• امروز : پنج شنبه - ۱ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024

بررسی روند اضمحلال سازمان تروریستی مجاهدین از سال۶۰ تاکنون / ۲

  • کد خبر : 48276
  • 09 سپتامبر 2024 - 11:34

به دنبال سقوط دولت صدام، رجوی نیز بخاطر فرار از پاسخگویی به اعمال ننگین اش از جمله مناسبات فرقه ای، سواستفاده از زنان و دختران و بکارگیری کودکان در جنگ مخفی وفراری شد. او بیش از دو دهه از انظارمخفی شده و همین اتفاق صرفا ضربه مهلک دیگری بربنیان تشکیلات مجاهدین وارد کرد. اگرچه از منظر سیاسی مرده و زنده بودنش مهم نیست. اما باعث ابهام و سردرگمی نیروهای وفادار و افول بیشتر فرقه شد.

سومین اثر مهم سقوط صدام در تغییر راستای سیاست فرقه بود. سازمان مجاهدین منبع مالی و وابستگی خود را از دولت صدام مستقیما به سمت آمریکا و صهیونیست ها تغییر داد. بُعد دیگری از مزدوری و وابستگی گروه به نمایش گذاشته شد.

واقعه مهم دیگر حضور چند صد خانواده در پشت درب های کمپ اشرف و عدم پاسخگویی سازمان مجاهدین به درخواست دیدار آنها برگ دیگری از ماهیت فرقه ای و مافیایی مجاهدین را در عرصه سیاسی و مجامع حقوق بشری عیان کرد و مشخص شد مجاهدین نه تنها تابع هیچ قانون و حقوق بشری نیستند بلکه صحه ای بر تمام افشاگری های جدا شدگان شد. روشن شد اعضای مجاهدین به اجبار درون کمپ ها محصور و بدون ارتباط باید باشند.

حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق رویاهای مجاهدین برای تنش آفرینی بیشتر بین ایران و آمریکا و تلاش برای ایجاد جنگ به سبب فعالیت هسته ای را بر باد داد. رجوی در بن بست کامل استراتژیک ناپدید شد. جنایت آنها علیه اکراد وشیعیان عراق و جاسوسی در زمان جنگ آشکار شد. با حضور نیروهای امریکایی در عراق، کمپ اشرف نیز تسخیر شد. ۳۸۰۰ تن از نیروهای سازمان در عراق در اشرف محصور شدند. بیش از ۲۱۳۹ تانک و نفر بر و۴۲۹ هزار پوند مواد منفجره و چند هزار قطعه سلاح های سبک توقیف شد. کمپ اشرف حدود پنج سال تحت تسلط و نظارت ارتش آمریکا قرار داشت.

در همین سال شورای حکومتی عراق دستور اخراج آنها را تصویب کرد هر چند که مجاهدین اخراج خود را به تعویق انداختند ولی در سراشیبی بیشتر از دست دادن مشروعیت قرار گرفتند. ارتش آنها دچار فروپاشی شد و پادگان اشرف و ساختار آن از هم گسیخته شد. با شروع همکاری رجوی با نیروهای امریکایی تا حدود زیادی مشروعیت سازمان حتی برای نیروهای وفادار از بین رفت.

دوماه پس از سقوط صدام درسال ۲۰۰۳ بخش سیاسی گروه نیز در پاریس مورد حمله قرار گرفت. پلیس به اتهام فساد و پولشویی به دفاتر گروه در استرالیا و فرانسه حمله کرد مریم رجوی به همراه ۱۵۰ تن از اعضای قدیمی در فرانسه دستگیر شدند. شورای ملی مقاومت از سوی امریکا به عنوان بازوی سیاسی و دیپلماتیک سازما ن در لیست ترور قرار گرفت. در طی این دو اقدام ساختار های سیاسی و نظامی فرقه دچار فروپاشی کامل شد. فعالیت نظامی برای همیشه تعلیق و تا چند سال هم فعالیتهای سیاسی در اروپا معلق شد.

