ریشه افکار التقاطی در فرقه رجوی موارد نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین غیرقابل چشمپوشی است سازمان مجاهدین امکان تفکر مستقل را از اعضای خود گرفته است پیام گستاخانه تروریست / مریم قجر در طول ۴۵ سال اگر اندازه بطری آب به یک ایرانی کمک کرده به ما بگوید رجوی زنان سازمان را به مردهای عراقی هدیه میداد / سوزاندن بازوی «حسن محمدی» با مشعل / اعضای ناراضی را میکشتند و میخواستند شهادت دهیم به مرگ طبیعی مرده آیا احتمال صدور حکم بازداشت مریم رجوی هم در پی تحولات اخیر در دادگاه لاهه وجود دارد؟ تمام قدرت شما این زنیکه دوره گرد بود؟ سازمان با ایدئولوژی میخواست اعضا را مستقل از جوامع بشری تلقی کند / کودکانی که سنشان کم بود مورد تعرض قرار گرفتند
اصولا از آنجا که پایه و اساس سازمان مجاهدین بر اساس فریب و نیرنگ پایه ریزی شده و حامیان آن نیز از گروههای جنگ طلب و یا تروریست و جنایتکار می باشد ، لذا خیلی ساده است که نتوانیم حمایت و استقبال سران فرقه رجوی از این گروهها را قبول کنیم و هنگامیکه می شنویم رژیم صهیونیستی غزه را با خاک یکسان کرده و به بچه های کوچک و یا پیرمردها و پیرزنها و بسیاری از مردم بیگناه رحم نکرده اند و یا همین الان که عربستان سعودی با چه حملات وحشیانه ضدبشری به خاک کشور همسایه که گناه آنها تنها استقلال طلبی بوده و مردم آنجا را قتل عام می کند و سران سراسر خائن سازمان مجاهدین در برابر آنها سکوت اختیار نموده و از حملات این گروههای متخاصم حمایت می کند ، نباید تعجب کرد وقتی می شنوی این جانیان از عده ای اراذل و اوباش که توسط نیروی انتظامی برای امنیت جامعه دستگیر شده اند حمایت می کنند و به آنها بعنوان جوانان پرشور و زحمتکش لقب می دهند .
هدف محوری رجوی در برخورد با خانواده ها در این مقطع این است که صورت مسئله اصلی را پاک کند چرا که وحشت از خانواده ها همه وجود مسعود رجوی را فراگرفته است. تجربه قلعه اشرف به مسعود رجوی و مریم رجوی می گوید اگر روند گذشته خانواده ها در مقابل دیوارهای لیبرتی و همچنین تیرانا شکل بگیرد دیگر نه از تاک خبری خواهد بود و نه از تاک نشان. اینکه تعدادی از خانوادهای قربانیان فرقه مجاهدین برای ملاقات با فرزندانشان به عراق رفته اند چه ربطی به سپاه قدس دارد؟
یک نمونه مربوط به سالها قبل در این رابطه قابل توجه است. بهزاد صفاری از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق از عراق با پدر خود در اصفهان تماس گرفته و از او برای خارج شدن از عراق درخواست پول نمود. او ادعا کرده بود که از سازمان فرار کرده و برای خروج از عراق ۴۵ هزار دلار نیاز دارد.
بیست وششمین قربانی تروریسم فرقه رجوی کیست ؟!! سران سازمان مجاهدین بعد از آنکه در تصرف پادگان نظامی اشرف سرافکنده شده وبرای آنکه بتوانند نزد عناصر فرتوت خود به اصطلاح پیروز میدان باشند ، اقدام به عمل جنایتکارانه باقی گذاشتن ۱۰۰ نفر از عناصر خود بعنوان نگهبان برای برخی آهن پاره و آشغالهای باقی مانده […]
افشاگری جداشده ای به نام (ش-ح) که از ناگفتنی هاوبرنامه ریزهای کشتار نوزده فروردین سال ۹۰در اشرف می گوید
مادر فریدون ندایی که ۳۵ سال است به دنبال دیدار فرزندش است. فریدون ندایی احتمالا از سال ۱۳۶۰ اسیر شده و از اسرای جنگ ایران و عراق می باشد از سال ۱۳۶۷ گرفتار فرقه مخوف رجوی شده است. ایشان حدود ۳۵ سال در اسارت نیروهای صدام و پس از آن کمپ مخوف رجوی است. و مادرش در این سال ها از دیدار او محروم بوده است.
زمستان سال ۱۳۶۹ مصادف با جنگ پر سرو صدای خلیج فارس بود. جنگ نیروهای ناتو علیه عراق. رهبری مجاهد اگر چه در این جنگ متضرر فراوان شد و النهایه بازنده اصلی دعوا بود چون که ارباب اصلی اش به غایت تضعیف گشته بود، ولی او با مهارت سعی کرد طوری ورق را برگردانده و از آن آب گل آلود صیدی کرده باشد و آن، حذف کودکان، همان دشمنان انقلاب ایدئـولوژیک از خاک عراق و بالا بردن تضمین انقلاب بود.
البته این نسخه برای افراد اسیر فلک زده است خودش که همواره در ناز و نعمت و شاهانه خورده و خوابیده وزندگی کرده است و خودش را هم مالک مطلق همه چیز مجاهدین بیچاره و اسیران فلک زده می داند.
