• امروز : سه شنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 25 November - 2025

رجوی با صدام همکاری می‌کرد /  تلاش سیاست‌های غربی برای تطهیر روسیاه‌های تاریخ

  • کد خبر : 54270
  • ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۸

عضو جداشده از مجاهدین خلق در دادگاه ایران گفت: «رجوی مدعی بود ایران جنگ‌طلب است و ما خواهان صلح، در حالی که ایران دنبال آتش‌بس بود؛ رجوی با صدام همکاری می‌کرد تا جنگ ادامه پیدا کند، زیرا او بدون جنگ از بین می‌رفت.»

court2025 44 3

به گزارش فراق، ایرج صالحی، عضو جداشده از تشکیلات مجاهدین خلق در جلسه ۴۴ دادگاه محاکمه منافقین در در جایگاه حاضر شد و پس از ادای سوگند اظهار کرد: بعد از انقلاب جذب سازمان مجاهدین خلق شدم و در سال ۱۳۶۴ از کشور خارج و به عراق رفتم؛ در عراق در بخش‌های مختلف این تشکیلات بودم و پس از آن که واقعیت‌های آن را فهمیدم؛ شرایط طوری بود که امکان خروج نبود تا اینکه در سال ۱۳۸۳، بعد از سقوط صدام، همراه با چند صد نفر دیگر توانستیم از این تشکیلات جدا شویم؛ از سال ۱۳۸۴ هم به کشور بازگشتم.

وی ادامه داد: در عملیات فروغ جاویدان، در قسمت پشتیبانی یکی از گردان‌های تیپ احمد شکرانی با نام مستعار فرشید حاضر بودیم؛ بعد از اینکه ایران اعلام کرد قطعنامه را قبول کرده است، سیستم رجوی از هم پاشید؛ به نظر من ایران با این حرکت هم از لحاظ استراتژی و هم از لحاظ سیاسی برتری پیدا کرد؛ رجوی مدعی بود ایران جنگ‌طلب است و ما خواهان صلح، در حالی که ایران دنبال آتش‌بس بود؛ رجوی با صدام همکاری می‌کرد تا جنگ ادامه پیدا کند، زیرا ارتش آزادیبخش تحت نظر او بدون جنگ از بین می‌رفت.

صالحی گفت: رجوی قصد داشت عملیاتی انجام دهد که بدون توجه به کشته شدن اعضا، مانع برقراری صلح شود؛ او گفته بود پیش صدام رفته و پیشنهاد رسمی داده است؛ سازمان ملل و عراق تعطیل بودند و حدود یک هفته فرصت داشتند؛ در این مدت، سلاح و مهمات از عراق وارد قرارگاه اشرف می‌شد، ماشین‌ها و تجهیزات آماده می‌شد و نیرو‌ها آموزش می‌دیدند؛ بسیاری از افراد حتی تجربه نظامی نداشتند و برخی دچار آسیب شده بودند، مانند سوختگی دست‌ها هنگام شلیک.

وی ادامه داد: رجوی چند روز قبل از عملیات، جلسه‌ای برگزار و اعلام کرد قصد دارد به ایران حمله کند و تهران را بگیرد؛ سازماندهی عملیات به این‌گونه بود، محور اول: مسئول کرند و اسلام‌آباد با فرماندهی مهدی براعی، ابراهیم ذاکری، محور دوم و مسئول کرمانشاه بود، محور سوم همدان بود که مهدی افتخاری مسئول آن بود و محور چهارم مسجد قزوین که محمود مهدوی مسئول آن بود.

صالحی در ادامه گفت: در یک نشست، گزارش دادند که تمام هماهنگی‌ها با عراقی‌ها و نیروی هوایی انجام شده و پشتیبانی کامل فراهم است؛ یک خانم شرکت‌کننده تاکید کرد که وضعیت واقعی ایران با تصورات سازمان متفاوت است و مردم مخالف جمهوری اسلامی نیستند.