کمپ اشرف تا سال ۲۰۰۸ تحت نظارت و حفاظت امریکا قرار داشت و مقررات کنوانسیون چهارم ژنو در مورد آن اعمال می گردید. با کارشکنی و عدم موافقت فرقه برای اطاعت از دستور مسالمت آمیز خروج از عراق، درگیری هایی بین اعضای سازمان وارتش عراق ایجاد شد. که منجر به کشتن دادن و زخمی شدن صدها تن شد. در نهایت دولت عراق تا سال ۲۰۱۱ به گروه مهلت داد کمپ را ترک کنند و دیپلماسی گروه با احزابی چون گفتمان ملی عراق و جبهه توافق برای عراق برای رد این دستور بی حاصل بود.

 با عفو عمومی ایران در سال ۲۰۰۸ برای اعضای پشیمان و فریب خورده گروه، چند صد نفر به ایران بازگشتند. مکانی (هتل مهاجر) هم برای اعزام جداشدگان در قالب پناهنده به اروپا در بغداد فراهم شد که همه گونه کمک مالی در اختیار انها قرار می گرفت تا بتوانند ازادانه راه دنیای جدید خود را انتخاب کنند.

از سال ۲۰۰۸ پادگان اشرف تحت نظارت دولت عراق قرار گرفت. وچندی بعد اعضای گروه با کمک نیروهای امریکایی به پایگاه دیگری به نام لیبرتی منتقل شدند تا مکانی برای آنها مشخص شود. این به معنای پایان ساختار نظامی مجاهدین و کمپ اشرف بود.

در کنار اضمحلال کمپ اشرف در عراق ، در اروپا مجاهدین به شکل گسترده تر در زیر چتر حمایتی غرب و لابی های صهیونیست قرار گرفتند. طرف مقابل برای تقابل با ایران یک گروه مافیایی منضبط با قوانین سرسختانه نیاز داشت و کسی بهتر از مجاهدین نبود. مجموعه ای با چند هزار نیروی آموزش تروریستی دیده و مغزشویی شده ! در طی یک دهه فعالیت های فرقه در راستای منافع غربی ها و صهیونست علیه برنامه هسته ای ایران و شانتاژ در مسائل حقوق بشری ابعاد تازه ای یافت. مجاهدین به عنوان همکاران آنها فعالیت می کردند. دقیقا زمانی که پرونده هسته ای ایران در مجامع بین المللی بار دیگر به جریان افتاد و غرب به سازمان های شانتاژ کننده برای جمع آوری اطلاعات و محکومیت و تحریم نیاز داشت. این همکاری به شکل عمیق تری شکل گرفت. انها با موافقت خروج گروه از لیست ترور انگلستان در سال ۲۰۰۶و لیست ترور اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۸ و لغو حکم انسداد دارایی ها در ۲۰۰۸ در اتحادیه اروپا بار دیگر سعی نمودند گروه مجاهدین را فعال و برجسته کنند.

در دهه نود با جدایی بسیاری از نیروهای قدیمی و اعضای اصلی افشاگری های گسترده ای انجام شد که علاوه بر روشن شدن حقایق وحشتناک درون تشکیلات ضربات جبران ناپذیری نیز بر وجهه رجوی فرود آمد.

اخراج فرقه از عراق بین سال های ۹۲تا ۹۴ یکی از سرفصل های مهم و ضربات استراتژیک اساسی بر پیکر سازمان بود. دو دهه سرمایه گذاری و آموزش های نظامی تشکیل ارتش و تئوری های رجوی مبنی بر حضور در جوارخاک میهن با اخراج انان و بازپس گیری کمپ اشرف به گِل نشست و نیروهای باقیمانده شکست خورده به آلبانی اخراج شدند.

