• امروز : جمعه - ۳ اسفند - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 21 February - 2025
پژوهشی از: دکتر نواب محمدی

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» / ۶

  • کد خبر : 50628
  • 17 فوریه 2025 - 12:57

بر اساس شواهد و مستندات موجود، سیاستمداران وابسته به جریان سوسیالیستی فرانسه عموماً روابط نزدیک‌تری با کادر رهبری فرقه رجوی داشته و در استقرار، تداوم حیات و گسترش فعالیت‌های سیاسی فرقه نقش بیشتری ایفا کرده‌اند.

 به گزارش فراق، در بخش آخر پژوهش «فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان» به قلم دکتر نواب محمدی، ادامه ابعاد سیاسی تعاملات فرانسه و فرقه رجوی و تأثیر آن بر روابط با ایران، بررسی شده است.

maryam rajavi

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» / ۱

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» / ۲

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» / ۳

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» /۴

فرانسه و مجاهدین خلق در گذر زمان؛ «منفعت گرایی» و «زیستن در بحران» / ۵

 2- تلاش‌های آشکار و نهان فرقه برای جذب حامیان سیاسی و پیشبرد اهداف خود در فضای سیاسی فرانسه؛

واقعیت این است که سیاستمداران و چهره‌های برجسته فرانسه (در مقایسه با آمریکایی‌ها یا برخی کشورهای اروپایی) به دلایل مشخص، تمایل کمتری به برقراری ارتباطات علنی، اعلام موضع رسمی یا حضور در نشست‌های فرقه دارند، جز در موارد معدودی مانند برنارد کوشنر، ژان پی‌یر میشل و برخی دیگر. با این حال، با توجه به اهمیت و تأثیر غیرقابل انکار «پول» و ضرورت تأمین منابع مالی در کمپین‌های انتخاباتی برای تبلیغات و برندینگ کاندیداها در کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا، به‌طور طبیعی جذب سیاستمداران و پارلمانترها از طریق تطمیع و پرداخت پول چندان دشوار نیست. چنان‌که «برنارد هورکاد»، صاحب‌نظر برجسته و پژوهشگر متخصص در امور ایران، در گفتگوهای خود با روزنامه لوموند و شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ بر توانایی فرقه در خرید آرای نمایندگان پارلمان با اتکا به قدرت مالی عظیم خود تأکید کرده است.

این کارشناس همچنین سازمان مجاهدین خلق را یک «فرقه سیاسی» توصیف کرد. در واقع، عملکرد و تشکیلات فرقه‌ای این سازمان به‌طور مداوم مورد انتقاد قرار می‌گیرد. اعضای آن یک کیش شخصیتی واقعی را به رهبری مریم رجوی، که خود را «مهر تابان انقلاب» می‌نامد، اختصاص می‌دهند.

به‌راستی نمی‌توان انکار کرد که فرقه رجوی از امکانات مالی و ساختار تشکیلاتی منسجم خود به بهترین نحو بهره‌برداری کرده است. در این چند دهه، فرقه رجوی ارتباطات گسترده‌ای با سوسیالیست‌های فرانسوی برقرار کرده است.

سیاستمداران فرانسوی نزدیک به تشکیلات رجوی را نمی‌توان به‌طور قطع از نظر تفکرات سیاسی، گرایشات حزبی یا عقاید شخصی به یک طیف خاص محدود کرد و تقریباً در همه دولت‌های پیشین، از حمایت‌های سیاسی برخی مقامات برخوردار بوده‌اند. با این حال، بر اساس شواهد و مستندات موجود، سیاستمداران وابسته به جریان سوسیالیستی فرانسه عموماً روابط نزدیک‌تری با کادر رهبری فرقه داشته و در استقرار، تداوم حیات و گسترش فعالیت‌های سیاسی فرقه نقش بیشتری ایفا کرده‌اند. به عنوان نمونه:

از مقطع آغازین در میان روسای جمهور سوسیالیست فرانسه، در دوران ریاست‌جمهوری «فرانسوآ میتران» و «فرانسوآ اولاند»، تشکیلات رجوی از حمایت‌های سیاسی بهره‌مند شده و در شرایط فعلی (تحت زعامت امانوئل مکرون، دیگر سیاستمدار سوسیالیست) نیز شرایط فعالیت آنان کاملاً مهیا بوده است. اساساً مرکزیت فرقه در اروپا در دوران ریاست‌جمهوری «فرانسوآ میتران» که به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور سوسیالیست فرانسه شناخته می‌شود، به پاریس منتقل شد. (میتران علاوه بر همکاری با صدام و تأمین تجهیزات جنگی، از حامیان جریانات تجزیه‌طلب کرد بوده و با افراد شاخص آن جریانات مانند قاسملو ارتباط نزدیک داشت. همچنین فاجعه خون‌های آلوده به بیماری ایدز، منجر به مرگ دست‌کم ۱۸۰۰ بیمار هموفیلی در سال ۱۳۶۴ در دولت وی شد.)

جالب آنکه در ماجرای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، دانیل میتران، همسر فرانسوا میتران (به‌عنوان رئیس انجمن فرانس لیبرته که همسو با همسر خود از حامیان فرقه رجوی و جریانات تجزیه‌طلب کرد بوده)، به شدت نسبت به اقدامات دولت شیراک برای بازداشت مریم رجوی و سایر اعضای فرقه معترض شد.

