• امروز : دوشنبه - ۲۱ آبان - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 11 November - 2024

به نام نخل بند باغ هستی

  • کد خبر : 743
  • 04 ژانویه 2015 - 7:13

 

مادر رنج کشیده برات ربیعی گفت:

به گزارش فراق، مرحمت ابوالفتحی با حضور در دفتر انجمن نجات استان اردبیل بغض های در دلش ترکید و از سرگذشت تلخ فرزندش برای ما روایت کرد.

این مادر داغ دیده گفت: جنگ ایران و عراق بود که پسرم (برات ) عازم جبهه های جنگ شد. مدتها بی خبر ماندیم تا اینکه نوه‌ام یعنی فرهاد به دنیا آمد. همسر برات ۱۸ ساله بود که وارد زندگی شد، عروسم واقعا عاشق همسرش بود. چندین سال چشم به راه ماند، تا اینکه خبردار شدیم که برات در عراق زندانی صدام شده است، نمی دانستیم از کجا و از چه کسی کمک بخواهیم.

Rabeii

روزگار برای نرگس (همسر برات) خیلی سخت می گذشت، هر لحظه چشم به در وگوش به زنگ بود راز ونیازش شده بود برات ،دچار افسردگیهای شدیدی شد تا جائی که در بیمارستان بستری شدٰ، فامیل واقوام از وضعیت عروسم(نرگس ) با خبر شدند ،همه دست به کار شدند تا برات را از زندان بعثیها ی عراقی آزادکنند.

سالها گذشت به تمامی نهاد ها وارگانهای بین المللی حقوق بشری نامه نوشتیم و در خواست کمک کردیم تا ملاقاتی برای ما در زندان فراهم کنند ولی موفق نشدیم تا اینکه خبردارشدیم که پسرم (برات ) در اشرف در بین گروهک تروریستی مجاهدین خلق اسیر شده و این درد بزرگ به تمامی دردهای چندین ساله ما غالب شد .

ما چندین نفر شهید دادیم با افتخار هم زندگی کردیم ولی حالا باید من به عنوان یک مادر خودم را از تمامی مجالس و جلسه های قرآنی محروم کنم چراکه پسرم در بین گروهک تروریستی فرقه رجوی است با توجه به خیانتها وجنایتهای این فرقه،برای شنونده وبیننده، نه تنها خوش آیند نیست بلکه نفرت آور است .

چهارسال برای دیدن پسرم به عراق رفتم ولی متاسفانه خبری از برات نشد .

خانواده ربیعی

خانواده ربیعی

با گذشت زمان،تنها فرزند برات بزرگ شد وعروسم هم به سختی روزگار و دوری شوهرش عادت کرد، والان همان فرهاد، فرزندی برومند ورشید شده وتنها عصای دست مادر و مادربزرگش و از همه مهمتر راه و رسم عاشق شدن را یاد گرفته است.

امروز من آماده ام با چشم گریان ولی لبی خندان اعضای انجمن فراق را برای عروسی تنها یاد گار (برات اسیر در لیبرتی) دعوت کنم واز شما خواهش می کنم حتما در سایت خانواده ها برای برات که درزندان لیبرتی است تبریک بنویسید وبگوئید که در کنار فرهاد وعروست سحر، جای تو خالی است، بنویسید که مراسم خیر و دعای زندگی پر مهر محبت عروس وداماد را خودم انجام می دهم ( درمراسم عروسی ترکها وقتی عروس وارد خانه شوهر می شود ، پدر داماد هدیه ای در حد توان خود به همراه دعای خیر تقدیم عروس می کند و پدر شوهر اولین نفری است که اجازه می دهد که عروس در کنار داماد بنشیند)، بنویسید که مادرت و همسرت بعد از سی سال هنوزهم چشم به راه و گوش به در هستیم .

 

خانواده محترم ربعیی

باسلام

پیوند فرهاد و سحر را به شما خانواده محترم تبریک می گوئیم واز خداوند نخلبند باغ هستی برای این زوج آرزوی صبر،سعادت، موفقیت ، صداقت ، عاطفه، عشق، فرزند صالح و سالم، وخلاصه یک زندگی توام با خوشی وسربلندی آرزو می کنیم.

به امید آزادی تمامی اسیران گرفتار از چنگال دژخیمان رجوی

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=743

نوشته های مشابه

07نوامبر
مادرم، تو قهرمان این داستانی
برای معصومه رضایی، مادر چشم انتظار سعید فرج اله حسینی

مادرم، تو قهرمان این داستانی

22اکتبر
من یک تابلوی سپید بودم که سازمان روی من نقاشی کرد
بازخوانی اظهارات مرجان ملک (معصومه صیدآبادی) عضو سابق فرقه رجوی تروریستی رجوی

من یک تابلوی سپید بودم که سازمان روی من نقاشی کرد