بهرهکشی تبلیغاتی تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق از افراد آسیبپذیر اجتماعی
علیرضا جعفرزاده، بازیگردان شوهای منافقین در آمریکا کیست؟
بهرهکشی از زنان در قالب شعارهای آزادیبخش و برابری جنسیتی
روایتی دردناک از تیرخلاص زدن منافقین به افرادعادی در مهران
دوگانگی فرانسه در مواجهه با حقوق بشر؛ از بازیگری در تقویت توان اتمی صهیونیستها تا تقابل با منافع ملت ایران / آغوش باز مهد آزادی برای تروریستها!
عالمی که فرشته نجات بود
شکایت خواهر شهید از منافقین تقدیم دادگاه شد: پدر و مادرم هزار آرزو برای برادرم داشتند
قتل به شیوه گروهک منافقین
عضو نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی گفت: زمانی که اسیر فرقه رجوی بودیم نمیگذاشتند به یک پارک در داخل شهر برویم.
مسئول انجمن نجات گیلان در گفت و گویی با اسیر جنگی که دو اسارت را از سر گذرانده، از هشت ماهی که وی در تشکیلات مخوف رجوی بوده است، روایت کرد.
مونا صمصامی، بهعنوان سخنگوی سخنگوی فرقه رجوی در واشنگتن، ترور شهید لاجوردی را یک اقدام «قهرمانانه تاریخی ملی از سوی مجاهدین» خواند و آن را تحسین کرد.
نویسنده کتاب «جاسوس بازی» جاسوسی از کشور برای تامین منافع دشمنان مردم را نقض صریح حقوق انسانی و مخالف با باورها و اعتقادات آنچه با عنوان «ارتش آزادی بخش» از آن یاد میکنند، دانست.
مدیرعامل انجمن نجات گفت: بهترین شرایط برای مغزشویی این است که اعضای یک سازمان در محیطی ایزوله نگهداری شوند؛ رجویها هم از همین روش برای کنترل ذهنی اعضای فرقهشان استفاده میکنند.
حمید نوری، شهروند ایرانی آزاد شده از زندان سوئد گفت: «در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱، نیما سروستانی رابط منافقین بارها به من مراجعه کردند و مدعی بودند که کار نظام تمام است و به ما ملحق شو»
سازمان مجاهدین با فرقه بودن توانسته است به حیات خود ادامه بدهد وگرنه با کوچکترین آزادی برای اعضا، این فرقه متلاشی میشود.
یک نویسنده کتاب، جنایتهای فرقه رجوی را با خوارج و جنگ نهروان مقایسه کرد و برگزاری دادگاههای سرکردگان گروهک تروریستی منافقین را حرکتی در مسیر آگاهیسازی جهانی خواند.
یک تاریخنگار گفت: مجاهدین از یک سو دم از خلق میزدند و از سوی دیگر خلق را ترور میکردند. آنها تروریستهایی هستند که لکه ننگ تاریخ بشریتاند.
کارگردان مستند «کودک کمپ اشرف» گفت: نیم ساعت قبل از اکران مستند «کودک سربازان» در سینمای گوتنبرگ سوئد، مجاهدین 200 نفر را از سراسر اروپا جمع کردند تا درباره مستندی که ندیدند اعتراض کنند.
«کارهایی که بشارت از من خواست که برایش انجام بدهم، پخش شبنامه برگ کاغذی بود که سخنی از مریم رجوی و مسعود رجبی روی آن نوشته شده بود و آن را باید میچسباندیم به دیوارهای شهر، البته از من میخواست که این اعلامیهها را بیشتر نزدیک به پایگاه های بسیج و یا مراکز مهم بچسبانم.» […]