وقتی رجوی گفت، تاریخ از پیروز جنگ سوال نمیکند!
روایتی از پایان زندگی مشقتبار در مقر خائنان بیوطن / بریدهای که در پارکینگ منافقین خود را آتش زد
عملیات چلچراغ منافقین با هدف جذب زنان و نظامیان عراقی طراحی شد / افشای شیوه رجوی برای گرفتن اسیرِ ایرانی
گزارشی از چهل و یکمین جلسه دادگاه محاکمه منافقین
بررسی پدیدار شناسانه انگیزههای منافقین در تخریب امامان جمعه / تلاش برای تغییر نگرش جامعه نسبت به نهاد روحانیت
آلبانی، کشوری که تعهدات قانونی آن رو به وخامت است / «مجاهدین خلق» خطری برای منطقه بالکان
هشدار آقای قاضی به کشورهای حامی منافقین: نباید متهمین تروریسم را میزبانی کنید
«به همین خیال باش»: پیامی کوبنده به آمریکا و نوچههای مزدورش / ایران، قدرتی شکستناپذیر
عکس سرتیتر خبر و نمایه در سایت مجاهدین و جالب اینکه همین هفت زن ونه بیشتر صلاحیت نمایش داده شدن در اینترنت را ندارند ,
ای کسانی که باعث و بانی این همه مصیبت برای من هستید از شما و تمامی انسانهای آزاده و سازمان های ذیربط می خواهم فرزندم را به من بازگردانید و در آخر عمری دلم را شاد کنید و مرا بیش از این از دیدن نورچشمم محروم نکنید
پس برای این نفرات هم ملاقات وجوددارد واما پدرومادران دراولویت قرار دارند، یعنی بستگان درجه اول می توانند طبق قانون زندان مربوطه رفتارکنند و هیچ قدرتی نمی تواند مانع ملاقات ها شوند، ولی زندان فرقه رجوی چگونه است که به خانواده ها چنین اجازه ای داده نمی شود!!!
به عقبه و حال خود نگاه کن، ببین چه کسی خود کامه، مستبد و تا ته انقلابش کلکسیونی ازقدیمی و مدرنترین فجایع انسانی و دیکتاتوری موج میزند.؟
برادر خوبم ، دوستانت که موفق به فرار شدند و خودشان را از زندان مخوف رجوی نجات دادند خبر سلامت شما را دادند . تا کی وقت خود را تلف می کنی هر چه زودتر تصمیم بگیر و مثل سید علیرضا حسینی که هم اکنون در اروپاست، خود را به دنیای آزاد برسان و زندگی جدیدی شروع کن و هر چه زودتر به این انتظار پایان بده.
مدیران و بخش پرسنلی گروهک تروریستی منافقین طی چند برهه و بصورت گسترده ای، اسناد مربوط به اقدامات تروریستی شان درسالهای قبل و بعد از انقلاب را از آرشیو و در عین حال شبکه های رسمی شان حذف کردند.
سلام ! من و پدرت هر دو با هم برایت نامه را می نویسیم . از آنجایی که با خبر شدیم به آلبانی منتقل شده ای بسیار خوشحال شدیم چند سالی است که از تو خبری نداریم هر چه باشد فرزند ما هستی و ما حق داریم نگران شما باشیم
خاطرات ورود عبدالرضا آذرمهر به فرقه مجاهدین اینجانب عبدالرضا آذرمهر با اسم مستعار بهرام کُرد از قرارگاه ۴ در سال ۱۳۸۰ در نیمه دوم سال بود که به قصد کار از ارومیه و مرز سرو از ایران خارج شدم و به استانبول ترکیه رفتم. مدت چند روزی بود که وارد ترکیه شده بودم و سرگردان […]
همین مادری که مزدور می نامی نزدیک ۳۰ سال است پسرش را از پشت جبهه جنگ ایران و عراق دزدیدی و ۳۰ سال مادرش را با چشم گریان ذره ذره نابود کردی ، مادری که مزدور نامش را گذاشته ای ۴ سال پشت درب زندان اشرف با خانواده های دیگر به انتظارنشسته بود تا چند دقیقه پسرش را ببیند …
عصبانیت ادامه دار منافقین از فعالیت خانواده اعضا در عراق و اروپا رویه سازمان منافقین نشان داده است که مدیران این گروهک در سالهای اخیر بیشترین هزینه میدانی شان را برای چند مسئله متمرکز کرده اند که عمده آنها در مهار فعالیت اعضای جداشده و در عین حال فضا سازی برای جلو گیری از فرار […]
بهر حال ما فریب خورده بودیم وبرای گرفتن پناهندگی به نزد آنها رفتم که شاید بعداز ۳ ماه الی۶ ماه ما را به یک کشور دیگر انتقال دهند اما دیدیم که فرقه راه ورودی آسان دارد اما خروج از آن سالها زندان دارد. زندگی ما را درعراق غسر قانونی کرده بودند به همین خاطر سازمان اگر به دولت عراق تحویل می داد باید ۸ سال زندان را تحمل میکردیم!