– و باید پرسید طبق همان نامه و اطلاعیه کذا خودتان که از خواهر خانم زینب حسین نژاد دعوت کرده بودید برای دیدار بیاید. چرا حال اجازه دیدار ندادید. مگر نکفتید که بار قبل تا خانم زینب حسین نژاد به جلوی درب رسیده بود خواهرش رفته بود اینبار که طبق نامه اقای حسین نژاد چند ساعت جلوی درب لیبرتی منتظر ایستاده است . پس چرا اینبار اجازه ملاقات به زینب ندادید
لجن پراکنی سازمان علیه قربانعلی حسین نژاد و وابستگانش را محکوم میکنم! سیروس غضنفری عضو سابق ارتش آزادیبخش، پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ موقعی که در تشکیلات بودم شبها بعداز خاموشی با یک رادیو تک موج، اخبار ایران ، بی بی سی، وبعداً هم رادیو فردا را گوش می کردم وفردایش بولتنی که خود سازمان در سالن […]
تکرار دروغهای مجاهدین اینبار در کنگره آمریکا «مریم رجوی» سرکره گروه مجاهدین قرار است از طریق ویدئو کنفرانس در جلسه استماعی که هفته آینده در مجلس نمایندگان آمریکا برگزار میشود، شرکت کند. به گزارش آلمانیتور، مریم رجوی (عضدانلو) سرکرده گروه تروریستی مجاهدین قرار است روز ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) از طریق ویدئو کنفرانس در یکی […]
تا زمانیکه سران فرقه رجوی کنترل کمپ لیبرتی به عهده دارند ملاقات خانواده ها امکان پذیر نیست ! چند روز گذشته شاهد حضور چند خانواده در کنار کمپ لیبرتی برای ملاقات با عزیزان خود بودیم ولی مثل چند سال گذشته خانواده ها بدون اینکه موفق به دیدار عزیزانشان شوند انجا را ترک کردند ! واقعیت […]
نامه سرگشاده انجمن زنان به خانم نانسی پلوسی + متن انگلیسی نامه با سلام و تقدیم احترام خانم نانسی پلوسی اخیرا سایتهای وابسته به مریم رجوی با سوء استفاده از نام و موقعیت شما دست به تبلیغ برای کارهای ضد انسانی خودشان می زنند. می خواستیم بعنوان زنانی که سالیان تجربه زندگی در این فرقه […]
پیام مسعود رجوی به اعضای سازمان مجاهدین در آلبانی
مریم رجوی و مسعود رجوی مستقیما خشونت در آلبانی را هدایت می کنند
زینب ۳۷ ساله مقیم عراق و آذر ۳۳ ساله مقیم ایران دو خواهری هستند که تا کنون در عمرشان همدیگر را ندیده اند و هیچ تماسی بین آندو نه با انترنت و نه با تلفن و نه حتی با نامه در این عصر ارتباطات امکان پذیر نشده است. زینب ساکن کمپ لیبرتی در بغداد مقر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و آذر در جلوی در کمپ منتظر دیدار برای اولین بار در عمرش با خواهرش می باشد ولی رهبری سازمان مجاهدین از بیم اینکه زینب از سازمان جدا نشود به این بهانه که او خودش نمی خواهد با خواهرش دیدار کند مانع دیدار بین آندو می باشد.
آنها در برخورد با ملیّون نیز به گونه ای سخن می گویند که گویی وارث غیر مستقیم و رهبر جنبش ملی ایران هستند. در زمینه اسلام و مسائل مذهبی هم خود را راستین تر از دیگران می دانند. اینها همگی نشان انحصار طلبی در اندیشه مجاهدین است و امر چنان به آنها مشتبه شده که خود را وکیل و وصی جنبش ها و گرایش های سیاسی ایران می پندارند.»
البته، یادآوری این نکته نیز لازم است که وجود شخصی مانند مسعود رجوی با داشتن سابقه همکاری با ساواک در رأس چنین سازمانی، نمی تواند سرنوشتی بهتر را برای آن رقم بزند .
روز بود سوژه دست کسی نداده بودم و کاملا با افکار وعقاید سازمان همکاری می کردم از بچه ها انتقاد می کردم و فاکت هایی می خواندم که بعضا وجود هم نداشت فقط به این دلیل که به نشست دست پر رفته باشم ، یک شب در عملیات جاری از من بخاطر نخواندن نماز انتقاد شد ، انتقاد را قبول نکردم و گفتم در دین اجباری نیست ، اکبر رودینی گفت ” فعلا انتقاد را قبول کن و نماز بخون ما مسلمان هستیم ولی من همچنان در موضع خودم بودم و آن شب با ناراحتی من و انتقاد کردن دیگران از من و یا انتقاد از دیگران تمام شد چند شب همین اتفاق ادامه داشت از من تدافع و از آنها اصرار برای نماز خواندن ، یک شب تو جمع مرا سوژه کردند بخاطر نخواندن نماز، گقتم برای چی نماز بخونم من اعتقادی ندارم مسئول جمع گفت تو کاری نداشته باش فرمالیته بخوان به محتوا می رسی ، پرسیدم اکبر رودینی مسئول من چند ساله اینجاست ؟