منافع خود سالیانی دیگر در این زندانکده ها نگه دارد و حضور شما در این سیرک یعنی مهر تأیید و حمایت ازجنایات این فرقه تروریستی و دراسارت نگاه داشتن فرزندان ما در زندان ها می باشد .
در سایت های فرقه نگاه کنید یک سری مطالب برای جدا شده ها است با نام مزدوران را بشناسید که ادعا میشود اگر این ها زمانی درکنار شما بودند وبا شما کار کردند واز آنها درآن زمان راضی بودید وآنها درسرفصلهایی بودند تعین کننده بودند الان چه شده اند؟
سالهاست که در سالگرد ۳۰خرداد، به مناسبت مهمترین اتفاقات و سرفصلهایی که در فرقه رجوی افتاده مراسمی برگزار میشود. برگزاری این مراسم چند سالی است که بصورت متمرکز در پاریس و در سالن ویلپنت انجام میگیرد
حالا چه شده و با چه رویی و وقاحتی و با خرج چه پولهای نفتی صدامی به یک نشست کنگرۀ آمریکا علیه داعش برای گدایی حمایت پیام می فرستی و خودت را هماهنگ با باد جهانی می چرخانی و ضد داعش جلوه می دهی؟ ….. آیا داعشیها مردم عراق بودند؟ کدام مردم عراق هموطنان خودش را اینطوری سلاخی میکند؟
جنایتهای سران سازمان مجاهدین در طول ۳۰ سال که از عمر نکبت بار آنها می گذرد ، آنقدر بر خانواده هایی که فرزندان و یا پدران و مادران آنها در چنگال این خائنین گرفتار شده اند زیاد می باشد که برای رسیدگی به درخواستها و تقاضاهای خود به هر ارگان و نهادی مراجعه می کنند تا بتوانند به کمترین درخواستهای خود از قبیل ملاقات با وابستگانشان در زندانهای فرقه رجوی حتی به مدت یک ساعت و یا مطلع شدن از حال و روز آنها از طریق تماس تلفنی با عزیزانشان برسند که متاسفانه در این دنیایی که خیلی از دولتها و حکومتها فقط ادعای حقوق بشری می نمایند ، نتوانسته اند به تقاضاهای انسانی خانواده ها جواب مثبت بدهند و آنها نسبت به آینده فرزنداشان همچنان در نگرانی هستند.
دژخیمان بی حیای فرقه منافقین به این نوشته بسنده نکرده و بچه های دربند را مجدداً در سیمای منفور خود برای مصاحبه اجباری و دیکته شده وادار کردند که به پدر و مادر پیر و رنجور توهین و اهانت کنند .
داستان زندگی من نیز تلخ است ، تلخی که صد افسوس نیز به همراه خود دارد که چرا به دنبال سراب دویدم. و صد ها پرسش که آیا من نمی توانستم بجای سراب واقعیت را ببینم. متاسفانه شور و جال جوانی و شرایط سیاسی حاکم بر خانواده ام و غلیان احساسات به من اجازه نداد . دایی من زندانی سیاسی بود که در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده بود و در زندان اوین در حبس بود. من هنگامیکه به همراه مادرم برای ملاقات با دایی ام به زندان اوین می رفتم با نام ” مسعود رجوی ” آشنا شدم و شرایط موجود نیز حساسیت من را برانگیخته بود .