«فرانسوا اولاند» نیز همچون سلف خود، فرانسوآ میتران، روابط نزدیکی (تا حد ملاقات‌های محرمانه) با رجوی داشت. از بارزترین نمونه‌های آن، می‌توان به افشاگری سال ۲۰۰۴ روزنامه لیبراسیون از ملاقات پنهانی فرانسوآ اولاند و مریم رجوی اشاره کرد که در شهر اور سور لوآز و در مقر فرقه در زمان ریاست‌جمهوری «ژاک شیراک» برگزار شد. بهترین توصیف از این دیدار و ماهیت فرقه را خود لیبراسیون بیان کرده و آن را اقدامی «مضحک» و «مزورانه» دانسته و از فرقه رجوی به‌عنوان یک «گروه متعصب تروریستی» یاد می‌کند. آثار این روابط پشت پرده، سال‌ها بعد با ایفای نقش «پلیس بد» و کارشکنی در جریان مذاکرات هسته‌ای از سوی دولت اولاند و حمایت‌های وی از فرقه رجوی نمایان شد.

در سایه دولت سوسیالیستی کنونی «امانوئل مکرون» نیز فعالیت‌های فرقه در فرانسه به‌طور عادی و بدون چالش جدی تداوم یافته است، با وجود آنکه شواهدی مبنی بر ارتباط مستقیم رهبران فرقه با مکرون وجود نداشته و به نظر می‌رسد مکرون در مقایسه با پیشینیان خود رویکرد محتاطانه‌تری در پیش گرفته است.

همچنین فرقه از «سگولن رویال»، نامزد سوسیالیست‌ها در انتخابات سال ۲۰۰۷، حمایت مالی و تبلیغاتی گسترده‌ای انجام داد که در نهایت به جایی نرسید و رقابت را به نیکولا سارکوزی واگذار کرد.

علاوه بر افراد مذکور، یکی از حامیان تأثیرگذار در تداوم حیات فرقه «ژان پیر بکه»، شهردار سوسیالیست شهر مقر فرقه – اور سور لوآز – بود که از سال ۱۹۸۹ به مدت ۲۵ سال در سمت شهردار بود. او با پرداخت مبالغ هنگفت (تحت عناوین مختلف) عملاً به پادو، نوچه و مزدور رجوی تبدیل شد و این شهر به جولانگاه ترکتازی اعضای فرقه گردید. این حمایت‌های شهردار سابق به حدی نامتعارف بود که انتقادات شدید شهردار جدید، «خانم ایزابل مزی‌یر» (سال ۲۰۱۴) را به همراه داشت. از دید خانم ایزابل، به‌واسطه حمایت‌های ناموجه «ژان پییر بکه»، شهر عملاً به مکانی برای فعالیت «یک گروه سیاسی طرد شده ایرانی» تبدیل شده و همین حمایت‌ها سبب سلب حق آزادی بیان شهروندان و بازدیدکنندگان از این شهر گردیده است.

نمی‌توان از نقش «ژان پیر میشل»، سناتور معدوم با گرایش سوسیالیستی، غافل شد که به تعبیری «مهمترین حامی خود در فرانسه» و لابی‌گر اصلی و بازوی تبلیغاتی فرقه در فرانسه توصیف می‌شد.

در نقطه مقابل این رویکرد، در دوران ریاست‌جمهوری ژاک شیراک (وابسته به جریان راست میانه)، روابط دیپلماتیک ایران و فرانسه در بالاترین سطح خود طی این چند دهه بوده و در عین حال، بدترین دوران حیات فرقه در فرانسه نیز به شمار می‌رفت. ماجرای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ و اقدام گسترده پلیس علیه فرقه و اعمال نظارت‌های جدی از شاخصه‌های این دوران بود. همچنین ماجرای تبعید ۱۵ تن از کادر فرقه به گابن در آذرماه ۱۳۶۶ (دسامبر ۱۹۸۷) گرچه در دوران ریاست‌جمهوری میتران رخ داد، اما با مسئولیت شیراک که عهده‌دار سمت نخست‌وزیری (رییس دولت) بود، به وقوع پیوست. جالب آنکه در این مورد نیز اقدام اعتراضی فرقه، دستور تشکیلاتی به اعضا مبنی بر تهدید به خودسوزی و اعتصاب غذای گسترده در فرانسه و سایر کشورها بود که در نهایت دولت شیراک مجبور به عقب‌نشینی از تصمیم خود گردید. تهدیدی که بعدها در ماجرای عملیات گسترده علیه فرقه، شکل واقعی به خود گرفت.

در دوران ریاست‌جمهوری نیکولا سارکوزی (سیاستمدار راست‌گرا)، با وجود رویکرد تقابلی و غیردوستانه علیه ایران، به‌ویژه در قبال پرونده هسته‌ای، هرگز نگرش مثبتی نسبت به فرقه نداشت و تا آنجا که هرگز درخواست ملاقات مریم رجوی را نپذیرفت.

بازداشت اعضای فرقه در ژوئن ۲۰۱۷ تحت نظارت مستقیم سارکوزی (وزیر وقت کشور) صورت پذیرفت که وی ضمن حمایت قاطع از اقدام پلیس و تأکید بر ماهیت فرقه‌ای و تروریستی تشکیلات رجوی، عزم دولت فرانسه مبنی بر متلاشی کردن این سازمان در فرانسه را صراحتاً اعلام نمود.

یکی از برجسته‌ترین حامیان سیاسی راست‌گرای فرقه رجوی «برنارد کوشنر»، وزیر امور خارجه فرانسه در زمان ریاست‌جمهوری نیکلا سارکوزی طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ بود که در زمان تصدی وزارت خارجه، به شدت مخالف خروج نام فرقه رجوی از لیست گروه‌های تروریستی بود. اما در سال‌های اخیر به حامی جدی و سخنران دائمی نشست‌های فرقه تبدیل شده است.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50628