وی ادامه داد: در نشست مسیر قصر شیرین، اسلام‌آباد و کرمانشاه اعلام شد و روز عملیات همه در پایگاه پشتیبانی مستقر شدند؛ عملیات روز سوم مرداد با فرمان پیشروی و آتش مریم رجوی شروع شد؛ محور‌های اول تا پنجم به ترتیب حرکت کردند؛ سرعت حرکت در ابتدا بسیار زیاد بود و قرار بود توقف نکنند تا شب به سرپل برسند؛ هنگام حرکت از اسلام‌آباد، آتش شدیدی بر مزارع زده شد؛ ستون منافقین را ۲ عامل مقاومت در تنگه چهار زبر و خروج مردم اسلام‌آباد از وحشت حمله و مسدود شدن جاده متوقف کرد؛ این عوامل باعث توقف ستون در آن شب شد و امکان پیشروی از بین رفت؛ فردای آن روز، نزدیک گردنه حسن‌آباد آماده حرکت شدند، اما اوضاع به هم ریخته بود و فرماندهی ضعیف شده بود؛ بعد از چند ساعت گفتند پیاده شوید، سپس برخی دوباره سوار ماشین‌ها شدند و حرکت ادامه یافت؛ در مسیر، نیرو‌های ایران آشکارا حمله کردند و سرعت ستون کاهش یافت؛ بسیاری از خودرو‌ها هدف قرار گرفتند و خمپاره به محل استقرار خورد.

صالحی گفت: روز اول، برخی کشته‌ها به عراق منتقل شدند، اما از روز دوم دیگر حتی کشته‌های خودشان را هم رها کردند، زیرا امکانات کافی نداشتند؛ روز دوم و سوم، با وجود ضربه شدید به ستون و آمار تلفات بالا، دستور عقب‌نشینی تا ۳ روز صادر نشد؛ در روز سوم، عقب‌نشینی انجام شد، اما نیرو‌های سازمان ضربه سنگینی خورده بودند، بسیاری کشته و مجروح شدند و تجهیزات نیز آسیب دید.

وی ادامه داد: تعداد بسیار زیادی از نفرات سازمان و بسیاری از فرماندهان تیپ کشته شدند، وقتی ما به اشرف برگشتیم، دیدیم که تعداد مجروحان آن‌قدر زیاد بود که یکی از آسایشگاه‌ها، با ابعاد حدود ۳۰ در ۱۰ متر، به آنها اختصاص داده شده بود؛ ضربه عملیات بسیار سنگین بود و بسیاری از کسانی که از خارج آمده بودند، هنوز برای ما ناشناس بودند؛ به همین دلیل اسامی‌شان اعلام نشد؛ خود سازمان اعلام کرد که حدود هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۳۰۰ نفر کشته شده‌اند، اما به نظر من تعداد واقعی بیشتر بوده و بیش از ۹۰ درصد شرکت‌کنندگان کشته یا مجروح شده بودند؛ در نشست جمع‌بندی چند هفته بعد، مشخص شد که آسیب‌پذیری ستون‌ها بسیار بالا بود؛ مسیر‌ها به شکل مناسب طراحی نشده بود و هیچ مسیر جایگزین برای عقب‌نشینی وجود نداشت.

صالحی در پاسخ به این سوال قاضی که آیا با مردم عادی و غیرنظامیان هم برخورد داشتید یا خیر، گفت: با ستونی از مردم مواجه شدیم با توجه به اینکه مسلح بودیم واکنشی نمی‌توانستند داشته باشند؛ رجوی بعدا در یکی از نشست‌ها گفت: آنجا باید با تانک از روی خودرو‌ها رد می‌شدید تا آنها حساب کار دستشان بیاید؛ او مسئولیت شکست را به عهده اعضا گذاشتند و به آنها گفته شد که اگر زن و شوهر بودند، طلاق بگیرند؛ آنجا بحث انقلاب طلاق و ایدئولوژیک آغاز شد، مرحله بعد کودکان نیز از والدین جدا شدند؛ این سیاست برای بهره‌برداری از کودکان ادامه یافت و بسیاری از آنها سال‌ها به خانواده‌های خود بازگردانده نشدند، مگر چند نفر که فریب داده شدند و به‌عنوان کودک‌سرباز دوباره مورد استفاده قرار گرفتند.

عضو جداشده از منافقین گفت: تمام طراحی عملیات مرصاد توسط مسعود رجوی انجام شد؛ فرمان آتش و پیشروی آن از سوی مریم قجر داده شده بود؛ تمام هدفش این بود که آتش‌بس و صلحی صورت نگیرد، چراکه خودش زاییده جنگ این بود و شعارش هم این بود که جمهوری اسلامی جنگ‌طلب است؛ با این حرف‌ها و اقدام‌های به موجود مرده درحال از بین رفتن تبدیل شدند که بعد‌ها از عراق نیز به آلبانی بیرون رانده شدند.

به گزارش خبرنگار فراق، سیاست‌های غربی امروز سعی می‌کنند که این روسیاه‌های تاریخ را تطهیر کنند و این تروریست‌ها را در موضع مظلومیّت نشان بدهند که البته به این اهداف خود نخواهند رسید.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=54270