اخراج اعضا به آلبانی با حمایت امریکا و دادن بیست میلیون دلار پول به کشور میزبان با همراهی کمیساریای عالی پناهنگان سازمان ملل رخ داد.پس از اخراج، دور چهارم موج ریزش نیرویی فرقه در آلبانی کلید خورد. تا کنون حدود ۵۰۰ تن دیگر از اعضا قدیمی و جدید زنان و دختران جدا شدند.

در یک دهه گذشته بخش سیاسی مجاهدین در اروپا و امریکا همه توان خویش را به کار می بندند تا خود را برای دولت مردان غربی در عرصه اپوزیسیون ایرانی با اهمیت جلوه دهند. استقبال غربی ها از این گروه نیز در همین راستا است که همواره برگی برنده در جیب داشته باشند. فرقه با گسترش مراکز خویش در کشورهای اروپایی و همکاری با مراکز جاسوسی چون موساد و سیا و کمک به ترور دانشمندان هسته ای در داخل کشور ابعاد دیگری از خیانت خود را رو کرد.

استفاده از رسانه های ماهواره ای و انجام تبلیغات مختلف در روزنامه‌های مهم امریکا و اروپا و همچنین همکاری با بنیاد های سیاسی از دیگر اقدامات سیاسی این گروه محسوب می شود. در واقع از سال ۲۰۱۱ با تضعیف گروه به عنوان یک سازمان نظامی سعی نمودند با فعالیت های ظاهرا دیپلماتیک به یک سازمان سیاسی تبدیل و شکل نوینی در فعالیت های خود ایجاد کنند. این سیاست خارجی فرقه، وابستگی تمام عیار آنها به سناتورهای غربی خصوصا سناتورهای پیشانی سیاه امریکایی چون (جان بولتون، رودی جولیانی، پمپئو، مایک پنس، لیندسی گراهام رابرت منندز و….) مایه ننگ فرقه است. که طی این سال ها در سایه آنها نفس می کشند.

مجاهدین با تاکید بر لابی گری در پارلمان های مختلف و مراکز سیاسی عمده، همکاری با سازمان های لابی کننده ای چون هری واکر اکین گامپ، استراتوس، براون لوید جیمز، اسپیکرز قرن۲۱ و ….. در طی سال های گذشته بدنبال تثبیت خود به عنوان نقش اول اپوزیسیون و هم راستایی با منافع غربی ها هستند. دمیدن بر تنور جنگ و اتش افروزی، خواستار حمله امریکا به ایران و استقبال از افزایش تحریم ها اعمالی در این راستا است که طبق معمول آنها را روسیاه تر و تنفرانگیز می نماید.

آنها سعی می کنند در برنامه های تبلیغاتی و سالگردهای خویش با دعوت از سناتورها و سیاست مداران سابق و اسبق برای اقدامات خویش مشروعیت زایی و زمینه کمک های مالی بیشتری را فراهم کنند. حضور شخصیت های شناخته شده غربی که در صف اول مقابله با ایران هستند در همایش های فرقه نشان از دیپلماسی همگرایی با دشمن دارد. دیدار با جناح های تندرو و مطرح نمودن خویش به عنوان آلترناتیوی مطیع برای آینده ایران از جمله دیگر فعالیت های بخش سیاسی مجاهدین بوده است.

با همه فریب و مزدوری های فرقه، ماهیت خطرناک آنان در کشور آلبانی لو رفت. حمله به کمپ آلبانی در خرداد ۱۴۰۲و اخراج مریم قجر از آن کشور ضربه دیگری بر مشروعیت فرقه وارد کرد.

روشن شدن ابعاد دیگری از وابستگی و همکاری شنیع فرقه با صهیونیست ها با شروع جنگ غزه رخ داد. در یک سال گذشته برخلاف رویه معمول به هیچ عنوان جرئت اظهار نظر و محکومیت جنایات صهیونیست ها را نداشتند.

بررسی روند اضمحلال سازمان تروریستی مجاهدین از سال۶۰ تاکنون / ۱

مرضیه رئیس الساداتی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=48276