روایت جانباز جنگ تحمیلی از اقدام منافقین به بزرگنمایی کارهای خود
پاسخ وکیل شکات به اعتراض وکیل متهمان در دادگاه محاکمه منافقین
شهید محمدحسین قاسمی طوسی
حجتالاسلام دهقانی، رئیس دادگاه محاکمه منافقین: مطابق ماده ۲۰۳ آیین دادرسی مدنی اظهارات سند شده متهم در خارج از دادگاه نیز اقرار محسوب میشود
برای فرزندان وفادار ملت
منافقین ۸ هزار ایرانی را در عملیات موسوم به چلچراغ به شهادت رساندند
رئیس خاخامهای آلبانی، عضو ارتش رژیم صهیونی از آب درآمد
آلبانی به تحقق رویای دیرینه خود «نزدیکتر از همیشه» است
تاکتیک سازمان مجاهدین و رجوی و رجویان پیش به سوی جهنمی ست بی خانه و خانواده در سازمانی که خانه و خانواده معنایی نداشته و ندارد حرف از وطن و خلق گزافه ای بیش نیست بهار امسال بازهم جای فرزندان زیادی از عزیزان هم وطن در کنار سفره ی هفت سین خالی بود و پدران و مادرانی که برای دیدار عزیزان شان به عراق رفتند هم جنان پشت درهای بسته ی اردوگاه ها ماندند و نتوانستند موفق به دیدار عزیزان شان شوند و این است مرام مجاهد خلق و این آرمان و هدفی ست که مریم رجوی خائن مسعود رجوی بی دین و بی اخلاق و مرام دنبال میکنند تا بتواند هم چنان به جنایات شان در در سراسر دنیا ادامه دهند
نامه آقای محمود هاجری به برادر تحت اسارتش در کمپ لیبرتی ششمین نامه خانواده در طی ۵ ماه اخیر سلام خدمت برادرعزیزم علی علی جان خیلی دلم برای دیدنت تنگ شده و میدانم بالاجبار از کانون خانواده بدور افتاده ای اما بدان همیشه در قلب ما جا داری! علی جان من ۴ساله بودم که به […]
مریم رجوی که به عنوان رئیس جمهور منتخب شورای ملی سرکاری در این مراسم هر ساله شرکت میکند و با لباسهای گرانقیمت و مرتب با تکان دادن پرچم شیرو خورشید و با خنده ملیح که دندانهای ردیف شده و صدفی وی را برجسته میکند وارد سن میشود و این عمل هر ساله تکرار میشود و بعد از خوشامدگویی به جمعیت اجاره ای شروع به خواندن متنی از پیش تهیه شده توسط دیگران می کند که مرا یاد سخنرانی های خسته کننده و بی محتوای شاه سرنگون شده ایران می اندازد که جز پرت و پلاگویی و چرندیات هیچ دستاورد دیگری نداشت و ندارد.
و مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است که به جای پیروی از آداب و اصول و فرهنگ ایرانی که ارج نهادن به مقام پدر و مادر است در مقالات خود پدران و مادران عزیز و رنج کشیده را خائن جاسوس و مزدور می خوانند و میگویند پدران مادران ما یا در قبرستانند و یا در زندان این در کدامین فرهنگ و در کدامین مذهب می گنجد؟
نیمه شب همه را از خواب بیدار کردند (البته کسی خوابش نبرده بود وهمه بیدار بودند) گفتند که نیروهای مالکی پشت در ۲۰۰ صف کشیده اند وآماده وارد شدن هستند اما شلیک نمی کنند ومرز سرخ شلیک دارند بنا بر این با آنها از همان ابتدا درگیر می شویم نباید به هیچ وجه وارد اشرف شوند واین هم مرز سرخ ماست.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا سازمان مجبور شد درهای اشرف را به روی آمریکایی ها باز کند و این اوج شرمندگی و سرافکندگی برای سازمانی بود که عدم ارتباط با زنان و طلاق ایدوئولوژیک و حریم رهبری از انقلاب های مهم آن بود ، روزی جسد چند نوزاد در زمینهای اطراف سازمان پیدا شد و علی رغم پنهان کاری افراد رده بالای سازمان ، بالاخره اخبار چند نوزاد مرده و مدفون شده در زمینهای اشرف به گوش همه رسید ، مجاهدینی که زن ها را حریم رهبری می دیدند؛ دور از چشم رهبری به عشق بازی مشغول بوده ولی در نشستها از اینکه کسی هنگام راه رفتن خواهری دچار لحظه جیم شده بود گلویشان را پاره می کردند که به ناموس رجوی نگاه کرده ای و…
یک روز برای اکبر رودینی داشتم خاطره تعریف میکردم که برای نهار مرغ داشتیم ناگهان اکبر رودینی حرفم را قطع کرد و با تعجب گفت مگه شما تو ایران مرغ داشتین که بخورین . سازمان طوری شستشوی مغزی میداد کسانی رو که تو اشرف بودند فکر میکردند ایران همیشه قحطی هست و کسی حتی نان برای خوردن ندارد
حرفهای درسینه نگهداشته شده، گوشه ای از درد ها و زخم های من است، واقعیت هایی است که با آنها روبه رو بوده ام و عمرم و تمامی هستی ام را در این راه ازدست داده ام و به اعتماد من خیانت شد ، به عبارتی بایستی بگویم که خیانتی بزرگ به من و امثال من مسعود رجوی کرده است.
سازمان تمامی توجه و معیارهای خود را به مبارز بودن افراد و مبارزه کردن آنان معطوف می داشت و در نتیجه بسیاری از ارزش های اخلاقی و بعد معنوی را به فراموشی می سپرد . به همین دلیل به تدریج فساد و قدرت طلبی در میان افراد و سازمان شکل گرفت و توسعه یافت . به طوری که انجام فرایض و رعایت موازین اخلاقی اهمیت خود را از دست داد .
این دیدگاه رجوی است وبعداز هم دوجلد کتاب علیه خانواده نوشته است که نحوه این برخوردهای زشت با خانواده ها را به پادوهای خود آموزش می دهد.
سوال این است که چرا رجوی از حضور خانواده ها دراشرف واینک لیبرتی می ترسد ؟
جواب صحیح این است که نفرات موجود درکنار این فرقه همیشه زیربمباران حرف های دروغ از جامعه وخانواده قرار دارند ورجوی ترس از این دارد که در این دیدارها مبالغه گویی هایش معلوم شده و دست اش رو شود چنانکه در سال ۸۲ شد.
در آن زمان می گفت درهر خانواده ۲ نفر معتاد وجود دارد ویا رژیم به خانواده ها آنقدر فشار آورده که همگی در زیر فقر هستند ویا رژیم اکثریت خانواده های مجاهدین را زندانی کرده است.
ما خانواده های اعضای گرفتار استان مازندران در فرقه رجوی در عراق از شما درخواست کمک داریم .
ما خانواده ها فرزندی و یا پدر و مادری در بند رجوی داریم که بعضا بیش از ۲۵ سال است که از دیدار با آنان محروم هستیم .